جمهوری اسلامی و «زبان عمل»
پرویز امینی*// حکومت ها با این ادعا بر سرکار می آیند که می خواهند شعارها و حرف های خوب را به عمل دربیاورند و از نظر به واقعیت نزدیک کنند. این مسئله به نوعی فلسفه عام تأسیس و تشکیل همه حکومت ها با هر دیدگاه و نظری است. در نتیجه طبیعی است که حکومت ها با شعارها و نظرها ارزیابی نمی شوند بلکه با عمل و واقعیت است که داوری می شود. تجربه تاریخی نشان می دهد حکومت ها غالبا نتوانسته اند بر این شکاف نظر-عمل فائق بیایند و همواره از همین زوایه مورد نقد مردمان و ناظران خود بوده اند. از این نظر نوعی اشتراک بین همه حکومت ها دیده می شود و نتیجتا کانون مسئله اینجا نیست. بلکه مسئله اصلی، حد و حدود قابل تحمل این شکاف نظر-عمل است. اگر سطح این شکاف از حد قابل تحملی در هر جامعه ای بیشتر شود، حکومت در رابطه با جامعه دچار آسیب و فرسایش اجتماعی می شود و به تدریج علاوه بر فرسایش عملی، سرمایه کلامی و سازمان تئوریک آنها نیز دچار فرسایش و آسیب می شود و در نتیجه «سازمان توجیه» حکومت ضربه پذیر می گردد و میدان برای آلترناتیوهای نظری و عملی دیگر بیش از بیش مهیا می شود. شکاف نظر-عمل، مشکل عمومی همه حکومت هاست که البته در تجربه جمهوری اسلامی به سه جهت اهمیتش مضاعف است: یک: خلاف آمد بودن اندیشه ای و راهبردی و عملی انقلاب اسلامی با مشهورات نظری و عملی زمانه خود. انقلاب اسلامی از اصل شکل گیری یعنی با اتکا به نیروی مذهب و رهبری مذهبی در دوره مدرن و عصر محتوم سکولاریزم و پایان خدا، تا تأسیس ج.ا.ا به عنوان یک نظم سیاسی متکی به مردم سالاری در چارچوب دین، تا اتخاذ موضع بنیانی به رسمیت نشناختن رژیمی به نام اسرائیل که همه غرب در حکم عقبه اوست، حتی در تشک کشتی و سکوی شیرجه و شنا و موارد فراوان دیگر مانند اینها، ذهنیت مألوف و متعارف نظری و عملی جهان را به چالش کشید و همواره بیش از نظر با زبان عمل و تحقق ادعاهای خود، در چالش پیش رفته است. دو: ایفای نقش اصلی در پایان داعش اینک با تأیید و همراهی عمومی روبرو شده است، در روزهای آغاز با مخالفت های فراوانی در درون حاکمیت ج.ا.ا از احمدی نژاد تا هاشمی تا روحانی روبرو بود که بر اساس همین فهم متعارف، علیه این اقدام ایران استدلال می کردند. در واقع ج.ا.ا با زبان عمل، عقلانیت و درستی تصمیم خود را به فهم متعارف از مواجهه با مسائل، حاکم کرده است. منطق عمل، رویه غالب ج.ا.ا در قبال مسائل بوده است که این روزها یکی دیگر از مصادیق آن فرجام کنونی «برجام» است. این ضربه سنگین زبان عمل است که کسی را که آب خوردن کشور را نیز به برجام و مذاکره مشروط می دانست، به نقطه ای رسانده است که می گوید که دیگران باید دیوانه باشند که بخواهند با آمریکا مذاکره کنند. سه: تجربه چهل ساله جمهوری اسلامی است که اهمیت شکاف نظر-عمل را برایش مضاعف می کند. بعد از چهل سال، تکرار شعارها و آرمان ها درباره عدالت و آزادی و مبارزه با فساد و نابرابری و… چندان با انتظارات مردم همخوان نیست و چندان برانگیزاننده و افق ساز و پیش برنده نیز نیست. بر همین اساس است که می توان فهمید که چرا امروز نهادهای گفتاری مثل نمازجمعه و صداوسیما و بسیاری از رسانه های متعلق به ج.ا.ا گرم و پررونق نیستند. نباید این کم رونقی نهادهای گفتاری را تنها به ناتوانی گردانندگان یا حاضران در این نهادهای گفتاری تقلیل داد – اگرچه در جای خود درست است – چرا که بعد از چهل سال اساسا نهادهای گفتاری هرچقدر نیز غنی و پرمایه و حساب شده باشند، نمی توانند فارغ و مستقل از سرمایه کرداری و منطق عملی ج.ا.ا، کارساز باشند. بنابراین ج.ا.ا در همه بخش ها و در همه سطوح به جهت سه گانه ای که بیان شد، بیش از طرح مکرر شعارها و آرمان ها، به عمل و رنگ واقعیت بخشیدن به آنها نیاز دارد. حتی امکان گفتگوی مؤثر با جامعه نیز منوط به توفیق در بکار گرفتن زبان عمل است. گوش و چشم مردم بر گفتاردرمانی بسته و البته به زبان عمل گشوده است. اگر می خواهیم با جامعه گفتگویی مؤثر داشته باشیم، با زبان عمل با او سخن بگوییم. مردم باید عدالت را در راهروهای دادسرها و دادگاهها و محکمه قضات احساس و لمس کنند. ببینند در مراجعه به ادارات لازم نیست برای انجام کار خود رشوه بدهند یا سفارش کسی را با خود داشته باشند. احساس کنند و ببینند که آقازادگی و ژن خوب در توزیع مواهب اقتصادی و سیاسی حکمفرما نیست. طعم شرین فسادستیزی را در هراسناک بودن فاسدان و اعتماد قلبی و عملی فساد ستیزان به دستگاه قضایی بچشند. مردم باید در مراجعاتی که به دستگاه های دیوان سالاری کشور دارند، سلامت و کرامت را احساس کنند و ده ها واقعیت عملی دیگر. قاسم سلیمانی که امروز نماد امنیت کشور است و در محبوبیت اجتماعی گوی سبقت را از همه ربوده است، نماد زبان عمل هم هست. کسی که با منطق عمل با جمعه دیالوگ کرده است و از گفتار درگذشته است. * پژوهشگر و جامعه شناس سیاسی