پیش بینی هایی که درست از آب در نیامد

0 ۱۶۱

۱. اولین انتخابات پس از فتنه از آن جایی که انتخابات نهم اولین انتخابات پس از فتنه بود بیم آن می رفت که فتنه گران آن را با چالش های امنیتی مواجه کنند؛ زیرا برنامه های برون مرزی و داخلی دشمن برای ایجاد ناامنی در مرکز و در شهرهای دور دست طراحی شده بود و رهبر عزیز انقلاب نیز در نماز عید فطر نسبت به آن هشدار داده بودند، ولی خوشبختانه با هوشیاری مسؤولان و بصیرت ملت ایران هیچ گونه نا امنی در کشور گزارش نشد. ۲. تاثیر منفی دو تحریم در این انتخابات، دو تحریم هماهنگ برای شرکت نکردن مردم اعمال شد که هر دوی آن ها اثر معکوس به جا گذاشت. تحریم همه جانبه اقتصادی از سوی امریکا و اروپا و تحریم انتخابات از سوی مدعیان اصلاحات. آن ها تصور می کردند تحریم انتخابات از سوی اصلاح طلبان موجب سردی صحنه رقابت در انتخابات می شود و مشارکت به شدت کاهش می یابد. تحریم های به خیال خودشان فلج کننده نیز کشور را به بحران اقتصادی می کشاند و در نتیجه به دلیل نارضایتی عمومی و سرد بودن فضای رقابت، مردم به صحنه نخواهند آمد. در این صورت می توان از نگاه آنان مقبولیت نظام اسلامی را به چالش کشید و آن را از چشم مردم منطقه که این نظام را مدل و الگوی خود می دانند، انداخت. حضور حداکثری مردم در این انتخابات به رغم این گونه تحریم ها شکست سنگینی برای هر دو دسته از تحریم کنندگان بود و بیداری قابل تحسین این ملت را به رخ جهانیان کشید. البته از فواید این تحریم ها روشن شدن همگامی مدعیان اصلاح طلبی با دشمن بود؛ چرا که اگر در گذشته ابهامی وجود داشت و با زحمت باید آن را اثبات می کرد، امروز پس از نشست مشترک امریکایی ها و اصلاح طلبان در پایگاه بگرام و تصمیم بر تحریم انتخابات، همه چیز روشن و معلوم شد که آن ها از چه کسانی دستور می گیرند. بنابر این اگر تا کنون درباره وابستگی این گروه برای کسانی تردیدی وجود داشت، در این انتخابات این ابهام کاملا برطرف گردید. ۳. خروج مدعیان اصلاحات از گردونه نظام گرچه برخی اصلاح طلبان بی تابلو در انتخابات شرکت کرده بودند و بعضا با تابلوهایی مانند اصلاح طلبان مردمی و جبهه مردم سالاری به صحنه رقابت های انتخاباتی وارد شدند ولی همه می دانند که جریان اصلی آن ها و افراد اتاق فکرشان انتخابات را تحریم کرده بودند. حضور گسترده مردم در انتخابات نشان گر آن بود که اصلاح طلبان، در کشور جایی ندارند؛ چرا که مردم به دعوت آن ها وقعی ننهاده بلکه پرشو رتر از گذشته به پای صندوق ها آمدند. بنابر این، برای پرشور شدن انتخابات، نیازی به بهره گرفتن از اپوزیسیون نیست، بلکه می توان با رقابتی سالم در خانواده نظام به مشارکت حد اکثری دست یافت. ۴. چرا محمد خاتمی رای داد؟ برخی معتقدند در میان مدعیان اصلاحات آقای خاتمی از تعقل بالاتری برخوردار است. وی قبلا گفته بود که اگر بتوانیم مشارکت مردم در انتخابات را به زیر ۳۰درصد برسانیم برای ما بزرگ ترین پیروزی است هر چند نامزدهای ما وارد مجلس نشوند. او تصور می کرد که با اعمال تحریم ها و تحریم انتخابات، خواست وی محقق خواهد شد؛ به همین دلیل در اوایل وقت رای نداد و درست در زمانی که حضور حد اکثری مردم بر همگان اثبات شده بود، برای این که از قافله عقب نماند رای داد تا این گونه وانمود کند که مشارکت حد اکثری مربوط به اصول گرایان نبوده است. ۵. ترس بی دلیل از مدعیان اصلاحات از دو نکته فوق استفاده می شود که ترس برخی اصول گرایان درباره پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات چندان بجا نبوده