جبهه پایداری یاد آور حزب جمهوری اسلامی

0 ۲۰۳

تشکیلاتی عمل کردن در مباحث سیاسی و اجتماعی از اصول اولیه ای است که عقل و روح حرکت جمعی بر آن صحه گذاشته است و ضمانت بقای جنبش های مردمی و روح حرکت آن و تقویت انگیزه حضور و مشارکت در تصمیم گیریهای تک تک افراد را تضمین کرده است. بعد ازانقلاب تشکلی که حقیقتا اعضای آن از حزب اللهی ها بودند ، تشکیلات حزب جمهوری اسلامی بود که توسط شهید بهشتی تشکیل شد و در همان زمان کوتاه منشاءاثرات ، خیرات و برکت برای نظام نوپای انقلاب اسلامی بود و از وجود عناصر مردمی پاک و شیفته خدمت؛ بهره می برد که متاسفانه توسط منافقین کوردل به شهادت رسیدند و بعد از آن دیگر تا کنون شاهد تشکیلات منسجم و پاک و مردمی بدین شکل نبودیم؛ حال با گذشت سالها جبهه پایداری انقلاب اسلامی با حضور عناصر دلسوز و مومن که امید می رود تا رنگی از امثال شهید حسن آیت یا شهید دیالمه را به یاد آورند، شکل گرفته است که امیدواریم با عنایات خاصه حضرات ایت ا… مصباح و ایت ا… خوشوقت یاد شهید بهشتی با راهبرد خیراندیشانه این مجموعه در اذهان زنده گردد…که انشاءا…اینگونه می شود. وقتی که خوب به چهره های مطرح تشکیل دهنده جبهه پایداری دقیق می شویم ناخود آگاه یاد ساختار کلی حزب جمهوری می افتیم ؛ چراکه این عزیزان هم مانند انها اشخاصی نیستند که بر سر اصول و ارمانهای امام معامله کنند و به همین علت است که مورد بی مهری و بیشترین هجمه ها و توهین ها از طرف تمام گروههای سیاسی حتی برخی اصولگران قرار می گیرند و به شیوه شهید بهشتی سکوت می کنند و به دیگر اعضای خود هم نصیحت می کنند که جواب منافقین ؛ مردودین و ساکتین را ندهند، با وجود اینکه به سهولت و با اسناد و دلایل متقن می توان در رسانه های جبهه پایداری برای برخی بدگویی ها پاسخ های دندان شکن داشت. دیر هنگامی از تشکیل جبهه پایداری انفلاب اسلامی میگذرد ، از منظر عمل گرایانه، واقعه خوبی است که جریان اصولگرایی پس از گذراندن دو تهدید و فتنه ۷۸ و ۸۸ به یک فرصت استثنایی در وحدت و همگرایی و انسجام فکری در سیره ی عمل به شعارها و رفتار به طریق منش سیاسی انقلاب اسلامی دست یافته است. همچنین پیش گرفتن سیره حضرت امام در هدایت حرکت و پاسخ دادن به خواسته های انقلابی مردم در آغاز دهه چهارم انقلاب در محور ” عقلانیت ، معنویت و عدالت ، حول محور ولایت فقیه ” عینیت یافته است. این برای اصولگرایی بسیار خوشایند خواهد بود که گفتمانی با رنگ و بوی آرمان انقلاب دوباره احیاء می شود ، البته اگر از کشاکش انتخابات بگذریم. جریان اصولگرایی که پس از تجربه مدیریتی ناخوشایند دو دوره ریاست جمهوری سازندگی و اصلاحات در آستانه فراموشی شعارها و باور های امام و رهبری قرار گرفته بود ، با روی کار آمدن دکتر احمدی نژاد به یک باور عمومی دست یافت که ” ما می توانیم …” چاشنی و نقطه تلاقی جریان فکری اصولگرایی در اولین قدم و گام اساسی خود با ورود نسبتا موفق در عرصه مدیریتی شورای کلانشهر تهران ذیل عنوان ” جریان ائتلاف آبادگران ایران اسلامی “؛ موجب تحولی در پازل انسجام و منجر به برداشتن گام بعدی و تجربه پیروزی متوالی در پنج آزمون فلذا عرضه و ارائه آرمانهای امام و رهبری به جامعه بود. این روند منتج به اقبال عمومی در کارنامه سیاسی – اجتماعی این جریان گردید. اما مشکلاتی چون فقدان مدیران کار آزموده که