آقای بازنده!
حسین شمسیان// سخنرانی امروز روحانی،نه یک نمایش قدرت از موضع یک رئیس جمهور،بلکه یک اظهار عجز تمام عیار از سوی یک بازنده بزرگ بود! او امروز التماس کرد پشیمان نشوید! بازهم وعده پشت وعده داد که «من بر سر عهدم هستم»! آسمان و ریسمان را به هم بافت و از چیزهایی گفت که وجود خارجی ندارد و اساسا دغدغه مردم نیست ! حواسش نبود که سالهاست کسی از کسی درباره تحصیل هیچ دانشجویی تحقیق نمی کند، این کارها مال زمان خود آقای روحانی بود نه حالا! اما روحانی که برنده انتخابات شده،از چه چیزی می ترسد!؟ چرا انقدر مضطرب است و داد می زند!؟ او می ترسد که ماهیت همه وعده های غیر واقعیش یک جا رو شود و آنها که به امید رسیدن به روز خوش، به او رای دادند، طوفان خشمشان را بر سرش خالی کنند. او نگران کمپین هایی مثل پشیمانیم است! او نگران شعارهای سپرده گذارانی است که حالا دیگر مستقیم خود او را مخاطب قرار می دهند. آری! سررسید وعده ها رسیده و او هیچ کاری “ دقیقا هیچ کاری- از دستش بر نمی آید. پز برجام را می دهد، اما نمی گوید همین دوروز قبل آقای نوبخت تلویحا گفت: نمی توانیم دلار به داخل کشور بیاوریم! لاف پیروزی هسته ای می زند، اما یادش رفته که آقای ظریف گفت: حتی نمی توانیم در انگلیس یک حساب بانکی باز کنیم! ژست طرح تحول سلامت را می گیرد اما به روی خودش نمی آورد که از دو روز دیگر، دفترچه های بیمه با ۱۶۰ قلم داروی اساسی مردم خداحافظی می کنند و مردم را قیمت واقعی داروها تنها می گذارند! واقعا این آدم شکست خورده نیست!؟ او در همه عرصه ها شکست خورده و حق دارد فریاد بزند! حنجره تنها چیزی است که برایش باقی مانده! در عرصه تدبیر که از روز اول شکست خورده بود. در عرصه امید، طرفدارانش را ناامید کرد، تا جایی که این روزها حتی اصلاح طلبان هم می کوشند حسابشان را از او جدا کنند، چون می دانند با این کارنامه، جز ننگ و بدنامی، چیزی عایدشان نخواهد شد. در عرصه مردم داری، در زندگی و معاش،در ردیخت و پاش،در اطرافیان،در بودجه نویسی و… هم جوری حرف زد و عمل کرد که نشان داد هیچ شناختی از حال و روز مردم رنج کشیده و محروم ندارد. در عرصه صداقت و اخلاق هم که… سه سال و چند ماه دیگر، زیاد فریاد خواهیم شنید!