امروز راهزنان بی چراغ به کاروان می زنند!
آسیب شناسی جریان اصولگرایی در چند سال اخیر با وقایعی که در عرصه سیاسی اجتماعی ایران پدید آمد ، ایراداتی در بدنه آن نمایان کرد که کم کم با گذشت زمانی از شکل گیری این گفتمان ، بدنه ی اصولگرایی را تهدید می کرد ، لذا بهترین نسخه ای که همراهان اصولگرایی می توانستند از آن برای تخلیص اصولگرایی بهره گیرند سفارشاتی بود که مقام عظمای ولایت پیرامون توجه به اصول انقلاب و اسلام به آن ها اشاره داشتند. مقام معظم رهبری بنیادهای اصولگرایی را که تا حدودی در تضاد با سیاست ورزی در غرب معنا می شد با پر رنگ دانستن ارزشها و محور قرار دادن اندیشه های امام راحل تبیین نموده و ولایت مداری را از مولفه های اصلی سیاست و حکومت اسلامی دانستند ، طیف هایی که دغدغه ی آرمان های انقلاب را داشتند تحت لوای این اندیشه قرار گرفته و اندک اندک با پشتیبانی ملت و قدم نهادن در مسیر منویات رهبری بر کوله بار پیروزی شان افزوده شد که از جمله حماسه عظیم سوم تیر و یا دیگر مواقع که ملت با باور عمیق در کنار این گفتمان آن را همراهی و یاری نمودند از این دست حماسه آفرینی ها به شمار می آمد جریان اصول گرایی هم که در سوم تیر و برهه های تاریخی دیگر ، به خوبی اقتدارش ثابت شده بود ، اندک اندک به پالایش خود می پرداخت در این پالایش کسانی که در برهه فتنه ۸۸ به خواب عمیقی فرو رفته بودند و اشخاصی که در زمان بحران آنگونه که سخن می رانند، عمل نکردند ، به آرامی از چرخه اصولگرایی کنار رفته و حتی برخی از آنها انگار فراموش کردند که ولیشان چه توصیه و سفارشی داشته است. این روند ریزشی و همراه با آن شکل گیری طیف کوچکی در درون دولت با نام جریان انحرافی ، موجب شد تا با هوشیاری اصولگرایان حقیقی ، نه تنها خدشه ای بنیادین به جریان اصولگرایی وارد نشود، بلکه محور گردش آن نیز با شناختی که ایجاد شد و با این پالایش ، مستحکم تر و پابرجاتر شود. چرا که با نظری به خوشنامی جریان اصولگرایی هر کس می خواست در عرصه سیاست ورزی تحت لوای مردم باشد ، خود را به لباس اصولگرایی ملبس می کرد بسا که مردم به این خاطر به او اعتماد کنند. اما غافل از اینکه لباس اصولگرایی بر قامت برخی خوش ننموده بلکه باید آن را بر اندیشه ی خود بپوشانند و به راستی که تن پوش اصولگرایی تن پوش اندیشه ها و افکار است و هر که آن را بپذیرد می بایست بار مسئولیتی خطیر را در این دوران به دوش کشد. در همین حال، دوستداران واقعی جریان اصولگرایی ، گفتمان پایداری را که از بکر ترین گفتمان های ناشی از انقلاب اسلامی است بسط داده و تحت نام جبهه پایداری انقلاب اسلامی با محور قرار دادن دغدغه های ولایت، که به اذعان اساتید عرصه سیاست و بزرگان حکومت، توصیه ها و پیش بینی های ایشان دقیق ترین و هوشمندانه ترین مواضع را در خود جای داده و تمامی زوایای تاریک روندها و جریانات را برای سایرین روشن می نماید، این گفتمان را تحت ساختاری اصولگرا به عنوان شعار واحد و محوری خود قرار دادند. چرا که تجربیات سالهای دور و نزدیک و اثرات ناشی از تزها و تئوری های مختلف به خوبی آسیب های بزرگ خود را بر پیکره ی انقلاب نشان داده و مشخص گردیده است که تنها پویشی که می تواند با لحاظ نمودن دغدغه های مردم و حکومت ، کاروان انقلاب را به سلامت به مقصد نهایی برساند ، آرمان پایداری در راه انقلاب و آرمان های امام عظیم الشأن است که بی تردید ملت حماسه ایران نیز اقبال پاکی به آن دارند. پایداری با تمیز جبهه سوم تیر از سیره های ناخالص جریان انحرافی، و قربالگری اصولگرایی از نخاله های قدرت و ثروت ، کانونی خواهد بود که با ایستادگی در مقابل نفسانیات و قدرت گرایی و همچنین ثبات قدم در این راه و جلوگیری از انحراف ، اساطیر اندیشه های ناب اسلامی در آتیه ها از این اندیشه تقدیر کنند. اما نقطه آغازین این گفتمان که ازمونی سخت خواهد بود تا همگان ولایت محوری و ثبات قدم خود را در شعار و عمل نشان دهند ، نقطه پایانی خواهد بود بر کرسی نشینی بدون تعلق خاطر عمیق بر اسلام و انقلاب از سوی برخی متظاهران ، اما باید این نکته را نیز به یاد داشته باشیم طیف هایی که این امید را در خود نمی بینند تا از این آزمون توشه ای به در برند ، این گفتمان را عاملی برای تخدیش وحدت قلمداد می کنند. اما به درستی که ، زمان ، زمان عجیبی ست ، چرا که ناخاصی و مکر دشمن آنقدر رنگ دورویی به خود گرفته و آنچنان دزد ها بی چراغ بر کاروان میزنند که طیف حق نیز امروز باید چنان در افکارو اندیشه ها دقیق باشد تا در نهایت فوج عظیم گروندگان به انقلاب ، از هرگونه ناخالصی به دور باشند و هر گروهی نتواند با سود جویی از نام نیک اصول گرایی به قدرت و حکومت به چشم طعمه ی چربی بنگرد ، یا بدخواهان انقلاب از آن برای نابودی خود انقلاب سود برند. سید مثم رحمتی