است. تعدد نمایندگان این جریان در استان ها و شهرستان ها ۳۵ نفر و در تهران صفر بر آورد می شود. این درحالی بود که عمده ترین دلیل برخی تحلیل گران بر ضرورت وحدت جبهه پایداری انقلاب اسلامی با جبهه متحد را خطر پیروزی جریان اصلاح طلبی و انحرافی ذکر می کردند و احتمال وقوع دوم خرداد دیگری را به رخ جبهه پایداری می کشیدند! ۶. پیام به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم یکی از پیام های مهم این انتخابات به کسانی بود که بیش از ۲ سال است خود را برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آماده کرده اند؛ آن ها تصور می کردند که در تهران رای اول را دارند و در کشور نیز از آرای بالایی برخوردارند. انتخابات اخیر نشان داد که نمایندگان آن ها از چه مقدار اعتبار برخوردارند و شاید چنان چه نمایندگان فرد مورد نظر در لیست جبهه متحد وجود نداشتند آن لیست از اعتبار بیش تری برخوردار می گشت. بنابر این از هم اکنون سرنوشت این گونه افراد در انتخابات آتی ریاست جمهوری نیز روشن است. ۷. حکمت تاسیس جبهه پایداری اکنون بر همه روشن شده است که هم تاسیس جبهه پایداری بجا و بموقع بوده است و هم عدم اتحاد با جبهه متحد؛ زیرا چنان چه این جبهه در عرصه رقابت انتخاباتی حضور نداشت، نه در صد مشارکت مردم در تهران به ۴۸درصد می رسید و نه درصد مشارکت مردم در کل کشور در این حد بالا قرار می گرفت. در این جاست که به عمق کلام مقام معظم رهبری پی می بریم: آقای مصباح عالمی است بصیر به معنای حقیقی کلمه. ۸. تخریب، نتیجه معکوس داشت این انتخابات هم مثل همیشه نشان داد که تخریب اثر معکوس باقی می گذارد. جبهه پایداری انقلاب اسلامی در این مدت مورد بدترین تخریب ها قرار گرفت ولی برای حفظ وحدت و ارزش های انقلاب لب فرو بست و البته مزد آن را نیز دریافت کرد. ۹. پول و تبلیغات فقط کارساز نیست انتخابات اخیر نشان داد که پول و تبلیغات گسترده حرف اول را نمی زند، این نکته را مردم فهیم تهران به خوبی درک می کنند؛ زیرا در مقایسه با برخی گروه ها و اشخاص جبهه پایداری تبلیغات گسترده ای نداشت. تبلیغات این جبهه بیش تر به صورت پخش بروشور و کف دستی بود که آن هم به اندازه کافی پخش نشد. بسیاری از کسانی که می خواستند به لیست پایداری رای بدهند به سختی لیست را تهیه می کردند. در عین حال چهار تن از نامزدهای جبهه پایداری در دور اول به مجلس راه یافتند و ۲۵ تن از آن ها به دور دوم رسیدند. ۱۰. نیازی به لیست های تلفیقی نیست آخرین نکته این که برخی از دلسوزان و اصول گرایان به دلیل ترس از پیروزی اصلاح طلبان اقدام به تهیه لیست های مشترک کردند، اکنون که در مرحله دوم انتخابات چنین خطری وجود ندارد دیگر نیازی به تهیه لیست های تلفیقی نیست؛ زیرا اکثر قریب به اتفاق نامزدها از دو جبهه اصول گرایی هستند پس شایسته است به شعور مردم احترام بگزاریم و سلیقه آن ها را به نظاره بنشینیم. ۱۱. با توجه به تنگ تر شدن میدان رقابت، و رقابت میان دو جبهه اصول گرایی سعی کنیم در دام شیاطینی نیفتیم که می خواهند میدان رقابت سالم را به میدان جنگ تبدیل کنند و رشد اصول گرایی را به چالش بکشند. بنابراین بیاییم به جای تبلیغات منفی، اثباتی تبلیغ کنیم و نشان دهیم که شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت. در پایان انتخابات نیز تابع نتیجه قانونی باشیم و به دوستان پیروز، خالصانه تبریک بگوییم و نشان دهیم که می شود رقابت را به رفاقت تبدیل کرد. حجت الاسلام و المسلمین قاسم روانبخش

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.