رمزگشایی از اجرای مو به موی خواسته های آمریکا توسط ظریف
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۹۸ محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در نیویورک گفت: «آنچه که من می توانم به عنوان وزیر خارجه انجام دهم، این است که این پیشنهاد را علنا روی میز مذاکرات بگذارم. بیایید آنها را تبادل کنیم…ما شش ماه پیش به دولت آمریکا اطلاع دادیم که آمادگی این کار را داریم و هنوز هیچ پاسخی دریافت نکرده ایم.»
اینکه در میانه جنگ تمام عیار اقتصادی و امنیتی آمریکا علیه ایران ، جواد ظریف چگونه و با چه مبنایی دَم از مذاکره مجدد آن هم بر سر جاسوس های آمریکایی می زند بحثی درخور تامل است و این پالس های آشکار علی رغم نهی صریح رهبرمعظم انقلاب چه پیامی متبادر خواهد کرد در جای خود قابل بررسی و سئوال است. اما تمام ماجرا به همین جا ختم نمی شود و ظریف پرده از ماجرای دیگری هم برمی دارد، آنجا که اعلام می کند شش ماه پیش یعنی پس از بازگشت تحریم های آمریکا، بصورت مخفیانه پیشنهاد تبادل زندانیان را داده و کانال محرمانه ای برای ارتباط با آمریکا باز کرده است که گویا آمریکا تا امروز اعتنایی نکرده و در این مدت فشارها را بیشتر هم کرده است تا اینکه دیروز و بعد از اعلام علنی این موضوع توسط ظریف ، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا لیستی از جاسوسان و شاه مهره های خود را اعلام کرد و درخواست آزادی آنها را داد : «ما از ایران می خواهیم همه اشخاص آمریکایی که به طرز غیرمنصفانه بازداشت یا مفقود شده اند از جمله ژیو وانگ، رابرت لوینسون، سیامک نمازی، نزار زاکا و دیگران را آزاد کنند.»
اما روی دیگر ماجرا آنجاست که گروه بین المللی بحران که تاثیرات جدی در سیاست خارجی آمریکا بخصوص در جناح دموکرات ها دارد و همچنین رابطه ای با تیم سیاست خارجی جناب ظریف دارد، در آخرین گزارش خود در تاریخ ۲۶دی۹۷ به نام «On Thin Ice: The Iran Nuclear Deal at Three » در قسمتی به دولت آمریکا توصیه هایی می کند و می نویسد: «بهترین گزینه برای ایالات متحده این است که پیشنهاد مذاکرات محرمانه و خصوصی به ایران بدهد که تمرکز آن بر رهایی شهروندان آمریکایی زندانی در ایران _ولی نه محدود به این مسئله_ باشد.» و حالا این پیشنهاد که شش ماه پیش توسط ظریف به آمریکایی ها داده شده بود، امروز علنی می شود.
در همین گزارش مساله دیگری هم روشن می شود و آن هم نه تنها مذاکرات ظریف و جان بولتون در سال ۲۰۰۵ بلکه به حضور ظریف در جلسه گروه بین المللی بحران در اکتبر۲۰۱۸ نیز اشاره می شود امری که در همان زمان ، بدون اعلام جزئیات در رسانه های خبری رسمی از جمله خبرگزاری ایسنا با اعلام استقبال «رابرت مالی» رئیس گروه بین المللی بحران از ظریف ، منتشر می شود. امری که البته گویا مسبوق به سابقه بوده و برای نمونه خبرگزاری ایسنا مجددا بدون انتشار جزئیات ، به جلسه ظریف با این گروه در۴ مهر ۹۶ در نیویورک اشاره می کند.
گروه بین المللی بحران(International Crisis Group)، یک سازمان ظاهرا غیردولتی و غیرانتفاعی است که در سال ۱۹۹۵ با هدف فعالیت در زمینه مطالعه مناقشات خشونت بار و تدوین راه حل برای آن ها تشکیل شد. رئیس گروه بین المللی بحران ، «رابرت مالی» است ، که در دولت باراک اوباما، به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهوری و هماهنگ کننده کاخ سفید در امور خاورمیانه فعال بود. این اندیشکده نفوذ بسیار عمیقی در ساختار حکومتی آمریکا دارد و به عنوان بازوی اثرگذار وزارت خارجه آمریکا و سازمان سیا شناخته می شود.
