دبیر کل جبهه پایداری:
فعلاً هیچکس گزینه ۱۴۰۰ ما نیست؛ شاید نامزد جدید داشته باشیم/ روابطمان در مجلس با قالیباف دوستانه است

0 ۲۱۰

حدود ۷ ماه تا دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و قاعدتاً ماه ها و هفته های پیش رو با رایزنی های جریان های سیاسی برای رسیدن به گزینه نهایی انتخابات همراه خواهد بود؛ از فعالیت اصلاح طلبان و دولتی ها گرفته تا برنامه اصولگریان برای ۱۴۰۰ روز به روز جدی تر از گذشته مطرح خواهد شد.

در این میان، جبهه پایداری به عنوان یکی از گروه های جریان اصولگرا برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ برنامه های خواهد داشت. برای روشن شدن برنامه این تشکل سیاسی برای انتخابات ۱۴۰۰ با حجت الاسلام آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری به گفت وگو نشستیم که متن این گفت وگو از نظرتان می گذرد.

دبیرکل جبهه پایداری در این گفت وگو تاکید کرد که هنوز جبهه پایداری به صورت مشخص و مصداقی وارد انتخابات نشده اما امیدوار است که همانند انتخابات پیشین، با سایر گروه های اصولگرا به نتیجه واحد برسند؛ آقاتهرانی گفت که برخلاف تصورات موجود، رابطه صمیمانه ای با آقای قالیباف دارد و این تلقی که قالیباف خط قرمز پایداری باشد، اصلا درست نیست.

دبیرکل جبهه پایداری همچنین می گوید که تشکل متبوعش دنبال دولتی جوان و حزب اللهی است که به گفته او علاوه بر تدین و انقلابی گری، اهل عمل، عقلانیت و کارآمدی برای رفع مشکلات کشور با استفاده از توان و ظرفیت های داخلی باشد. او معتقد است که توجه به بیگانگان و چشم دوختن به امثال ترامپ یا بایدن منجر به رفع مشکلات کشور نخواهد شد و جریان های سیاسی کشور باید روی گزینه توانمند تکیه کنند.

آقا تهرانی که می گوید که دوران اصولگرایی و اصلاح طلبی تمام شده، مدل های سنتی اصولگرایان را هم فاقد اعتبار می داند و در عین حال تاکید می کند که نیروهای انقلابی برای ۱۴۰۰ دچار قحط رجال نشده است؛ آقاتهرانی حاضر نمی شود از این گزینه های که او می گوید برای مدیریت کشور اصلح هستند اسمی ببرد اما می گوید که برخی هستند اصلح اما بی تمایل به کاندیداتوری در ۱۴۰۰

متن کامل این گفت وگو بدین شرح است:

کم کم بحث انتخابات ۱۴۰۰ خیلی جدی و داغ می شود؛ بالاخره جبهه پایداری تجربه ای از انتخابات گذشته داشته است، فکر می کنید با توجه به تجربه سه، چهار دوره ای گذشته، جبهه پایداری چه مدلی را برای ۱۴۰۰ انتخاب خواهد کرد؟ شما همان مدل و روش سابق را دنبال خواهید کرد یا نه، بر اساس تجربیات قبلی، روش جدیدی را دنبال خواهید کرد؟

از اینکه توفیق دارم خدمت شما باشم خدا را شکر می کنم. انشاالله این مصاحبه مفید باشد برای عزیزانی که مطالعه می کنند. ببینید ما تجارب زیادی طی این ۴۰ سال گذشته پیدا کردیم که دولت های مختلف آمدند؛ گروه های مختلفی آمدند و کارهایشان و شعارهایشان و حرف هایشان را دیدیم؛ فکر می کنم در آینده به این سمت می رویم که یک دولت جوان حزب اللهی و انقلابی داشته باشیم و ما نیز به عنوان جبهه پایداری دنبال پیروزی یک دولت جوان حزب اللهی و انقلابی هستیم و این محور برنامه ما برای انتخابات ۱۴۰۰ است.

