در نبرد با آمریکا همه باید تکلیف خود را روشن کنند
علی مهدیان: کنار کشیدن برخی از هنرمندان از جشنواره فجر چه معنایی دارد؟ دو سال پیش حاتمی کیا در اختتامیه وقتی فریاد زد من وابسته ام. ناگهان بخش عظیمی از هنرمندان سکوت کردند که این چه می گوید؟ چه میگفت واقعا؟ از چه عصبانی بود؟ چه شنیده بود؟ مثل این که با سپاه کار کرده بود نه؟ با پول اوج فیلم به وقت شام را ساخته بود. اما گویا فضایی بین هنرمندان وجود داشت که جان او را به لب رسانده بود و او را مجبور کرد که زبان باز کند.
واقعیت این است که همه چیز دیگر دارد رو می شود. شاید هیچ وقت به اندازه امروز سایه دشمن را نسل جدید روی سر خود احساس نمیکرد. هدف دشمن برای همه معلوم است او شکست خورده اما بیش از همه از جوشش عمومی مردم بعد از شهادت سردار قدس ترسیده. باید کاری کند و وقتی جرات رفتار نظامی را ندارد پس باید سراغ بازوی رسانه ای اش برود.
حالا چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید حضور مردم در خیابان ها را بی بی سی تظاهرات حکومتی قلمداد میکند. این البته مدح حکومت است حکومتی که این پشتوانه عظیم انسانی برافروخته را دارد.
چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید جناب حاتمی کیا با ساختن فیلم متهم به وابستگی میشود. حالا اینکه خودش به این عنوان مینازد بحث دیگری است.
چه خوشمان بیاید چه نیاید شوهر گوگوش را با هزار تا فیلم لاتی و الواتی و درباره غیرت و مردانگی، پازل بی بی سی را پر میکند و آدم ارتش آمریکا میشود. چه بخواهد چه نخواهد.
چه خوشمان بیاید چه نیاید جشنواره فجر در حال تبدیل شدن به محل ملاقات دو جریان وابسته است وابسته به آمریکا و وابسته به حکومت ایران. به قول برایان هوک همه باید تکلیف خود را روشن کنند با آمریکا هستند یا با ایران. مستقل نداریم ولو بخواهید مستقل باشید بالاخره پازل یکی را دارید پر میکنید.
همه باید تعیین تکلیف کنند. مهناز افشار خیلی زود تکلیفش را روشن کرد و با سعودی ها بست بقیه هم در حال روشن کردن تکلیف خود هستند.
همه اعتراضات امروز زیر سایه نبرد ایران و آمریکا در حال تحقق است. چه بخواهیم چه نخواهیم در حال تقویت کردن یک سوی این نبردیم. عاقبت به خیر شدن یا نشدن ما وابسته است به تصمیمی که در این صحنه میگیریم.
جشنواره فجری به پا شده در این کشور. تا ببینیم سیمرغ را چه کسی میبرد.