چرا تناقضی در صحبت های اخیر ترامپ نیست؟
اظهارات اخیر رئیس جمهور آمریکا و اعلام آمادگی برای مذاکره با ایران بدون پیش شرط، ذوق زدگی برخی از سیاست مداران را به دنبال داشت. مهاجرانی، شکوری راد و تاج زاده از این مسئله استقبال کردند و حتی ناطق نوری پیشنهاد داد که شورای عالی امنیت ملی این موضوع را بررسی نماید.
ذوق زدگی حامیان دولت درباره پیشنهاد ترامپ را نباید مسئله عجیبی دانست چرا که این جماعت طی سال های گذشته به غیر از «وادادگی» نسخه دیگری برای حل مشکلات کشور تجویز نکرده اند اما به راستی آیا تغییری در دونالد ترامپ ایجاد شده که اصلاح طلبان باوجود این که زمانی در دیوانه خواندش با هم مسابقه گذاشته بودند امروز این گونه به استقبال سخنانش رفته اند؟
پاسخ به این سوال از آن جایی منفی است که بررسی کوتاه مواضع رئیس جمهور آمریکا نشان می دهد که نه تنها هیچ عقب نشینی در کار نبوده است بلکه ترامپ فقط راهبرد واحد خود درباره ایران را پیگیری می کند. در همین راستا فشار همه جانبه علیه ایران و تهدید به خروج از برجام برای کسب امتیازات بیشتر از جمله مولفه های اصلی این راهبرد به شمار می روند.
در چارچوب مولفه اول ترامپ همواره خود را یک مرد خشمگین نشان داده است که تهدید، خشونت و نفرت پراکنی علیه ایران را به حد نهایت می رساند. در این بین تفاوتی هم بین مردم و حکومت ایران وجود ندارد و مردم ایران “ملت تروریست” خوانده می شوند. ترامپ پیرامون حکومت ایران هم می گوید: رژیم ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم است. این کشور موشک های خطرناک را صادر می کند، آتش جنگ را در سرتاسر خاورمیانه شعله ور می سازد، و از تروریست های نیابتی و ستیزه جویان، از جمله حزب الله، حماس، طالبان، و القاعده پشتیبانی می کند. ایران و نیروهای نیابتی آن طی سال های گذشته سفارتخانه ها و تاسیاست نظامی ایالات متحده را منفجر کرده اند، صدها تن از نیروهای نظامی ایالات متحده را به قتل رسانده اند، و شهروندان آمریکایی را ربوده اند، زندانی کرده اند، و شکنجه داده اند. رژیم ایران هزینه سلطه ترس و وحشت طولانی مدت خود را از طریق غارت و چپاول ثروت مردمش تامین کرده است.
مطابق با مولفه دوم حمله به توافق هسته ای در دستور کار رئیس جمهور آمریکا قرار می گیرد و به همین خاطر دونالد ترامپ برجام را بدترین توافق طول تاریخ آمریکا می خواند. البته حمله به توافق هسته ای یک هدف کاملاً مشخصی داشته که آن هم کسب امتیازات بیشتر از ایران است. به همین جهت ترامپ در دو سخنرانی ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ و ۱۳ ژانویه ۲۰۱۸ در کنار اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هسته ای، به ترتیب خواسته هایی چون وضع محدودیت های گسترده در زمینه موشکی، مقابله با فعالیت های منطقه ای ایران و دائمی کردن محدودیت های برجامی علیه ایران را تحت عنوان یک توافق مکمل طرح می کند.