** در این دولت نه از تدبیر خبری بود و نه از امید

تعریف شما از دولت جوان به طور مشخص چیست؟ رئیس جمهور جوان به لحاظ سنی یا کابینه جوان مدنظرتان است؟

فقط سن نیست. بیشتر فکر جوان باید داشته باشد. بعضی ها ممکن است جوان باشند ولی فکرشان خیلی خسته و پیر باشد؛ ممکن است به لحاظ سنی جوان باشند اما تماماً دنباله رو همان افکاری باشد که مربوط به گذشته است و اصطلاحاً دوره اش تمام شده و جوابگوی مسائل امروز نیست.

باید یک عده ای بیایند که اهل ایده نو، کار و دویدن باشند. امروز باید همگی تلاش کنیم تا شرایط را برای روی کار آمدن یک دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنیم. از بچه های که واقعا این کاره هستند دعوت می کنیم پای کار بیایند و افرادی که می توانند، خلاقیت داشته باشند بایستند و بدوند و مشکلات مردم و کشور را حل کنند. باید دولتی سرکار بیایید که مردم برایش مهم باشد؛ درد مردم را احساس و لمس کند و بفهمد وضعیت کشور چگونه است و مشکل مردم چیست.

متاسفانه در این دوره، برخی آمدند، به نام انقلاب اسلامی و با شعار تدبیر و امید. به جای دل بستن به مردم و اعتماد به آنها، به دیگران دل بستند و اعتماد کردند. خودشان و نیروهایشان به ظرفیت ها و توان داخلی اعتماد نداشتند و ندارند. تجربه این دولت به ویژه برای ما تجربه خوبی بود گرچه واقعا همگی به ویژه مردم، در این دوره به زحمت افتادند و اذیت شدند. در حالیکه دولت شعارهای خوبی داده بود و گفته بود که دولت تدبیر و امید را در دستور کار داریم اما در عمل نه از تدبیر خبری بود و نه از امید.

یک عده ای را آوردند در کابینه که اغلب هم سنین بالایی داشتند و انرژی لازم برای تلاش مداوم و دویدن را نداشتند و هم اینکه متاسفانه افکارشان پر از مفاهیم لیبرالی و یا حتی نئولیبرالی بود که در واقع اینطور می شود گفت به معنای دقیق کلمه، “لیبرال های خسته ” بودند.

مسئولین سیاست خارجی دولت هم که اغلب مشغول رویاپردازی بودند و در مواجهه با آمریکا، با خوش خیالی مفرط رفتار می کردند؛ غافل از اینکه عرصه روابط خارجی، عرصه واقعیات است نه انتزاعیات. واقعیت هم این بود که آمریکایی ها همواره غیر قابل اعتماده بودند و هستند.

دریک کلمه اگر بخواهم برایند عملکرد دولت را توصیف کنم، باید اینطور بگویم که دولت فعلی، بیشتر دولت حرف است. ما دولتی می خواهیم که دارای خلاقیت باشد و در یک کلمه: دولت عمل باشد.

** دولت آینده باید برای اداره کشور ایده های نو داشته باشد

با توصیفی که شما داشتید؛ ظاهرا عمل گرایی(البته نه به معنای فلسفی اش) یکی از اولویت های مهم جبهه پایداری است؟

بله. باید اهل عمل، خلاقیت و ابتکار باشد. مردمی باشد و این روشن است. اهل تشریفات نباشد با مردم باشند؛ مردم را بفهمد و مشکلات را درک کند. دولت باید برای اداره کشور، ایده های نو را به کار ببندد و مانند دولت آقای روحانی فقط دنبال کارهای تکراری نباشد.

در واقع دو دولت آقای روحانی با نسخه های کهنه و قدیمی، به سراغ دردها و مسائل نو رفته بود که با این شرایط شکست سیاست های دولت، محتمل بنظر می رسید که خب شرایط امروز به خوبی گویای این است که نسخه های آقایان تا چه اندازه از باز کردن گره های موجود عاجز بوده است.

فرمودید که دولت فعلی تجربه خوبی برای شما بوده است. بالاخره شما اکنون نماینده مجلس هستید و گفته بودید که دولت را وادار به کار کردن خواهید کرد. الان که چند ماه پایانی دولت است شما چه اقدامی برای وادار کردن دولت به کار کرده اید؟

ما در این دو دولت واقعا فرصت های زیادی از دست داده ایم. خیلی کارها می توانستیم بکنیم که در سایه رخوت حاکم بر دولت، مشورت ناپذیری اعضای اصلی دولت و نگاه افراطی به خارج از مرزها، متاسفانه انجام نشد. ولی به عقیده من در همین چند ماه پایانی هم می توانند خیلی کارها را انجام دهند؛ لکن هنوز خیلی حال کار را مشاهده نمی کنیم.

