فرآیند دقیق برای بازگشت جریان فلج شده به فضای مدیریتی کشور

0 ۱۶۱

شانزدهم آذرماه سال ۳۲ همواره به عنوان بزرگ ترین روز استکبارستیزی و نفی قدرت مستکبرانه کشورهای استعمارگر برای قشر دانشگاهی و دانشجویان بیدار و استکبارستیز مطرح بوده است. در این روز دانشجویان در مقابل حضور نیکسون، نماینده رئیس جمهور وقت آمریکا در ایران ایستادند و سه تن از دانشجویان شهادت طلب به نام های قندچی، شریعت رضوی و بزرگ نیا به دست حکومت دست نشانده استکبار جهانی یعنی حکومت اشرافی گری پهلوی در دانشکده فنی دانشگاه تهران به شهادت رسیدند. همه ساله با فرارسیدن ۱۶ آذر، تشکل ها و کانون های سیاسی و فرهنگی دانشگاه ها با برگزاری برنامه های متعدد ضمن گرامیداشت روز دانشجو به رسالت مهم و بی تردید دانشجو یعنی بیدار بودن و حساسیت نسبت به حوادث جامعه و جهان و تحلیل آن ها می پردازند. حضور چهره هایی خاص نشان از فرایندی دقیق برای بازگشت جریان فلج شده اصلاحات به فضای مدیریتی کشور ۱۶ آذر سال ۹۴ در برخی استان ها از جمله اصفهان با اتفاقات عجیب و غریب و دور از انتظاری همراه بود و افرادی با مجوزهای وزارت علوم در دانشگاه ها حاضر شده و سخنرانی کردند که خود دوستدار رابطه با آمریکای جنایت کار و به هر قیمتی حتی نابودی شرف و شکوه فعلی نظام جمهوری اسلامی هستند؛ در حالی که مقام معظم رهبری در توصیف آمریکا فرمودند «آمریکا اتم استکبار است»؛ و به نوعی از آب گل آلود و فضای احساسی و به دور از منطق دانشجویان، ماهی خود را شکار کردند. حضور شبکه ای چهره هایی خاص همچون مصطفی معین، ابراهیم یزدی، فائزه هاشمی، غلام حسین کرباسچی و چندی دیگر از این طیف در دانشگاه های متعدد و بزرگ کشور نشان از فرایندی دقیق و برنامه ریزی شده برای بازگشت حزب فلج شده اصلاحات به جریان سیاسی و مدیریتی کشور دارد. الهه کولایی، ابراهیم اصغرزاده، صادق زیباکلام، غلامحسین کرباسچی و مصطفی معین از جمله چهره هایی بودند که پیش و پس از ۱۶ آذر امسال فضای دانشگاه های اصفهان را از تنش و التهاب خالی نگذاشتند. در این راستا، مصطفی معین پس از سال ها با ورود به استان اصفهان در مراسمی که به جهت گرامیداشت روز دانشجو در تالار آزادی دانشگاه کاشان برگزار شد، با اشاره به انتخابات سال ۸۸ و مسائل تلخی که روی داد، گفت: در سال ۹۲ فعالیت سیاسی با مدیریت رئیس دولت اصلاحات و کنار کشیدن عارف دولت تدبیر و امید تشکیل شد. وزیر علوم دوره اصلاحات از جنگ تحمیلی هشت ساله بین سال های ۵۹ تا ۶۷ نیز یاد کرد و افزود: جنگ تحمیلی دیگر بین سال های ۸۴ تا ۹۲ در ایران روی داد. همان طور که مشاهده می شود وی ضمن اشاره به محور قرار دادن و منتسب کردن جریان اصلاحات به نقش تعیین کننده در مسائل مهم کشوری، به سیاه نمایی و بد جلوه دادن دولت نهم و دهم می پردازد؛ با وجود اینکه مقام معظم رهبری بارها بر روی این موضوع تأکید کرده اند که مسئولین و افراد سیاسی حق سیاه نمایی نسبت به خدمات دولت ها را ندارند. دولت یازدهم؛ آزادراه جان گیری جریان