علی لاریجانی؛و رفتارهای احمدی نژادی!

0 ۵۱۳

علی جمشیدی:

[۱]. علی لاریجانی، تازه به میدان پا نهاده، امّا گویا «یک چمدانِ تاکتیکِ روانی» در دست دارد! فقط در نطقِ انتخاباتی اش، ده ها تاکتیکِ تبلیغی به کار برد تا بتواند از حضورِ خود، یک «اتّفاق» بسازد؛ یک «اتّفاقِ خاص و منحصربه فرد»!

[۲]. او در همین ابتدا، «همه چیز» را به پای خود «هزینه» کرد: اشاراتش به «رهبرِ انقلاب» و «مراجعِ تقلید»، به گونه ای بود که گویا حضورش در امتدادِ خواستِ آنهاست. او کسی است که می تواند از همه چیز «به نفعِ خود» خرج کند! همه کس، این هنر را ندارند! و وقتی خرج از کیسۀ خودش نیست، حدّی هم نخواهد داشت!

[۳]. سخنانِ او، چقدرِ شبیهِ احمدی نژاد بود، ازاین جهت که او به صورتی سخن گفت که گویا تا به حال در جمهوریِ اسلامی، هیچ مسئولیّتی نداشته است! از همه، «برائت» جُست تا سیئات و خطایای هیچ شخص و جریان و دولتی، «دامنِ پاکِ او» را آلوده نکند! نه «پادگانی» است، نه «دادگاهی»! نه «پوپولیست» است، نه «کلیدِ جادویی» دارد!

[۴]. او هیچ کدام نیست، امّا «چه» هست؟! او به این سئوال پاسخ نداد؛ چراکه هستیِ سیاسیِ علی لاریجانی، «سیّال/ ژله ای/ لغزنده/ متحرّک» است! با همه هست و با همه نیست! ردِ پایش در همه جا هست، امّا هیچ کاره هم هست! نه موافق است و نه مخالف، امّا تعیین کننده است! از چنین انسانِ «موذی» و «مرموز»ی باید هراسید! ما با یک سیاستمدارِ «نامتعیّن/ بی شخصیّت/ بی هویّت/ هرجایی/ موقعیّتی» روبرو هستیم.

[۵]. امّا علی لاریجانی به خوبی می داند که اکنون باید برای خود، «جایی» و «موقعیّتی» تعریف کند تا مردم، امکانِ انتخاب بیابند، و چه جایی بهتر از «بی جایی»! سخنانِ «لامکانِ» او به مخاطب این را القاء می کرد که گویا او مدّت هاست در سیاست، «حاشیه نشین/ منزوی/ بی اختیار» است و تازه به عرصه آمده است! فردِ مظلوم و مهجوری که به اندیشه هایش اعتنا نشده و از همه طرف، طرد گردیده است!

[۶]. این «تصویرسازیِ تحریف آلود»، یک «دروغِ بزرگ» است و دروغ، هر اندازه بزرگ تر باشد، چه بسا کاراتر هم باشد! امّا با «واقعیّت» چه می کند که خلافِ این ادّعاهای فریبنده و دروغین است! چندین دوره ریاستِ وی بر مجلس، چه می شود؟! خدماتش به حسن روحانی در تصویبِ بیست دقیقه ای برجام چه می شود؟! مسلوب الاختیار کردنِ مجلس در مقابلِ زیاده خواهی های حسن روحانی چه می شود؟! آن همه «لابی گری» و «اعمالِ نفوذ» و «سیاسی کاری» برای تضییعِ حقوقِ مردم و تقویّتِ دولتِ حسن روحانی چه می شود؟!

[۷]. او از نظرِ اجتماعی، فاقدِ «بدنۀ مردمی» و «پایگاهِ توده ای» است؛ نه جذابیّتی داشته و نه دارد. پس باید آنچنان «هنرنمایی» و «دلبری» کند که وضع را به نفعِ خود دگرگون سازد. دراین باره، او «راهِ دشوار»ی را پیشِ رو دارد؛ چراکه باید از «قعرِ جدولِ مقبولیّتِ مردمی»، خود را برهاند و بالا بکِشد. جنگِ روانیِ گسترده ای در راه است.

[۸]. شک نکنید که او با لابی گری و سیاسی کاری، حسن روحانی را با خود همراه کرده است، حتّی اگر در ظاهر، دولتِ روحانی را «نقد» کند، به این دلیل است که نیازِ اجتماعی به «فاصله گیریِ از دولتِ روحانی» دارد، امّا پشتِ پرده، او حاصلِ «ائتلافِ نامشروعِ» دولتِ روحانی با جریانِ اصلاحات است. او همیشه «برآیندِ چند بازیِ سیاسی» بوده است و این بار نیز هست. «خودِ» او، حاصلِ جمعِ جبریِ همین «اراده های معطوف به قدرت» است. پس فریبِ «موضعِ به ظاهر نقادانه و مستقلِ» او را نسبت به دولتِ روحانی نخورید! او آمده است تا این «نقشِ ساختگی و دروغین» را ایفا کند! او یک «بازیگرِ سیاسی» است که در تمامِ وجودش، کمترین اثری از صداقت در میان نیست؛ «الیگارشیِ بی هویّت»، «اشرافیّتِ مذبذب»! «لابی گرِ هرجایی»! «جادّه صاف کنِ دولتِ تنبل ها»! تردید نکنید که «لاریجانی»، همان «روحانی» است!

[۹]. ورودِ او به بازیِ انتخابات، از جهتی مبارک است؛ فرصتی در اختیارِ نیروهای انقلابی قرار گرفته تا او را بر «جا»ی خویش بنشانند و ماهیّتش را به مردم بنمایانند. نشان خواهیم داد که او تاکنون، در کجا نشسته بود و چه کرد. فصل، فصلِ «گفتن» و «روشنگری» است.

[۱۰]. مارهای عالَمِ سیاست به هوای طعمۀ شیرین، از لانه های خویش، بیرون خزیده اند، غافل از این که این بار، خودشان طعمه خواهند شد و «مرگِ سیاسی»، گریبان شان را خواهد گرفت. افعی های قدرت طلب به «بازیِ مرگ» پا نهاده اند؛ جمجمه های شان را خُرد خواهیم کرد…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.