دولت، مثل بیماری می ماند که متوجه بیماری نیست و هرچه می گویند، پرهیز نمی کند؛ دارو مصرف نمی کند و اصلا به دیگران اعتنایی نمی کند.

تلاش ما در مجلس این است که این دولت را به خط کنیم اما واقعا وقتی ماشینی که خاموش است را بخواهید با هل دادن روشن کنید، زمانی روشن می شود که استارت بزنید اما وقتی باطری خوابیده و دینام هم خیلی درست کار نمی کند، ماشین را هل هم بدهید، شاید روشن شود ولی حتما خیلی خوب کار نمی کند.

مجلس دارد شبانه روزی تلاش می کند. حتی در مواردی ایجاد هماهنگی بین وزرا و وزارتخانه ها را که از وظائف اصلی و مسلم دیگران است را مجلس دارد انجام می دهد و تلاش می کند این خلاء را پر کند.

مشخصاً جبهه پایداری از این سه چهار دوره انتخابات چه درسی گرفته و چه کاری می خواهد بکند؟ چه مدلی برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ در نظر گرفته است؟

اگر دنبال یک مدل باشید که مثلا مولفه های رئیس جمهور یا دولت خوب را پیدا کنید خیلی بحث می خواهد که چه ویژگی هایی داشته باشد. اما بخواهیم در یک کلمه بگوییم من فکر می کنم باید دارای “عقلانیت” جدی باشد. اصطلاحی بین ما طلبه ها هست که می گوییم فرد باید یا عقل متصل داشته باشد یا عقل منفصل. یا خودش باید بفهمی چکار کند یا اگر خودش هم نمی فهمد یا نمی شود یا نمی تواند، عقل منفصل داشته باشد به این معنا که از اندیشه دیگران بهره ببرد. اگر عقل متصل ندارید عقل منفصل داشته باشید.

هر کسی عقلش به یک اندازه ای می رسد و محدود است لذا باید عقلها را کنار هم بگذاریم. ما در مجلس یازدهم ۱۵۰ جوان در مجلس داریم که می خواهند کاری کنند و مردم هم امیدشان به این مجلس است.

درست یا غلط، دولت نشان داده به وعده هایی که داده عمل نکرده است. مردم از مجلس توقع دارند و چشمشان به مجلس است. من تا به حال سرغ نداشتم هواداران استقلال و پرسپولس هم در مقابل مجلس تجمع کنند. بچه های ورزشی می آیند و اعتراض می کنند به عملکرد دولت. بندگان خدا به هردری زدند، دیدند این در باز نمی شود و کسی هم نیست که حداقل جوابشان را بدهد.

این تجمعاتی که گروه ها و اصناف مختلف روزانه جلوی مجلس انجام می شود هم بخاطر همین امیدی است که به وکلای خود دارند وگرنه چرا نمی روند در پاستور تجمع کنند؟

معتقدم جریانات مخالف مجلس یازدهم هم می دانند که مردم تا حدودی به کارامدی این مجلس امیدوارند و می بینند که واقعا دارد تلاش می کند تا دولت را سر خط کند. لذا تلاش می کنند تا هر روز با ایجاد یک حاشیه جدید، مجلس را از چشم مردم بیاندازد.

یعنی با تشکیل یک دولتی که به تعبیر شما عملگرا، عاقل و جوان حزب اللهی مسئله حل خواهد شد؟

بله، ما حتی می بینیم، وزرا با همدیگر همخوانی ندارند. برخی مشکلات با یک جلسه هماهنگی بین وزرا قابل حل هست. اینها حتی همین کار را هم نمی کنند.

کاری که آقای قالیباف و مجلس برای هماهنگی با وزرا در دستور کار قرار دارند، همین مدل هست؟

الان مجلس این کارها را می کند. آقای قالیباف این کار را می کند. این کار رئیس جمهور است، انجام نمی دهد مردم پناه می آورند به مجلس.

