چرایی نگاه به اقتصاد دانش بنیان

0 ۱۶۱

آسیه کلاته: اصطلاح اقتصاد مقاومتی در سال های اخیر توسط رهبر معظم انقلاب مطرح و سپس به مفهوم رایج مباحث اقتصاد سیاسی تبدیل شد. صاحبنظرانی با رویکرهای گوناگون در این حوزه اظهارنظر کرده اند اما در این بین، بررسی نقش علم و دانش در اقتصاد مقاومتی و چگونگی ارتباط موضوع اقتصاد دانش بنیان با اقتصاد مقاومتی مهم تر جلوه می کند.

در بیانات مقام معظم رهبری برای اقتصاد مقاومتی ویژگی هایی مطرح شده که مهم ترین آنها شامل مردم بنیانی، عدالت محوری، درون زایی، برون گرایی و دانش بنیان بودن می باشد. «یکی از مهمترین الزامات اقتصاد مقاومتی، کاهش وابستگی به نفت می باشد. این وابستگی وارث شوم صدساله ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت های اقتصادی درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینه اقتصاد انجام داده ایم. امروز صنایع دانش بنیان از جمله کارهایی ست که میتواند این خلاء را تا میزان زیادی پرکند. ظرفیت های گوناگونی در کشور وجود دارد که میتواند این خلاء را پرکند.»

«باید تلاش کنیم وابستگی کشور را کمتر کنیم،از این رو باید برنامه های دستگاه های اجرایی مبتنی بر دانش روز و فناوری های نوین باشد و روش های سنتی و قدیمی کنار گذاشته شود و خود را به شیوه های علمی و جدید دنیا مجهز سازیم تا بتوانیم به اهداف مورد نظر برسیم. در اقتصاد ،دانش و یادگیری فناوری و قابلیت های محوری، عامل اصلی تولید و رفاه در جامعه هستند.»

«بعضی از کشورها ممکن است تولیدات زیرزمینی خودشان را، نفت خودشان را، بشکه های نفت را منتقل کنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها را بخرند یک ظاهر پیشرفتی هم ممکن است به وجود بیاید اما پیشرفت نیست.پیشرفت آن وقتی است که درون زا باشد، آن وقتی که متکی به استعداد درونی یک ملت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولت ها و ملت ها هم وابسته به همین درون زایی ست. اگر چنانچه از درون یک حرکت، جهش و رشدی بوجود بیاید به یک کشور، به یک ملت، وزن، اعتبار، ارزش و ابهت می دهد.»

با توجه به منویات رهبری و بیانات ایشان،سیاست های اقتصاد مقاومتی را میتوان حول شاخصه های زیر درنظرگرفت:
اقتصاد مقاومتی، اقتصادی مردمی است یعنی باید از اقتصاد پول مبنا گذر کرده و به سمت اقتصاد تولید مبنا با حضور و نقش فعال اقشار مردم در تولید ثروت و گسترش کسب و کارهای کوچک و متوسط و تقویت کارآفرینی حرکت کند. -اقتصادی دانش بنیان است یعنی یافته های علمی تجاری سازی شده و از دانش کسب ثروت شده و اتکای اقتصاد به علم و فناوری باشد. -اقتصادی با کاهش وابستگی به نفت است بطوریکه اتکای بودجه و درآمدهای دولت به منابع نفت و گاز کاهش یافته و جایگزینی با درآمدهای پایدار مالیاتی، صادرات غیر نفتی، صادرات دانش فنی، مالکیت های فکری و خدمات می باشد. اقتصادی با ثبات و رقابت پذیر است یعنی ثبات، شفافیت و انسجام در سیاست ها،قوانین و مقررات اقتصادی حاکم باشد و رقابت پذیری اقتصاد ملی تقویت شده و کنترل عوامل اصلی اقتصاد در داخل باشد. -اقتصادی با فضای سالم و شفاف است یعنی شفافیت گردش اطلاعات مالی و اقتصادی ، حذف رانت ها ،انحصارها و ویژه خواری ها بویژه در اطلاعات عمومی و اقتصادی حاکم باشد. -اقتصادی درون زاست بدین معنا که با بهره برداری حداکثری و بهره وری بالا از ظرفیت ها و مزیت های درونی اقتصاد ایران،عوامل اصلی ثبات و رشد اقتصادی یا منشاء داخلی داشته یا در داخل کنترل شوند و راهبرد جایگزینی واردات در کالاهای مصرفی اساسی و استراتژیک مردم در دستور باشد.

