از قسم جلاله برای حل مشکلات کشور تا ادعای بی اختیاری دولت

0 ۴۱۲

پس از شش سال از آن روزی که حسن روحانی هنگام ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری در حضور رسانه ها و در برابر چشمان ملت قسم جلاله خورد که «اگر مشکلات این کشور راه حل نداشت من کاندیدا نمی شدم»، حالا روحانی زمزمه «بی اختیاری» سر می دهد و خود را از تمام ناکامی ها و شکست ها مبری معرفی می کند.

شنبه شب هفته جاری-۲۱ اردیبهشت ماه ۹۸- حسن روحانی، در ضیافت افطاری که با حضور جمعی از فعالان سیاسی برگزار شده بود، بی آنکه به مسئولیت های بر زمین مانده دولت برای مقابله با مشکلات موجود اشاره کنند، علت اصلی مشکلات را در فقدان اختیارات رئیس جمهور دانست و طی اظهارتی گفت: «وقتی از دولت سوال و مطالبه ای می شود باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزه های مورد سوال دارای اختیار بوده است؟»

البته این اولین باری نیست که بهانه ی «از ما انتظار نداشته باشید، کار دست ما نیست» از درون دولت شنیده می شود. پیش از این نیز عباس آخوندی در دانشگاه شیراز سخنان مشابه ای را بیان کرده بود. با این حال به نظر می رسد بیان چنین اظهاراتی به یک رویه ثابت تبدیل شده است که درست در موسوم پاسخ گویی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و دیگری را مقصر جلوه دهند. سخنانی که پاسخ به آن چندان پیچیده هم نیست. کافی است نگاهی به مسئولیت های دولت و اختیارات رییس جمهور بیاندازیم.

اما آن چه که این بهانه گیری ها را غیر باور می کند، بیان اظهارات از سوی کابینه مسن دولت یازدهم و دوازدهم است. چهره هایی که اکثرا قریب به چهل سال تجربه حضور در سیاست و مناصب مدیریتی داشته اند، قطعا بهتر از هر کسی از اختیارات و مسئولیت های دولت در ایران آگاه هستند و با علم به همین مساله در دو دولت حسن روحانی مسئولیت پذیرفته اند. این که به یک باره و درست زمانی که باید پاسخگوی عملکرد ضعیف خود باشند، بار تمام مسئولیت ها را بر دوش دیگری انداخته اند، چیزی جز آدرس غلط دادن به جامعه نیست.

اما برفرض محال که حسن روحانی بعد از حضور در جایگاه ریاست جمهوری با چنین محدودیت هایی آشنا شده باشد، چرا بار دیگر برای انتخابات سال ۹۶ وارد میدان شد و همان موقع نگفت انظارات خود را با اختیارات من تنظیم کنید؟

البته حسن روحانی اشاره نکرده است که چه مطالبه ای از دولت شده است که از دایره اختیارات رئیس جمهور خارج بوده است. اما آنچه که مشخص است، روحانی در تحقق وعده هایی داده است هم ناکام مانده است. اگر روحانی وعده هایی داده است که از اختیارات رئیس جمهور خارج بوده است، این رفتاری اسمی جز فریبکاری برای رای آوری نداشته است. روحانی گویی فراموش کرده است که وعده لغو تمام تحریم ها با برجام را داده بود و تاکید داشت که «تمام مسولیت مذاکرات با من است»؛ این که روحانی می گوید مطالبه از دولت در سیاست خارجی را با اختیارات رئیس جمهور بسنجید، چه معنی ای می تواند داشته باشد؟

اگر اقتصاد به عنوان مهم ترین مساله این روزهای کشور و نقطه ای که دولت نتوانسته به مطالبات عمومی پاسخ دهد را به عنوان مشت نمونه خروار در نظر بگیریم، همراهان دولت مدعی هستند که «اقتصاد ایران دست دولت نیست» و همچنین «برخی نهادهای غیردولتی و عمومی بیش از ۸۰ درصد اقتصاد ایران را در دست دارند». حامیان رسانه ای دولت حتی پیش تر به روحانی پیشنهاد کرده بودند با مردم سخن بگوید و توضیح دهد که تنها ۱۰ درصد اقتصاد کشور را در دست دارد و مابقی در اختیار دیگران است.

این درحالی است که طبق بودجه مصوب سال ۱۳۹۷، رقم کل بودجه کشور حدود ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان است که جدول مشهور به ۱۷ که موسسات خاص غیر دولتی را شامل می شود طبیعتاً سهمی از این بودجه دارند. گرچه جریان اصلاح طلب و حامیان دولت این نهاد ها را به دریافت بخش قابل توجهی از این بودجه متهم می کنند، اما همه ارگان های نظامی تحت عنوان نیروهای مسلح تنها حدود ۴ درصد از میزان بودجه هر سال را به خود اختصاص می دهند. علاوه بر این، باید به این نکته نیز اشاره شود که از ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه مصوب سال جاری، سهم نهاد ها و شرکت های زیر نظر و وابسته به دولت، بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان می باشد.

به عبارتی دیگر دو سوم از بودجه مصوب سال ۹۷ به تبعیت از سالهای گذشته، به حساب مجموعه های دولتی واریز می شود.

البته لازم به ذکر است که ۸۰۰ هزار میلیارد تنها مربوط به شرکت هایی است که بیش از ۵۰ درصد سهام آنها در اختیار دولت است و این رقم مجموعه هایی که سهم دولت از آنها از ۵۰ درصد کمتر است را شامل نمی شود.

با این حال باید توجه داشت که روحانی در تمامی طول چهل سال گذشته یکی از مسئولان بلند پایه نظام بوده ، بنابراین نمی تواند ادعا کند که از ساز و کارهای قانونی جمهوری اسلامی ایران بی خبر بوده و سؤال این است که وقتی می دانستید رئیس جمهور- به قول خودتان- برای انجام وظایفی که قانون اساسی بر عهده او گذارده است، اختیارات لازم و کافی ندارد! چرا برای تصدی پست ریاست جمهوری نامزد شدید؟!

تأسف بزرگ تر این ماجرا و این مقصّرتراشی ناشیانه نیز این است که آقای روحانی چرا در ایام دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ از چیزی به نام اختیاردار اعظم، دولت پنهان، بی اختیاری و یا حاکمیت یگانه! با مردم سخن نگفت؟

چرا در آن روزهای پرشور انتخاباتی می گفت من توانایی برداشتن تمام تحریم ها را دارم! اما امروز که نتوانسته و علیرغم گذر از خطوط قرمز نظام نیز در این وادی شکست خورده است؛ مدعی می شود مقصّر نیست و اختیار کافی نداشته است؟

به نظر می رسد بهتر باشد دولت با پذیرش اشتباهات در فرصت باقی مانده گام های جدی تری برای رفع این مشکلات بردارد. وگرنه با شانه خالی کردن از زیر مسئولیت، نه مشکلات کشور حل می شود و نه تاثیری در نگاه جامعه نسبت به کارنامه شش ساله دولت خواهد داشت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.