جبهه پایداری و ضرورت بسترسازی تحقق جامعه اسلامی
در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی محور رقابت های انتخاباتی در دست اصولگرایان است و با این حال بخشی از بدنه جریان اصولگرایی در قالب جبهه متحد اصولگرایی با تأکید بر” وحدت” آرایش مناسبات سیاسی خود را ساماندهی کرده است. از سوی دیگر جبهه پایداری و سایر جریان های فعال در بدنه اصولگرایی با تأکید بر گفتمان انقلاب اسلامی ایران رویکرد رقابتی را در دستور کار دارند. سوال این است که رویکرد کدام یک با اهداف انقلاب اسلامی هم خوانی بیشتری داشته و به تحقق شرایط بهتری برای ادامه روند مسیر انقلاب اسلامی می انجامد؟! در بررسی انقلاب ها و نظام های سیاسی مختلف با دو نوع مواجهه نخبگان با پدیده انقلاب مرحله رو به رو هستیم: ۱) مواجهه تثبیتی ۲) مواجهه پیش بردی مواجهه تثبیتی به معنای حفظ دستاوردهای انقلاب است که خصوصا در مراحل ابتدایی تمامی انقلاب ها به صورت پر رنگ تری خود را نشان می دهد. در این مرحله به دلیل رویکرد تثبیتی برنامه های ارائه شده در راستای اداره کشور، ساختارمند و سخت افزاری است. از آنجا که حفظ و ثبات انقلاب، اصلی ترین هدف این نوع مواجهه است، بنابراین “وحدت” میان سلایق مختلف در دستور کار قرار گرفته و سیاسیون رویکردی مصلحت محور و محافظه کارانه دارند. در مواجهه پیش بردی آنچه محور برخورد با پدیده انقلاب را شامل می شود، چشم اندازی آینده نگرانه داشته و ناظر به پیش برد گفتمان انقلاب است. به همین دلیل با پیش فرض گرفتن عبور “انقلاب ” از مرحله تثبیتی، سلایق مختلف امکان ظهور و بروز داشته و خود را در معرض قضاوت و انتخاب آزادانه و آگاهانه مردم قرار می دهند. مواجهه پیش بردی ناظر بر تفاوت ظرایف نظری گفتمان انقلابی و با رویکردی نرم افزارانه است و در واقع، مرحله اقتدار و بالندگی یک انقلاب و عبور از ساختارها را شامل می شود. رهبر معظم انقلاب در بیانات مهمی که در مورخ ۲۴/۷/۹۰ با جوانان کرمانشاه ایراد فرمودند برای انقلاب اسلامی ۵ مرحله ذکر کردند: «یک زنجیره منطقی وجود دارد؛ حلقه ی اول، انقلاب اسلامی است، بعد تشکیل نظام اسلامی است، بعد تشکیل دولت اسلامی است، بعد تشکیل جامعه ی اسلامی است، بعد تشکیل امت اسلامی است». ایشان در تبیین مرحله اول و مرحله دوم چنین فرمودند: «منظور از انقلاب اسلامی – که حلقه ی اول است – حرکت انقلابی است؛ والّا به یک معنا انقلاب شامل همهی این مراحل میشود. اینجا منظور ما از انقلاب اسلامی، یعنی همان حرکت انقلابی و جنبش انقلابی که نظام مرتجع را، نظام قدیمی را، نظام وابسته و فاسد را سرنگون میکند و زمینه را برای ایجاد نظام جدید آماده می کند. حلقه ی بعد، نظام اسلامی است. منظور من در اینجا از نظام اسلامی، یعنی آن هویت کلی که تعریف مشخصی دارد، که کشور، ملت و صاحبان انقلاب – که مردم هستند – آن را انتخاب میکنند. در مورد ما، مردم ما انتخاب کردند: جمهوری اسلامی…» مرحله سوم یعنی “دولت اسلامی” یک معنای عام است که شامل کلیه ساختارهای مدیریتی ونظامات گوناگون اداره کنندهی کشور می شود. مرحله بعدی از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، جامعهی اسلامی است؛ که از نظر ایشان این مرحله همان بخش بسیار مهم و اساسی است؛ “بعد از آنکه دولت اسلامی تشکیل شد، مسئولیت و تعهد این دولت اسلامی این است که جامعه ی اسلامی را تحقق ببخشد. جامعه ی اسلامی یعنی چه؟ یعنی جامعهای که در آن، آرمان های اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعه ی عادل، برخوردار از عدالت، جامعه ی آزاد، جامعه ای که مردم در آن، در ادارهی کشور، در آینده ی خود، در پیشرفت خود دارای نقش ند، دارای تأثیرند، جامعه ای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعه ای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعه ای دارای پیشرفت های همه جانبه – پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی – و بالاخره جامعه ای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیش روی دائم؛ این آن جامعه ای است که ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولی ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا کند. پس این شد هدف اصلی و مهمِ میانه ی ما” با توجه به مجموع نظرات و مطالب مطرح شده توسط جبهه متحد اصولگرایی و جبهه پایداری روشن است که جبهه متحد اصولگرایی با محوریت قرار دادن “وحدت”به دنبال حفظ دستاوردهای انقلاب است و بنابراین به لحاظ گفتمانی در مرحله اول قرار دارد. در حالی که جبهه پایداری با نگاهی آینده نگرانه به دنبال پیشبرد گفتمان انقلاب است ، به همین دلیل “وحدت به ما هو وحدت” را یک سخت افزار می داند. و در عوض نظریه “وحدت با که” و “وحدت برای چه” را مطرح کرده و این دو مولفه وحدت را مهم و غیر قابل اغماض می شمارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت جبهه پایداری با نگاهی آینده نگرانه به دنبال پیش برد گفتمان انقلاب و تحقق مرحله سوم و چهارم یعنی “تبیین دولت اسلامی” و”ایجاد جامعه اسلامی” است و به همین دلیل است که این جریان سیاسی ضمن توجه داشتن به اهمیت و جایگاه “وحدت” به دلیل عبور انقلاب اسلامی از مرحله اول و دوم، بر یک انتخابات رقابتی تأکید داشته و لزومی برای پیوستن به جبهه متحد اصولگرایی نمی بیند. با در نظر داشتن مراحل مختلف انقلاب اسلامی ایران روشن است که گسترش و بسط فضای رقابتی میان اصولکرایان و ارائه لیست های متعدد، نه تنها نگران کننده نیست بلکه به دلیل قرار گرفتن مجتهدان و عالمان در رأس این رقابت و حضور نیروهای انقلابی، ولایی و کارآمد، شرایط را برای نیل به مرحله “تحقق جامعه اسلامی” بالندگی فضای گفتمانی و شکل گیری افق های جدید پیش روی نظام اسلامی کشور هموار می سازد. سلما روشن