علی خضریان عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی اظهار کرد: انتخابات فرصتی است که مردم بتوانند نقشی در تعیین سرنوشت خود ایفا کنند و البته بهترین فرصت برای حاکمیت مردم در نظام مردم سالار و همچنین بروز اراده مردم است. لذا همه کسانی که در کشور نقش و مسئولیتی دارند باید تلاش کنند نقش مردم در تعیین سرنوشتشان در بهترین حالت رقم بخورد.
دو جریان منافع خود را در کم شور شدن فضای انتخابات می بینند
وی افزود: من معتقدم هر نوع دمیدن در ناامیدی و ناامید کردن مردم از حضور در انتخابات و کاهش نقش آنها در نظام مردم سالار حتما نقشه دشمن برای زمین زدن نظام جمهوری اسلامی است، دو جریان هستند که منافع خود را در کم شور شدن فضای انتخابات می بینند؛ یک جریان پیروزی خود را در مشارکت حداقلی می بیند و جریان دیگری که فکر می کند شانس پیروزی کمتری دارد تصور می کند اگر رقیبش رای کمتری بیاورد به نفع اوست. این نشان می دهد آنها نگاه راهبردی ندارند بلکه نگاه تاکتیکی دارند. البته هر دو مسیر را به خطا می روند.
نماینده تهران در مجلس با اشاره به مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم یادآور شد: آنچه ما در فضای اجتماعی می بینیم نتیجه نقایص عملکرد دولت غربگرای فعلی در حوزه های اجتماعی و معیشتی است و ما امیدواریم دولتی کارآمد، انقلابی، دلسوز، مردمی و آشنا به مشکلات و دارای برنامه راهبردی برای حل مشکلات روی کار بیاید که کشور را صرفا در فضای سیاست خارجی معطل نکند. این شرایط می تواند حتی باعث شود که مردم برای حضوردر انتخابات احساس تکلیف جدی داشته باشند، لذا اگر این دوگانه برای مردم شرح داده شود مردم با انگیزه بیشتری در صحنه حضور پیدا می کنند.
به محض ورود نامزدهای اصلی، انتخابات پرشور می شود
خضریان یادآور شد: یکی از دلایل کم رونقی فضای انتخابات این است که هنوز نامزدها مشخص نشدند و به محض اینکه نامزدهای اصلی وارد عرصه شوند شور بیشتری به انتخابات داده می شود. از طرفی شرایط فعلی باعث شده مردم اذیت شوند اما این انتخابات می تواند کمک کند شرایط بهتری بعد از این دولت رقم بخورد.
این فعال سیاسی با اشاره به انتخابات سال ۸۸ گفت: مردم در سال ۸۴ عملکرد درست را دیدند و جریانات سیاسی در سال ۸۸ با شور و نشاط بیشتری به عرصه آمدند. در واقع نتیجه کار دولت در آن زمان این شد که مردم با شور و هیجان پای صندوق های رای حضور پیدا کردند اما وضعیتی که ما در پایان این دولت شاهد هستیم این است که مردم بی انگیزه هستند.
کسانی که زودهنگام اعلام کاندیداتوری کرده اند می خواهند وزیر یا شهردار شوند
وی ادامه داد: ما در شرایطی قرار گرفتیم که برخی افراد خیلی زودهنگام در انتخابات اعلام حضور کردند. برداشت من این است که آنها برای مسئولیت های دیگر مثل وزیر یا شهردار خود را مطرح می کنند یا ان شاءالله که این کار برای گرم کردن تنور انتخابات بوده است. اما آنچه مسلم است اینکه هنوز نامزدهای اصلی وارد صحنه نشده اند. این موضوع نگران کننده ای نیست. شاید دلیلش این باشد که جریان شناسی انتخابات برای نامزدهای اصلی شفاف نشده، لذا آنها خیلی ریسک نمی کنند و حضور و عدم حضورشان را به این راحتی اعلام نمی کنند بلکه با تامل بیشتری اقدام می کنند. همچنان که در انتخابات های گذشته هم همین طور بوده، البته این بار شرایط پیچیده تر است و بخشی از کم شور بودن فضا به خاطر مشکلات معیشتی است که برخی نامزدهای اصلی را با تردید مواجه کرده که آیا می توانند مطالبات اجتماعی را پاسخ بدهند یا نه؟
این عضو جبهه پایداری تاکید کرد: کسانی که فکر می کنند آمدنشان به عرصه انتخابات منوط به آمدن یا نیامدن فرد دیگری است به خاطر روحیه ایثارگری آنها نیست بلکه پذیرفته اند که نسبت به آن فرد اصلح نیستند و همین شروط این را تایید و تاکید می کند گرچه ممکن است افراد دیگری معتقد باشند که آنها نه نسبت به یک کاندیدای خاص بلکه نسبت به خیلی های دیگر اصلح نیستند. این افراد کسانی هستند که مسئولیتی داشته اند اما نتوانسته اند برای معیشت مردم کاری کنند لذا در عرصه عدالت خواهی یک جای کارشان می لنگد و در مبارزه با فساد کارنامه خوبی ندارند.