نمایندگان و رئیس مجلس مجبور می شوند برای رفع مشکلات مردم به موضوع ورود کنند. لذا دولتی در آینده می خواهیم که اول خودش را باور کند؛ یادتان هست می گفتند که امضای کری تضمین است. این آقایان اعتماد به داخل کشور و مردم نداشتند که آنها را در کارها دخیل کنند؛ بجایش تا می توانستند به کری اعتماد داشتند. می گفتیم، جان کری، دو روز مهمان وزارت خارجه است و بعد هم می رود و دیگر شما دستتان به جایی بند نیست ولی نمی پذیرفتند. همین طور هم شد.

می بینید که الان بعد از گذشت ۷ سال هنوز امیدشان این است که در آمریکا نتیجه انتخابات چه شود! مشاهده کردیم که به محض پیشی گرفتن بایدن از ترامپ فورا قیمت ارز و سکه را پایین آوردند که وانمود کنند که مثلاً انتخاب بایدن تا چه حد برای ما گشایش محسوب می شود! در حالیکه واقعاً اینها همه اش سراب است.

واقعا عجیب است که از حوادثی که برای خودشان هم اتفاق افتاده، درس نمی گیرند. این دومین باری است که شخص آقای روحانی از رویکرد غرب گرایانه، ضربه می خورد؛ یک بار در مذاکرات سعدآباد که غربی ها بدعهدی کردند؛ یکبار هم در جریان برجام؛ واقعا بیایند بگویند که چه اتفاقی بیفتد بیخیال غرب می شوند و می چسبند به کار و تلاش؟

شما از ائتلافی که در انتخابات مجلس با دوستان اصولگرا داشتید راضی بودید؟

اتحاد بین نیروهای انقلابی همیشه از مهمترین ملاحظات ما بوده است و همواره هم در این راستا فعالیت کرده ایم. معتقدم همه نیروهای جریان انقلاب باید با وحدت حول محور شاخص های گفتمان انقلاب، برای آینده بهتر تلاش کنند.

چقدر احتمال دارد در انتخابات ۱۴۰۰ همان روش را در دستور کار قرار داده و با دیگر گروه های اصولگرا روی یک گزینه اجماع کنید؟ خب، شما می فرمایید مشکلات با دولت جوان حزب اللهی قابل حل هست برخی می گویند برای تشکیل چنین دولتی نیاز به وحدت با گروه های انقلابی ظاهرا یک ضرورت است نظر شما در این باره چیست؟

پایداری چند روز پیش جلسه مجمع عمومی داشت. اعضای جدید شورای مرکزی انتخاب شدند نیروهای جوان و انقلابی هم آمدند. ما به دنبال تعامل و هم فکری با دیگران و گروه های انقلابی هستیم لکن تصور می کنم بحث های اصولگرایی و اصلاح طلبی با آن صورتی که در گذشته وجود داشته است، بعید می دانم مطرح باشد. باید قدری افق نگاهمان را بالاتر ببریم و کلان تر به موضوعات نگاه کنیم.

اگر اصولگرا و اصلاح طلبی مطرح نیست و چه گزاره و مولفه ای را جایگزین آرایش جدید سیاسی می دانید؟

ببینید، روشن است که یک عده ای انقلابی هستند و برخی نیستند یک عده عاشق آمریکا هستند. به نظر ما باید شرایط را طوری ترتیب داد که نیروهای ولایی و انقلابی واقعی دور هم بشینند. صرف برچسب اصولگرا داشتن، ضامن انقلابی بودن نیست؛ چون داشته ایم کسانی که می گفتند اصولگرا هستیم و اصلا با برند اصولگرایی هم مثلا وارد مجلس شده بودند. اما رفته رفته به دولت ناکارامد و غربگرای آقای روحانی نزدیک شدند و عملکرد خودشان را به عملکرد غیرقابل دفاع آقای روحانی گره زدند و حتی بنظر من از اضلاع اصلی وضع موجود هستند. البته ما صفر و صد نمی بینیم اما برخی مجموع و برایند عملکردشان منطبق با گفتمان انقلاب نبوده است و نمی توانند ادعای انقلابی بودن داشته باشند.

مدل شورای ائتلاف، همان مدل جدید است یا ادامه اصولگرایی؟

خیلی از اصولگرایان هم دیگر بحث های اصولگرا و اصلاح طلب را مطرح نمی کنند؛ مدل شورای ائتلاف هم فصلش گذشته و زمان این حرفها زمان قدیم بوده است و اکنون دیگر خیلی راهگشا نیست.