بیشتر از جوانان متعهد و دغدغه مند و مشتاق به اجرای عدالت و معنویت که فرصت انتقال و کسب تجربیات دوران هشت سال دفاع مقدس را نداشتند …. و سهم خواهی برخی از سران جریانات اصولگرایی و انحصار طلبی نسبت به آرا در دولتهای نهم و دهم ، اصولگرایی را در مسیر چالشی منجر به بد بینی ، علی الخصوص بعداز انتخابات ۸۸ قرار داد. که همراهی و شیطنت های مافیای سران فتنه ، هنوز هم که هنوز است در لایه میانه ای مدیران اجرایی و یا قانونگذاری کشور با عنوان جریان نفوذی و انحرافی ، نقش کاتالیزوری برای انشقاق و تفرقه را در میان بدنه اصولگرایی بازی می کنند ، جمیع این عوامل مزید بر علت شده است … پس فکر تشکیل جبهه پایداری انقلاب اسلامی با پیش شرط های ” عقلانیت ، عدالت حول محور ولایت ” امروز از اساسی ترین و کارآمدترین اندیشه سیاسی در تز مهندسی آرا و هدایت افکار عمومی است که راهی خواهد بود برای ماندگاری دستاوردهای معنوی و اعتقادی والا و زمینه ای بر شش پیروزی متوالی انتخاباتی که با اقبال عمومی به شعار و آرمانهای امام و رهبری تحقق یافته است ، آنچه که قابل نقض کردن نیست ؛ اینکه این تفکر ناشی از یک توان و پتانسیل اجتماعی – مردمی نهاد است که با بهره مندی از آرای میلیونی در آخرین انتخابات ریاست جمهوری و حضور حداکثری بیش از ۴۰ میلیونی مردم کوچه و بازار در لبیک گویی به دعوت عالمانه و حکیمانه رهبری ” سیدعلی خامنه ای (مد ظله العالی) ” ، نقش مهمی را در صحنه اجتماعی و سیاسی کشور بر عهده خواهد داشت. پایداری را میتوان گفتمانی پایدار شامل ارزشهای انقلاب اسلامی و شاخص های امام راحل در رویش نیروهای خودی ، متعهد ، جوانان انقلابی و تلاشی بی وقفه و اصولی برای ریزش و پاکسازی غیرخودیها مانند جریان نفوذی ، انحرافی و مافیای مخل اقتصادی و مروج ابتذال و ولنگاری اجتماعی “ فرهنگی؛ تعریف نمود حق و تکلیف در مقابل هم است ، جبهه پایداری انقلاب اسلامی را که محصول ضرورتی شرعی و عقلی و برپایه سطح انتظارات عمومی استوار است، باید پاسداشت و جبهه نیز می بایست منشاء دفاع از اقشار آسیب پذیری باشد که در این سه دهه از انقلاب اسلامی با نثار جان ، مال خود از ارزشهای نظام اسلامی تا پای جان در راستای منویات مقام معظم رهبری ایستاده است . ” ۹ دی ۸۸ ” نقطه درخشان و متبلور حمایت و بیعت با امام و رهبری و اصل مترقی ولایت فقیه بوده است … پس وظیفه سنگین عقلا ، بزرگان و ریش سفیدان اصولگرایی در درک ضرورت تشکیل جبهه پایداری انقلاب اسلامی برای وحدت و انسجام نیروهای ارزشی قابل تاکید و تصریح و صد البته دشوار تر از دیروز است . درک از تشکیل ساختار پایداری نیازمند مواردی چون؛ تیزبینی و هوشیاری ، پرهیز از تفکرات حزبی و قبیله ای ، کلان اندیشی بوده و منجر به ارائه برنامه عملی و کارآمد برای تمامی لایه اجتماعی و نیازمند ارتباط مستقیم با همه اقشار نه فقط در نزدیکی ایام انتخابات ، تجمعات و مناسبتهای انقلابی ! بلکه به عنوان محل رفع و رجوع در طول ایام می باشد و به هر تقدیر می باید برنامه منسجم برای بسط و گسترش دغدغه های فرهنگی و اجتماعی خود با پیش شرط خواست انقلابی داشته باشد ، تا بتواند رویکرد غیر از کارکردهای حزبی برای مجموعه کلان ملت داشته باشد …امید است آنچه که خیر است رقم بخورد. ومن ا… توفیق امیررضا آل حبیب

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.