جریان انقلاب حول فرد اصلح وحدت کند
وی در ادامه با بیان اینکه جریان انقلاب باید حول فرد اصلح وحدت کند، گفت: کشور در شرایطی نیست که جریان انقلاب بخواهد با اختلاف وارد صحنه شود.
خضریان درباره احتمال شکل گیری دو قطبی اصولگرا اصلاح طلب در انتخابات پیش رو نیز گفت: ما از سال ۸۴ به بعد یعنی از ابتدای دهه ۸۰ و خصوصا انتخابات ۸۴ دو گانه اصلاح طلب و اصولگرا به معنای پیش از آن را نداریم. وقتی وارد انتخابات ۸۴ می شویم شاهد این بودیم که هم جریان اصولگرا و هم اصلاح طلب با تکثر نامزد حضور یافتند. در بین اصولگرایان آقایان لاریجانی، احمدی نژاد، قالیباف و رضایی حضور یافتند؛ کسانی که مردم بین شان فرق قائل بودند و در مبانی حکمرانی دیدگاهشان متفاوت بود. در جریان مقابل هم آقایان کروبی، معین، مهرعلیزاده و مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان گزینه های متفاوت حضور پیدا کردند، اینها هم نگاه متفاوتی به حکمرانی داشتند. بنابراین ما از سال ۸۴ به بعد چینش دوگانه را نداشتیم.
رقابت های انتخاباتی دیگر حول دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب نیست
این نماینده مجلس یادآور شد: در انتخابات ۹۲ هم اگر مبنا دو گانه اصلاح طلب و اصولگرا بود، سابقه حسن روحانی عضویت در جامعه روحانیت مبارز بود که در جریان اصولگرا تعریف می شود، پس این دو گانه در سال ۹۲ هم قابل تحلیل نیست. همچنان که آقای عارف معاون اول آقای خاتمی به نفع روحانی از صحنه خارج می شود یا آقایان خاتمی و مرحوم هاشمی تلاش می کنند این اتفاق رخ دهد. در حالیکه اصلاح طلبی در سال ۷۶ و در نقد آقای هاشمی شکل گرفت ولی در سال ۹۲ خاتمی، هاشمی و حتی ناطق نوری رقیب خاتمی در یک نقطه به اشتراک رسیدند. بنابراین به نظرم اصلا رقابت ها دیگر حول این دو جریان نیست.
وی اضافه کرد: در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ بعضا از آقای لاریجانی به عنوان گزینه اصلاح طلبان نام برده می شود. در حالیکه روزنامه های اصلاح طلب در دوره ریاست ایشان در صدا و سیما به نقد او می پرداختند و یکی از نقدهای نمایندگان متحصن مجلس ششم حضور فردی مثل لاریجانی در صدا و سیما بود. بنابراین لاریجانی، عارف، خاتمی، ناطق نوری و حتی احمدی نژاد و روحانی در این دوگانه ها قابل تعریف نیستند. پس صف بندی های جدیدی شکل می گیرد و رقابت حول آنها معنا پیدا می کند که به نظر من این رقابت، حول گفتمان معیشت و عدالت برای مردم است و کاندیداها باید مانع شکاف اجتماعی شوند و برنامه خود را برای اداره کشور و تامین معیشت و امنیت مردم ارائه کنند. پس در این انتخابات موضوع اصولگرایی و اصلاح طلبی به کمرنگ ترین حالت ممکن رسیده و مردم مطالبات اصلی شان را دنبال می کنند.