خب، اگر شورای ائتلاف هم فصلش گذشته؟ چه کار می خواهید کنید؟

ما تجاربی که در این زمینه داریم، بسیار تجارب ارزشمندی است. آن جلسات که ذیل عناوین مختلف ائتلاف برگزار می شد، خیلی نتیجه خاصی نداشت. می آمدند صحبت می کردیم و ۶ -۷ ماه وقت می گذاشتیم ولی در نهایت برخی هنگام عملیات کاسه و کوزه را بهم می ریختند و بقیه را مقصر جلوه می دادند و نهایتاً هم هرکس کار خودش را می کرد.

مشخصاً بفرمائید مدل مد نظر شما و جبهه پایداری چیست؟

مشغول بررسی هستیم و داریم با دوستان در این خصوص صحبت می کنیم تا در زمان مناسب الگو و مدل دقیق را تشریح کنیم.

** اشخاص خط قرمز ما نیستند

از زمانی که جبهه پایداری تاسیس شد؛ اعلام کردید پایداری دنبال مسائل گفتمانی است اما به گفته برخی نیروهای نزدیک به پایداری، رفته رفته برخی رفتارها و مواضع موجب شد این تصور ایجاد شود که پایداری بیشتر نگاه های سلبی دارد تا ایجابی. سلبی هم مشخصا درباره برخی افراد همانند آقای قالیباف و حتی تصور شد که قالیباف خط قرمز پایداری است؟ واقعا چنین برآوردی درست است؟

اینطور نیست که کسی خط قرمز جبهه پایداری باشد. اشخاص خط قرمز نیستند و این یک واقعیت است. ما مشکل شخصی با کسی نداریم و معتقدیم معیار باید تطابق با مبانی و شاخص ها باشد. ما یک اصولی داریم که در چارچوب آن اصول هم رفتار می کنیم. اشخاص، افراد و حتی احزاب و گروه ها خیلی برای ما ملاک عمل نیستند و آن چیزی که بیش از همه مورد توجه است، پایبندی به اصول انقلاب است. یک ضوابطی داریم و این ضوابط هم در مرمنامه پایداری ذکر شده است. توقعی که از طرف مقابل داریم هم بر مبنای همین ها است که می خواهیم یک فعال سیاسی انقلابی و متدین باشد. آدم کاری و کارآمد باشد.

الان ظاهراً فرد خاصی در ذهن پایداری هست برای انتخابات ۱۴۰۰؟

واقعاً هنوز به نتیجه نهایی نرسیده ایم؛ چون باید ببینیم در آینده چه اتفاقاتی می افتد و شرایط به چه نحوی رقم می خورد یا اینکه نهایتاً چه کسانی وارد انتخابات می شوند. چند نفر هستند که همیشه کاندیدا می شوند و معمولاً سوخته هستند. برخی هم هستند که خیلی متدین و خوب هستند اما علاوه برای تدین و نیاز به یک فرد اجرایی قوی داریم. آدم های خوب، خوب هستند اما علاوه برای تدین و انقلابی گری باید کارآمد و اجرایی هم باشند.

یعنی تا امروز شما با کسی برای ۱۴۰۰ توافق نکرده اید؟

نه. چون فقط انتخاب من یا ما مطرح نیست باید بدانیم گزینه ها چه کسانی هستند و مهم تر از اینها، برنامه شان برای اداره کشور چیست.

امیدواریم نیروهایی به صحنه بیایند که دستمان برای انتخاب باز باشد. پایداری هیچ وقت با کسی قبل از مشخص شدن گزینه ها نمی بندند باید ببینیم چه کسانی کاندیدا هستند و چه برنامه واقعی و عملیاتی برای اداره کشور دارند. می خواهیم در انتخاب گزینه مد نظر حریت خود را حفظ کنیم. نمی توانیم از الان بگوییم قطعا فلانی گزینه نهایی ما است؛ خب پس اگر شخصی با عملکرد بهتر و برنامه کارامدتری وارد صحنه شد چه کار کنیم؟ پس باید فعلا منتظر بمانیم.