-اقتصادی برون گراست، یعنی بهره گیری حداکثری از فرصت های اقتصادی منطقه ای و جهانی و تنوع بخشی و توسعه صادرات در بخش های مزیت دار اجرایی شود. -اقتصادی عدالت بنیان است بطوریکه ارتقای عدالت اجتماعی با اتخاذ سیاست های فقرزدایی،برابر سازی فرصت های اقتصادی و آموزشی برای عموم مردم،توزیع عادلانه مواهب نفتی در جامعه،بهبود توزیع درآمدی،سازماندهی و بازمهندسی تامین اجتماعی در کشور و حمایت همه جانبه و کارآمد از کم درآمدها دنبال شود. -اقتصادی با دیپلماسی فعال است بطوریکه با توسعه تعاملات دو جانبه، ارتباطات منطقه ای و جهانی و حضور فعال و موثر در مجامع جهانی از فرصت ها و ظرفیت های منطقه بهره گیری حداکثری شود.

رهبر فرزانه انقلاب به تعبیر خود از معدود کسانی است که به نقاط ضعف کشور اشراف کامل دارد. بزعم ایشان «ما در زمینه تصمیم گیری های اقتصادی و برنامه ریزی های اقتصادی نقاط ضعفی داشته ایم،این نقاط ضعف موجب شده است که دشمن احساس کند با تحریم و امثال آن می تواند رخنه ایجاد کند،این فرصتی است برای ما تا نقاط ضعفمان را بشناسیم،آن ها را برطرف کنیم و ان شاءالله برطرف خواهیم کرد»

یکی از نقاط ضعف ایران اسلامی،دولتی بودن اقتصاد آن است که زمینه تهدیدهای خارجی را فراهم می آورد. در واقع ساختار اصلی اقتصاد و بنگاه های اقتصادی کشور را شرکت های بزرگ دولتی تشکیل می دهند.این شرکت ها،بدلیل پایین بودن بهره وری و نداشتن پویایی و قدرت تحول،توان انطباق کافی با تغییرات و تهدیدهای محیطی را ندارند. همچنین در چنین شرکت هایی بدلیل ویژگی های خاص ساختاری، زمینه نوآوری و بهینه کردن محصولات پایین و زمینه شیوع فساد بعنوان تهدید داخلی اقتصاد بالاست. بنابراین تحریم مواد اولیه یا محصولات این شرکت ها، به عنوان تهدید خارجی، اسباب چالش در اقتصاد را فراهم می آورد. از این رو یکی از مولفه های اقتصاد مقاومتی مردمی کردن اقتصاد به شمار می رود که مورد تاکید رهبر انقلاب هم قرار گرفته است. با تشکیل شرکت های دانش بنیان توسط مردم و دانشگاهیان، می توان اقتصاد دولتی ایران را به اقتصاد دانش بنیان مردمی تبدیل کرد که عمده فعالیت های اقتصادی کشور نیز به سمت محصولات با فن آوری بالا پیش خواهد رفت.

همچنین وابستگی اقتصاد ایران و بودجه دولت به فروش مواد خام و با ارزش افزوده پایین که مصداق بارز این موضوع وابستگی اقتصاد به فروش نفت خام است که بارها و بارها توسط رهبر معظم انقلاب به چالش کشیده شده است. ریشه اصلی این معضل در ضعف دانش و تکنولوژی در این صنعت و شرکت های فعال در این حوزه است که متاسفانه این مسئله باعث شده است نقطه قوتی به نام منابع زیرزمینی، به اهرمی برای تحریم و فشار بر اقتصاد ایران تبدیل شود. بنابراین یکی دیگر از مولفه های اقتصاد مقاومتی کاهش و قطع وابستگی به نفت است که این مهم هم با تشکیل شرکت های دانش بنیان فعال در عرصه نفت و گاز و پتروشیمی و تبدیل نفت خام به کالای فناورانه با ارزش افزوده بالا و صادرات محصولات با فناوری بالا به جای مواد خام میسر خواهد شد.

عامل دیگر ضعف اقتصاد ایران را می توان در پایین بودن بهره وری عوامل تولید و استفاده نامناسب و ناکارآمد ازمنابع، امکانات و زمان جستجو کرد. بالابردن بهره وری در تولید با استفاده از علوم و دانش مهندسی و نیل به سود اقتصادی بالاتر در سایه اقتصاد دانش بنیان که هم به نفع تولیدکنندگان داخلی بوده و هم در راستای تقویت اقتصاد کشور می باشد را می توان مصداق بارز اقتصاد مقاومتی دانست.