اصلاحات در ۲۴ خردادماه سال ۹۲، حسن روحانی که با شعار اعتدال، تدبیر و امید پای به عرصه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری گذاشته بود، با رأی ۱۸ میلیونی مردم ایران به عنوان منتخب مردم، رئیس جمهور ایران معرفی گردید. کنار کشیدن محمدرضا عارف و تمرکز اصلاح طلبان بر روی تنها کاندیدای خود یعنی حسن روحانی باعث شد، اصلاح طلبان خود را پیروز انتخابات بدانند و حسن روحانی به برخی خواسته های آنان از جمله اختصاص دادن صندلی وزارت مهم و حساس علوم و فناوری برای اصلاح طلبان تن داد. استفاده دولت یازدهم از برخی افراد که در جریان فتنه های سال های ۷۸ و ۸۸ نقش محوری داشتند و خود صحنه گردان اتفاقات آن زمان بودند و یا در مجلس ششم به دنبال نوشاندن جام زهر به رهبری بودند، باعث شد جریان اصلاح طلبی که از سال ۸۴ به بعد و مخصوصاً بعد از حوادث سال ۸۸ به عنوان جریانی بی رمق و فاقد مبنا و تشکیلات منسجم در صحنه سیاسی کشور شناخته می شد، آزادراه جان گیری خود را در دولت یازدهم ببینند و به دنبال حضور گسترده درصحنه سیاسی کشور و ساخت شبکه ای منسجم برآیند. جریان اصلاح طلب جریانی فاقد مبنا و هویتی قابل استناد / اصلاحات مأمنی امن برای فعالیت تجدیدنظرطلبان در این راستا عباس مقتدایی نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خبرنگار فارس اظهار کرد: در دوره هشت ساله ای که برخی از مدیران با عنوان اصلاحات اداره امور را در دست گرفتند دیدیم که چگونه در بزنگاه هایی که نظام اسلامی نیازمند تقویت بنیان های اسلامی بود آن ها جمهوری اسلامی را به طعمه هایی که غربی ها برای آن ها تهیه کرده بودند، فروختند. وی ادامه داد: اوج این داستان در قضیه فتنه قابل مشاهده بود؛ جریان فتنه یک موضوع ساده یا یک اعتراض ساده مردمی نبود بلکه نوعی کودتای خواص با ایجاد ابهام و سردرگمی در جامعه بود که تدبیر رهبری، یاری مردم و حضور به موقع مدافعان حرم اسلامی کمک کرد تا دشمن به اهداف پلید خود دست پیدا نکند. اما وقتی با نگاه ژرف اندیشانه و تیزبین به حوادث دوران قدرت اصلاح طلبان یعنی در سال های ۷۶ تا ۸۴ و همچنین حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ نگاه می شود این موضوع هویدا است که جریان اصلاح طلبی به عنوان یک جریان فعال در مدیریت سیاسی کشور، فاقد مبنا و هویتی قابل استناد است. در طول سال های پس از انقلاب، افراد و گروه های تجدیدنظرطلب نظام جمهوری اسلامی فعالیت های خود را در زیر لوای جریان اصلاح طلبی انجام می دادند و باعث به وجود آمدن مشکلات و خطراتی برای کشور همچون فتنه سال ۷۸ و سال ۸۸ شدند؛ در حالی که در طول این اتفاقات عدم موضع گیری دقیق و روشن و عدم تبیین خطوط قرمز جریان اصلاح طلبی توسط مهره های اصلی و استراتژیست های اصلاح طلب باعث شد که گروه های تجدیدنظرطلب با خیالی آسوده و حمایت جریان اصلاحات فعالیت کنند و جریان اصلاحات را مأمنی امن برای فعالیت های خود بدانند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.