پس برای ۱۴۰۰ نگاه سلبی قطعی درباره برخی اشخاص که در گذشته وجود داشته، مطرح نخواهد بود؟ یعنی شرایط را بر اساس وضعیت انتخابات و گزینه های موجود بررسی خواهید کرد؟

در پاسخ به سوالات قبلی گفتم که در گذشته هم با هیچ شخصی به واسطه مشکلات شخصی مخالفت نکرده ایم. اگر مخالفتی بوده، بخاطر ضوابط و معیارها بوده. مضافاً اینکه انتخابات ریاست جمهوری شرایط خاص خودش را داراست. ممکن است صلاحیت فلان شخص را برای حضور در مجلس قبول داشته باشیم اما برای جای دیگر نه. مهم این است که فرد می خواهد در چه مسئولیتی و با چه شرایطی به مردم و نظام خدمت کند. مثلا، فردی که می خواهد فرمانده ناجا بشود باید ویژگی های خاصی داشته باشد؛ آیا می توان گفت که فرمانده ناجا که امروز آقای اشتری است برای ریاست جمهوری یا ریاست مجلس هم باید همان ویژگی ها را باید داشته باشد؟

باید بدانیم که ما برای ریاست جمهوری، امام جماعت نمی خواهیم که فقط ویژگی های امام جماعت از جمله عادل بودن و خوب بودن را برای او در نظر داشته باشیم رئیس جمهور علاوه بر اینکه باید عادل باشد، باید برای مدیریت کشور هم توانمندی لازم را داشته باشد. در امام جماعت عدالت شرط است در رئیس جمهوری هم عدالت شرط است. برخی ویژگی ها مشترک است اما هر مسئولیتی ویژگی های اختصاصی هم دارد که بسیار مهم و تعیین کننده است.

از بیانات شما من اینطور برداشت کردم که شما هر کاندیدایی را با کاندیدای دیگر می سنجید و صلاحیت را به صورت نسبی در نسبت با رقبای او بررسی و سپس تصمیم می گیرید یا اینکه اگر شرایط شما را نداشت کنار می کشید؛ به تعبیر فلاسفه بر اساس تنزل تدریجی عمل می کنید یا ایده آلیستی؟

نمی شود که بگوییم فلان شخص فقط مدنظر ما است و لا غیر. آمدیم و آن فرد نیامد. چه کنیم؟ انتخابات را تعطیل کنیم؟ اینطور که نمی شود. ما بر مبنای معیارها و شاخص هایی که داریم، واجدین شرایط را رتبه بندی می کنیم. بدیهی است که ابتدا سراغ بهترین ها می رویم و اگر به هر دلیلی نشد، سراغ گزینه های بعدی می رویم. هرچقدر سراغ گزینه های پایین تر برویم، بیشتر ضرر می کنیم؛ اما خب چاره ای هم نیست.

از عملکرد خودتان در ۹۲ و ۹۶ راضی هستید؟ انتخاباتی که آقای روحانی رئیس جمهور شد جریان اصولگرایی باخت و ۹۲ که آقای جلیلی بودند.

ما در سال ۹۲ و همچنین در سال ۹۶ با توجه به شرایط و وضعیتی که وجود داشت، سعی کردیم بر اساس اصولمان عمل کنیم و بهترین عملکرد ممکن را داشته باشیم و فکر می کنیم ما به عنوان جبهه پایداری در مجموع عملکرد قابل دفاعی داشتیم.

یعنی شما حتی آسیب شناسی هم نکردید که چطور در دو انتخابات ریاست جمهوری پیاپی، از رقیب تان شکست خورید؟

بله ما آسیب شناسی کرده ایم و نمی گویم اشتباه نداشتیم بررسی کردیم که اشتباهاتمان کجاها بوده و چه کار باید می کردیم.

شما و جریان اصولگرا به صورت متحد و یکپارچه از در سال ۹۶ از آقای رئیسی حمایت کردید اما آقای روحانی پیروز شد؟ خب این نیاز به آسیب شناسی دقیق تر ندارد که چرا علی رغم وحدت، نتیجه نگرفتید.

برای همین موضوع، جلساتی که با آقای قالیباف و رئیسی و دیگران داشتیم. بحث و بررسی کردیم و با دوستان خود صحبت کردیم که مثلا برخی کارها را می کردیم بهتر بود و یا اینکه برخی کارها را انجام نمی دادیم نتیجه بهتری داشت.