در واقع، اقتصاد مقاومتی مفهومی است که در پی مقاوم سازی، بحران زدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی مطرح می شود که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه، پیش شرط و الزام چنین موضوعی است. اقتصاد مقاومتی، کاهش وابستگی ها و تاکید بر روی مزیت های تولید داخل و تلاش برایر خوداتکایی است. اقتصاد مقاومتی در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته قرار می گیرد. اقتصاد مقاومتی نمی پذیرد که صرفا مصرف کننده و منفعل باشد. و در مقابل اهداف اقتصاد سلطه ایستادگی می کند. اقتصاد مقاومتی به عنوان یک راهبرد و برنامه برای مدیریت وضعیت اقتصادی ایران در شرایطی که تحریم هایی علیه آن وضع شده است، مطرح می باشد. تلاش برای تحقق و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی فرصت های بی بدیلی همچون عدم وابستگی اقتصادی، افزایش تولید ملی و خروج از وضعیت تک محصولی را بدنبال دارد.

هر چند چالش هایی چون عدم اجماع مسئولان، عدم وجود زیرساخت های مناسب و وابستگی اقتصادی به درآمد حاصله از فروش نفت در این راه وجود دارد اما با تکیه بر خودباوری ملی و با عزم جهادی می توان به تحول اقتصادی و ارائه یک اقتصاد الگو دست یافت.

یکی از راهبردهای محوری در تحقق رشد اقتصادی بلند مدت و پایدار، اتکای اقتصاد به صادرات محصولات دانش بنیان و تکیه بر اقتصاد دانش محور است. با توجه به اهمیت اقتصاد دانش بنیان به عنوان یکی از شاخص های مهم اقتصاد مقاومتی، در بند دوم این سیاست ها به پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیاده سازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش بنیان در منطقه اشاره شده است.

در عصر حاضر اقتصاد دانش بنیان یا اقتصاد دانشی که توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی مورد تاکید خاص در استراتژی توسعه ملل قرار گرفته،گویای تاکید دانش و فناوری در توسعه اقتصاد است. از این رو می توان گفت در اقتصاد دانش بنیان، به دانش از نظر کیفی و کمی با اهمیت تر از گذشته نگاه شده است. لذا اقتصاد دانش بنیان اقتصادی است که درآن دانش خلق و اشاعه می یابد و بطور موثری توسط فعالان اقتصادی برای توسعه اقتصادی بهتر و مطلوب تر بکار گرفته می شود. در اقتصاد دانش محور، دانش مهمترین عامل بهره وری است. اقتصادی است که در آن خلقِ دانش و استفاده و بهره برداری از آن در جهت ایجاد ثروت و به تبع آن توسعه اقتصادی نقش غالب را ایفا می کند.

نکته ای که باید همواره در نظر داشت اینست که برای دستیابی به اقتصاد دانش بنیان فقط تولید و توزیع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش کافی نیست، بلکه نکته مهم بکارگیری آن در استفاده از منابع اقتصادی به صورت مستمر و پایدار است. به عبارت دیگر کاربردی کردن دانش و استفاده موثرتر از آن در گسترش ظرفیت ها و ارتقای درجه ی بهره-برداری از منابع است که تحقق یک اقتصاد دانش بنیان را ممکن می سازد که نقش شرکت های دانش بنیان در این زمینه قابل تعریف است.

ذکر این نکته ضروری است که بکارگیری دانش و استفاده از آن در گسترش ظرفیت ها محدود به دانشمندان نیست. چنانکه مقام معظم رهبری نیز اشاره دارند که «اقتصاد مقاومتی اقتصادی دانش بنیان است یعنی از پیشرفت های علمی استفاده می کند، به پیشرفت های علمی تکیه می کند، اقتصاد را بر محور علم قرار می دهد، اما معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان می توانند در اقتصاد مقاومتی نقش ایفا کنند، نخیر، تجربه ها، مهارت ها، تجربه صاحبان صنعت، تجربه و مهارت های کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند، می تواند اثر بگذارد و می تواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. این که گفته میشه دانش محور معنای آن این نیست که عناصر با تجربه صنعتگر یا کشاورز که در طول سال های متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده اند، این ها نقش ایفا نکنند، نخیر، نقش بسیار مهمی به عهده این هاست.»