چهره اصلی و تامین کننده مالی اصلی این سازمان جورج سوروس معمار انقلاب های رنگی در دنیا است. که همراه با پسرش عضو هیئت مدیره این اندیشکده می باشد. جورج سوروس و بنیادهای وابسته به او در فتنه ۸۸ نقش بسزایی داشتند، به طوری که فارن پالیسی در گزارشی با اشاره به نقش بنیادهای سوروس در در فتنه ۸۸ نوشت: بنیادهای وابسته به جورج سوروس، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ در ایران، دلارهای زیادی صرف آموزش عاملان سیاسی در تکنیک های ارتباطی و سازماندهی کردند. هم اکنون هم در فهرست «هیات امنای» گروه بین المللی بحران، هم نام جرج سوروس و هم نام پسر او الکساندر، دیده می شود:
اما یکی از اعضای اصلی هیئت مشاورین گروه بین المللی بحران کسی نبود جز شیمون پرز رئیس سابق رژیم صهیونیستی!
در آخرین گزارش گروه بین المللی بحران به ریاست رابرت مالی که در سوابق خود دستیاری ویژه اوباما را دارد ، به ایران توصیه قابل تاملی می کند که تا انتهای دولت ترامپ کاملا متعهد در برجام بماند و منتظر دولت بعدی دموکرات آمریکا باشد: « اگر ایران به صبر راهبردی خود ادامه بدهد و تصمیم بگیرد تا پایان ریاست جمهوری ترامپ صبر کند، دولت آمریکا نه به توافقی بهتر که آرزویش را دارد دست می یابد، نه رفتار ایران را تغییر می دهد.» یا جای دیگر می نویسد: « در تهران اجماع گسترده این است که منتظر ماندن برای پایان دوره دولت ترامپ بهترین گزینه بر موجود برای ایران است.»
این توصیه وقتی معنادارتر می شود که علاوه بر اظهارات بعضی افراد جریان غرب گرا مبنی بر حفظ برجام تا پایان دولت ترامپ ، ماجرای دیدارهای مخفی ظریف و جان کری را که چندی پیش افشا شد را بازخوانی کنیم. جان کری وزیر امور خارجه سابق آمریکا ۲۱شهریور ۹۷ در مصاحبه با یک رادیو گفت که وی طی ماه های اخیر سه یا چهار بار با محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران دیدار کرده است. دیداری که توسط سخنگوی وزارت خارجه تایید شد و رسانه ها محتوای آن را لابی دموکرات ها با ظریف، جهت حفظ برجام ذکر کردند و البته واکنش انتقادی ترامپ نیز این امر را تایید کرد. ترامپ در توئیتی نوشت: « او به آنها گفت تا منتظر پایان دولت ترامپ باشند.» و بعد از آن نیز جان کری در برنامه Real Time صراحتا گفت: «ترامپ حقیقت را گفته است.»
اما مساله دیگر که سئوالاتی پیرامون ارتباطات خاص این گروه و تاثیرات آنها بر سیاست خارجی ما ایجاد می کند، انتشار متنی تحت عنوان «حلّ مکعب روبیک هسته ای» چندماه پیش از امضای توافق برجام توسط گروه بین المللی بحران بود ، که تقریبا بالای ۹۰ درصد دقیقا همان متن برجام بود. مساله ای که بعد از انتشار متن برجام مورد تعجب کارشناسان روابط بین الملل قرار گرفت!
گروه بین المللی بحران در آخرین گزارش خود ضمن توصیه به ایران برای حرکت به سمت برجام منطقه ای می نویسد : «ایران نباید مرزهای برجام را دستکاری کند یا به تنش های منطقه ای دامن بزند…می توان گفت که محتمل ترین نقطه برای شروع یمن است. جایی که مذاکرات زیر سرپرستی سازمان ملل، امیدی واقعی برای کاهش تنش ها و امکانی برای حل و فصل این درگیری چهار ساله به وجود آورده است… مذاکرات منطقه ای ایران با ۴E(3E به علاوه ایتالیا) باید عمیق تر و گسترده تر شود تا فراتر از یمن برود و دیگر مسائل امنیتی را که در آن منافع مشترک وجود دارد در برگیرد.»