** در را بروی هیچکس نبسته ایم

با آقای رئیسی و قالیباف بعد از انتخابات جلسه آسیب شناسی داشتید؟

بله. نشست داریم. واقعاً اینطور نیست که برخی تصور می کنند که مثلاً ما در را به روی دوستان خود نبسته ایم. بنده بارها در همین مجلس با آقای قالیباف جلسات کوتاه و طولانی داشته و درباره مباحث مختلف با ایشان گفت وگو کرده ام.

شنیدم که شما رابطه دوستانه ای با آقای قالیباف دارید.

بله. مجلس است دیگر. همه باید با همدیگر روابط دوستانه داشته باشیم تا بهتر و بیشتر بتوانیم برای حل مشکلات مردم تلاش کنیم.

در بحث تکلیف و نتیجه دیدم چند بار مفصل توضیح دادید مسئله مهمی است. بالاخره نتیجه گرایی صفر می شود پراگماتیسم و تکلیف گرایی بدون نتیجه هم مسئله مبهمی می شود. واقعا می خواستم روشن بفرمایید مرز تکلیف و نتیجه چیست؟ ممکن است اینطور تلقی کرد که مثلا در انتخابات، تکلیف، پیروزی در انتخابات باشد؟

ایراد اینجاست که تصور شود تکلیف و نتیجه یکی است. اصلا تکلیف و نتیجه یکی نیست. اینکه تکلیف این باشد که فقط نتیجه بگیریم اصلا درست نیست. اگر بخواهیم اینگونه فکر کنیم، پس هدف وسیله را توجیه می کند و باید از هر ابزاری برای نتیجه گرفتن در انتخابات استفاده کرد. تفاوت سیاست اسلامی با سیاست های غربی ها همین جاست. نتیجه یکی از پارامترها در تکلیف است. یعنی هنگام تشخیص تکلیف، باید نتیجه بخش بودن آن را هم مورد ارزیابی قرار دهیم. البته نتیجه هم یکسان نیست و نتیجه یکجا ممکن است مادی باشد و یک جای دیگر ممکن است معنوی باشد.

امام حسین (ع) که به کربلا آمدند چقدر نتیجه مادی را درنظر گرفتند؟ امام در کربلا نتیجه گرفتند اما نه نتیجه مادی. اگر نتیجه مادی را در نظر بگیریم می توان اینطور نتیجه گرفت که تکلیف امام حسین در کربلا بی نتیجه بوده است اما واقعا نتیجه بزرگی داشته که مادی نبوده است. پس اینطور نیست که در انجام هرکاری فقط نتیجه مادی را در نظر بگیریم و یا اینکه اصلاً نتیجه را در نظر نگیریم و چشم بسته فقط دنبال انجام تکلیف باشیم؛ ما واقع گرا هستیم و هنگام تشخیص تکلیف، حتماً نتیجه را مدنظر قرار می دهیم.

پس می فرمایید که تکلیف بدون نتیجه، فلسفه تکلیف را از ساقط می کند؟

بله. فرض کنید امر به معروف و نهی از منکر می کنید، شرطش این است که باید اثر کند؛ اگر هیچ نتیجه ای نداشته باشد، حکم برداشته می شود. قبلاً هم گفته ام که اساساً فرایند تشخیص تکلیف، بدون در نظر گرفتن نتیجه، ناقص است و مورد قبول نیست.

برخی تصور می کنند که پایداری در ۱۴۰۰ دل به گزینه های پیشین خود بسته و تنها برنامه ای دل بستن روی آن گزینه هاست این درست است یا اینکه واقعا گزینه های جدید هم دارید؟

جوابش را دادم. الزاماً اینطور نیست که ما فقط به گزینه های تکراری فکر کنیم. باید ببینیم چه کسانی می آیند و نمره می دهیم. باید ببینیم که از بین همه گزینه ها چه کسی نمره بیشتری کسب می کند؛ ما یک نفر رئیس جمهور می خواهیم نه ۵ نفر. خب نهایتا به گزینه که صلاحیت بیشتری دارد می رسیم.

** رأی آوری جزو ملاکهای اصلح است

گزینه ای که صلاحیت بیشتر را داشته باشد، باید رای آوری هم داشته باشد یا اینکه فقط به تعبیر شما اصلح باشد؟

قابلیت رای آوری یکی از ویژگی های اصلی و مهم گزینه مطلوب است. اصلا جبهه هم یکی از اصلی ترین کارکردهایش این است که با تلاش و کوشش فراوان، قابلیت رای آوری بالقوه افراد صالح را تبدیل به بالفعل کند.