وی در این باره می گوید: من دو مسیر را برای ادامه ترسیم کرده ام: یا نقائص فاجعه بار برجام را اصلاح کنید یا آمریکا از آن خارج می شود.هر طرح قانونی که من درباره برجام امضا می کنم بایستی شامل چهار مولفه باشد: اولاً، بایستی از ایران بخواهد اجازه بازرسی های نظامی در تمامی سایت های مورد درخواست بازرسان بین المللی را بدهد. دوم، بایستی ضمانت کند ایران هرگز حتی به تملک سلاح هسته ای نزدیک هم نمی شود.سوم، بر خلاف این توافق هسته ای مفاد آن طرح نبایستی تاریخ انقضا داشته باشند. سیاست من این است که تمامی مسیرهای ایران برای دستیابی به بمب، نه برای ده سال بلکه برای همیشه بسته شوند. چهارم، این طرح بایستی به صراحت – برای اولین بار- در قوانین آمریکا ذکر کند که موشک های دوربرد و برنامه های تسلیحات اتمی، جداناپذیر هستند و ساخت و آزمایش موشک توسط ایران بایستی مشمول تحریم های شدید شود.
تلاش برای اصلاح توافق هسته ای و امتیازگیری از ایران هیچ گاه بدون توجه به راهبرد اول نبوده است به همین خاطر نیز آمریکا همزمان تحریم های گسترده ای علیه ایران وضع می کند که نمونه آن تحریم کاتسا است. پل رایان رئیس مجلس نمایندگان آمریکا آن را یکی از جامع ترین بسته های تحریمی طول تاریخ خوانده بود.
در کنار این فشارها درست زمانی که دونالد ترامپ مطمئناً می شود که از طریق متحدان خود می تواند به به یک توافق مکمل دست یابد برای خروج از توافق درنگ نمی کند. خود پیرامون این مسئله گفته بود:
ما در حالی از این توافق خارج می شویم که با شرکای خود کار می کنیم تا به یک راه حل جامع و پایدار در ارتباط با حل موضوع هسته ای ایران دست پیدا کنیم و جلوی فعالیت های تروریستی و موشک های بالستیک ایران را بگیریم.
به همین جهت دستیابی به یک توافقی بهتر پس از خروج از برجام مولفه ای بوده است که ترامپ از روز اول درصدد دستیابی به دنبال آن بود و حتی پس از خروج از برجام به آن اشاره کرده است چنان که می گوید:
رهبران ایران طبعاً خواهند گفت که از مذاکره درباره یک توافق جدید خودداری خواهند کرد؛ آنها از این کار خودداری می کنند. و اشکالی هم ندارد. احتمالاً اگر من هم جای آنها بودم، همین را می گفتم. اما حقیقت این است که آنها خواهان یک توافق تازه و پایدار خواهند بود؛ توافقی که به سود همه ایران و مردم ایران باشد. وقتی آنها این را بخواهند، در آن زمان من آماده، مایل، و قادر به انجام آن خواهم بود.
جالب توجه است ترامپ پیرامون توافق اقلیمی پاریس نیز دقیقاً همین دست فرمان را پیش گرفته است. از همین رو وقتی پس از خروج از این توافق در ژوئن ۲۰۱۷ درباره مذاکرات جدید می گوید: «آمریکا از پیمان پاریس خارج می شود اما به مذاکرات برای معامله بهتر در این زمینه ادامه می دهد.»
در همین راستا دستیابی به توافق جدید و کسب امتیازهای بیشتر از ایران هیچ گاه به معنی عقب نشینی ایالات متحده از فشارهای تحریمی علیه ایران نیست. برای نیل به این مسئله فقط کافی است که چند روز دیگر صبر کرد تا شاهد بازگشت موج اول تحریم های آمریکا علیه ایران باشیم.
از همین رو است که ذوق زدگی های اخیر اصلاح طلبان در قبال پیشنهاد ترامپ برای مذاکره در واقع از عدم شناخت آنان نسبت به نظام آمریکا نشات می گیرد. عقب نشینی درکار نبوده است بلکه آمریکا همزمان دو مسیر افزایش فشار و دستیابی به توافق جدید برای کسب امتیازهای بیشتر را دنبال می کرده است. ترامپ همواره آرزوی آن را داشته که روز مذاکره با ایران فرا برسد! ذوق زدگی های داخلی در ایران، فشارهای اقتصادی و نابه سامانی بازار ارز از جمله عواملی است که ترامپ را در نیل به آرزوهایش یاری می کند.