رشد اقتصادی یک کشور وابسته به عوامل متعددی است که دراین میان نقش دانش در آن غیرقابل انکار است. مطالعات بسیاری نشان داده است که تولید داخلی کشورها در اغلب موارد تحت تاثیر زیرساخت های دانشی یک کشور است، بطوریکه با افزایش بهره وری بی شک تولید ناخالص داخلی کشورها نیز افزایش می یابد. اقتصاد دانش بنیان از چندین کانال رشد اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار داده و منجر به درون زایی اقتصاد و تحقق اقتصاد مقاومتی می شود:

اقتصاد دانش بنیان باعث افزایش بهره وری منابع تولید و کاهش هزینه ها از طریق افزایش رقابت پذیری جهانی و در نهایت افزایش و نیز ثبات رشد اقتصادی و درون زایی اقتصاد می شود. از طرفی، توسعه فناوری های ارتباطات و اطلاعات، هزینه تبادل اقتصاد را در تمام ابعاد اقتصاد کاهش می دهد. این امر نیز باعث افزایش انگیزه فعالان اقتصادی و در نتیجه افزایش و نیز ثبات رشد اقتصادی و درون زایی اقتصاد می شود. همچنین اقتصاد دانش بنیان با افزایش درآمد و افزایش تقاضا برای دانش، باعث افزایش رشد اقتصادی و تحقق اقتصاد مقاومتی می شود.

از دیگر ویژگی های اقتصاد دانش بنیان، اقتصاد کمیابی منابع نیست بلکه اقتصاد فراوانی منابع است زیرا برخلاف بسیاری از منابع که در هنگام مصرف مستهلک می شوند، اطلاعات و دانش که اساس اقتصاد دانش بنیان است می تواند بارها مصرف شود و با مصرف بیشتر در واقع رشد کند. همچنین در اقتصاد دانش بنیان، دانش به کالا تبدیل شده و به فروش می رسد. از این رو اقتصاد دانش بنیان را به نوعی اقتصاد بدون وزن نیز می نامند. در اقتصاد دانش بنیان سهم قابل توجهی از تولید سرانه ملی در رشته فعالیت های دانش پایه و دانش ساز، مانند صنایع دارای فناوری برتر، خدمات مالی و تجاری پیشرفته تر و کارآمدتر مصرف می شود. در حقیقت اقتصاد دانش بنیان با بهره وری بیشتر عوامل تولید و رفتار بهینه ی اقتصادی، دارای نرخ رشد بالاتری است.

در میان شاخص های مختلف اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان، به عنوان پایه و اساس و پیشتاز تحقق آن به شمار می رود. رسیدن به اقتصادی مقاوم و مطلوب که مدنظر رهبر معظم انقلاب و نیز مردم ایران اسلامی می باشد جز با فعالیت های مبتنی بر علم و دانش میسر نبوده و نخواهد بود. شناسایی کلیه نقاط ضعف اقتصادی کشور و تلاش برای تقویت آن ها و تبدیل تهدیدها به فرصت ها، تقویت پایه های اقتصاد با مقاوم نمودن فعالیت های اقتصادی بر پایه علم و فناوری، کاربردی کردن پژوهش ها و تحقیقات، همسو کردن پروژه ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی در راستای نیازهای داخلی، ایجاد بستر مناسب رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان و تدوین قوانین و آیین نامه های حمایتی از جمله اقداماتی است که بایستی توسط نهادهای مسئول در این امر انجام پذیرد.

اصلاح الگوی مصرف و مدیریت این حوزه، افزایش بهره وری تولید، تولید محصولات فناورانه و با ارزش افزوده و جلوگیری از خام فروشی، تولید ماشین آلات و تجهیزات فناورانه مورد نیاز کشور و بالاخره رشد تولید و افزایش تولید ناخالص ملی در سایه تکیه به علم و دانش امکان پذیر بوده و رشد و بالندگی نظام اسلامی و تحقق منویات رهبری را در پی خواهد داشت.

آنچه که لازم است در باب اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش بنیان در اسناد بالادستی نظام تدوین شود،انجام شده است. سند چشم انداز بیست ساله کشور، نقشه جامع علمی کشور، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و سیاست های کلی برنامه ششم توسعه، همگی در راستای تحقق اقتصادی مبتنی بر پایه های مقاوم علم و دانش طراحی و تدوین شده است. تعریف اقدامات و تدابیر لازم برای اجرای این اسناد بالادستی، کلید تحقق اقتصاد مورد نظر است و تهیه الگویی که افق ها و تدابیر لازم برای رسیدن به آن را مدنظر قرار دهد، اقدامی بسیار لازم و بجاست.

* دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.