اما این توصیه نیز، زمانی قابل تامل تر می شود که شاهد هستیم عملا برجام منطقه ای دقیقا از یمن آغاز شده ، خبری که عراقچی معاون وزیر امور خارجه در ۷ خرداد ۹۷ در برنامه گفتگوی ویژه خبری با استثنا خواندن یمن، خبر از مذاکرات منطقه ای بر سر مسائل یمن می دهد: «مذاکرات منطقه تنها درباره یمن به دلیل مسایل انسانی و رنجی که آنها میبرند تصمیم گرفتیم با اروپایی ها گفتگوهای جداگانه ای داشته باشیم. آقای جابری انصاری با تیمی از ایتالیا، فرانسه، انگلیس و فرانسه درباره یمن مذاکرات را پیش می برد.» و جابری انصاری دستیار ارشد وزیر خارجه ایران هم ضمن تایید موضوع دقیقا توصیه های گروه بحران را تکرار می کند و از گسترده ترشدن برجام منطقه ای می گوید: «صراحتا اعلام کرده ایم اگر گفتگوها با ۴ کشور اروپایی درباره یمن به نتیجه برسد، گفتگو در ارتباط با مسائل دیگر را نیز مورد توجه قرار خواهیم داد. این موضع را با صدای بلند هم به اروپایی ها گفته ایم.»
در ادامه گزارش این اندیشکده پرنفوذ و موثر در آمریکا دقیقا تکرار ادعاهای موافقین FATF در ایران است ، آنجا که می نویسد: «اگر ایران می خواهد منافع خود را از SPV و دیگر سازوکارهای بانکی به حداکثر برساند، باید قوانین مهمی _از جمله دو لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بین المللی منبع تأمین مالی سازمان های تروریستی و جنایات سازمان یافته فراملی_ را تصویب و اجرا کند، و به طور کامل ارزیابی بایسته، شفافیت، نظام مندی و دیگر نگرانی های ذکر شده در طرح اجرایی FATF برای ایران را پاسخ گوید.» پیگیری جدی و مصرانه الحاق ایران به دو کنوانسیون مذکور در دستگاه سیاست خارجی دولت هم که روشن و اظهرمن الشمس است، و این جملات دقیقا یادآور ادعاهای موافقین داخلی FATF در دولت و مجلس است.
فراتر از این ها علی واعظ تحلیل گر ارشد گروه بین المللی بحران به همراه چند عضو دیگر این گروه، در ۲۷ اسفند سال ۹۲ یعنی در ابتدای مذاکرات هسته ای دولت روحانی به ایران سفر می کند و در سکوت خبری آخرسال به دیدار مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام و بعضی از مسئولین وقت می رود و حتی در میانه مذاکرات هسته ای ، رسانه های داخلی مانند خبرآنلاین نیز با او مصاحبه اختصاصی می گرفتند!
علی واعظ تحلیل گر ارشد گروه بین المللی بحران در امور ایران، خبرنگار پیشین رادیو آزادی اروپا (متعلق به سازمان سیا)، تحلیل گر دائم بی بی سی، رویترز و سی ان ان، کسی که در میانه مذاکرات به عنوان تحلیل گر مستقل! محل رجوع همه طرف های مذاکرات و حتی طرف ایرانی! بوده است. کسی که ۲۲ دور مذاکرات را در سطوح کارشناسان، مدیران سیاسی، وزیران خارجه و سازمان ملل تحت نظر گرفت و به نحو فزاینده ای در آن دخیل شد.
اما در پایان این گزارش سئوالات مهمی به ذهن می رسد که ضروری به نظر می رسد دستگاه سیاست خارجی و نهادهای امنیتی پاسخگو باشند. اینکه به راستی تمام این قرابت ها و هم زبانی های میان گروه بین المللی بحران که بازوی وزارت خارجه و سازمان سیا ایلات متحده آمریکا شناخته می شود با تیم سیاست خارجی دولت روحانی اتفاقی است؟ چرا تاکنون محتوای جلسات جواد ظریف با این گروه منتشر نشده است؟ چگونه است که از محتوای برجام، تا پیشنهاد مذاکرات منطقه ای بر مساله یمن تا مذاکره با آمریکا برای تبادل زندانیان و پیگیری تصویب لوایح استعماری FATF و سیاست انتظار و شکیبابی تا اتمام دولت ترامپ و… همگی نعل به نعل با گروه بحران در یک خط و مسیر قرار دارد؟!