خدا رحمت کند آیت الله خوشوقت را. ایشان می فرمودند گاهی مواقع باید در خانه طرف بروید و یقه اش را بگیرید و بیاورید که کاندیدا بشود. ما در انتخابات مجلس هم کار را کردیم افراد را شناسایی کرده و به آنها نامه نوشتیم و خواهش کردیم که کاندیدا شوند؛ گفتیم ما تعهدی نمی دهیم که رای بیاورید یا نه. اما برا ی رای آوریتان تلاش می کنیم.

واقعا برای مدیریت کشور در شرایط کنونی، گزینه مناسب زیادی داریم یا دست نیروهای انقلابی بسته است؟

همه چیز داریم؛ باور کنید خیلی هم داریم آدمهای بسیار صالح انقلابی و متدین داریم که توانمند هستنند برای ریاست جمهوری. به خدا اینطور نیست که برخی فکر می کنند قحط الرجال است. برخی ها را در مجلس احتمال نمی دادیم گزینه مناسبی باشند اما اکنون می بینیم که در کمیسیون ها چقدر فعال ، دقیق و کارآمد هستند.

در ذهن اعضای پایداری چه تیپ گزینه هایی مطرح هستند؟ واقعاً وقت زیادی نمانده اما شما می گویید هنوز شکل انتخاباتی به خود نگرفته اید.

مشغول بررسی هستیم؛ مضافاً اینکه در تمام چند ماه قبل، عمده تمرکزمان را وقف تلاش برای وادار کردن دولت به کار از طریق مجلس کردیم. چون باید ابتدا از تمام ظرفیت های مجلس برای حل مشکلات مردم استفاده می کردیم.

با این گزینه هایی که خودشان را مطرح کرده اند دیدار و صحبت می کنید؟

بتوانیم می رویم.

** گوش مردم از شنیدن حرف و شعار پر است

یکی از دغدغه های جدی برای انتخابات ۱۴۰۰ بحث مشارکت است. برخی می گویند می توان برای مشارکت مقداری از موضوع صلاحیت کمتر کرد تا شرایط برای مشارکت بیشتر فراهم شود و برخی هم می گویند که کیفیت گزینه ها از موضوع مشارکت مهم تر است؟ نظر شما چیست؟

شورای نگهبان که حتماً همچون گذشته باید به وظائف خود عمل کند. من تصور می کنم که اگر کاندیداها بتوانند به مردم اثبات کنند که واقعاً برای حل مشکلات کشور، راه حل عملی دارند، مردم از آنها استقبال خواهند کرد. چرا که واقعا گوش مردم از شنیدن حرفهای کلی و شعاری واقعاً پر است. مردم برنامه و ایده نو و همچنین حس و حال کار کردن ببینند، در انتخابات حضور پرشور خواهند داشت.

بحثمان تمام شد به عنوان سوال آخر، برخی تصور می کنند فعالیت آیت الله مصباح در تحولات سیاسی کم رنگ شدند؟ دلیل خاصی دارد؟

حاج آقا همیشه بودند؛ همین اخیر خدمت ایشان رسیدیم و از بیانات شان استفاده کردیم.حاج آقا زمان شناس است و یکی از حُسن های ایشان این است که در بزنگاه ها در میدان حضور دارند . اتفاقاً شورای مرکز جدید پایداری هم به زودی با ایشان دیدار خواهد کرد.

برخی می گویند، اصولگراها از پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ اطمینان دارند و به همین دلیل خیلی فضای انتخابات را گرم نمی کنند نظرشما در این باره چیست؟

نه اینطور نیست. ضمانتی نیست که چه کسی می آید و چه گروهی پیروز می شود. هرکس به اندازه خودش باید کار کند. جوانها وسط بیایند. باید متوجه باشیم که کسانی که می گویند ریشه مشکلات در واشنگتن است هم در صحنه حضور دارند و کماکان نیز به مردم آدرس غلط خواهند داد و ناکارامدی های خود را به عوامل خارجی ربط خواهند داد که باید برای چنین فضایی آماده باشیم. باید بدانیم که مشکلات از داخل حل خواهند شد و باید برای حل آنها برنامه داشته باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.