آمارهای جدید می گوید که اوضاع فرهنگی مردم کشور رو به پیشرفت بوده است. مردم هنوز علاقه زیادی به کتابخوانی دارند و ایمان در درون جامعه حس می شود. این واقعیتی است که همیشه از سمت رسانه های معاند سعی در وارونه جلوه دادن آن شده است.
دبیرخانۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی، تازه ترین آمار مصرف فرهنگی، هنری و رسانه ای خانوادۀ ایرانی در سال ۱۳۹۶ را منتشر کرده است. که بررسی برخی از آمارهای آن می تواند جالب توجه باشد.
این گزارش با عنوان «گزارش رصدی فرهنگ رفتاری خانوادۀ ایرانی» منتشر شده و حاصل مطالعۀ رفتارهای فرهنگی خانواده ایرانی در برخی نقاط شهری و روستایی برای افراد ۱۵ساله و بیشتر در سال ۱۳۹۶ است.
یکی از یافته های این گزارش رصدی نشان می دهد، حدود ۵۸درصد افراد در سال ۹۶ ، کتاب غیردرسی مطالعه کرده اند. سرانۀ مطالعۀ کتاب غیردرسی، ۷ ساعت و ۴۱ دقیقه در ماه می باشد که از این میزان سرانۀ ماهانۀ مطالعۀ قرآن و ادعیه، ۳ ساعت و ۷ دقیقه بوده است.
نکته حائز اهمیت آن است که این آمار نشان می دهد برخلاف ادعاهای وارده بر عدم مطالعه در کشور تقریبا ۶۰درصد از جمعیت سال گذشته ۷ ساعت و ۴۱ دقیقه به صورت میانگین در ماه مطالعه غیر درسی داشته اند که این آمار نشان از بهبود فضای مطالعه در کشور دارد.
رهبر معظم انقلاب نیز چندی پیش و در بازدید از نمایشگاه کتاب سال ۹۸ با تاکید بر افزایش میزان مطالعه فرموده بودند:
«از صورت وضعیت اینطور پیداست که مردم کتاب می خرند و برای خواندن هم می خرند. قدیمها عده ای کتاب را برای زیبایی کتابخانه می خریدند. حتی رنگ جلدش را مشخص می کردند که باید اینگونه باشد. حالا هم هستند اینطور آدم هایی.»
اما یکی از نکات مهم دیگر این آمار میزان سرانۀ ماهانۀ مطالعۀ قرآن و ادعیه است. طبق آمار منتشر شده از سمت شورای عالی انقلاب فرهنگی ۶۰ درصد مردم تقریبا ۳ ساعت و ۷ دقیقه قرآن و یا ادعیه می خوانند. این آمار در نوع خودش یک آمار بسیار امیدوار کننده محسوب می شود.
این مسئله زمانی اهمیت پیدا می کند که در سال های اخیر رسانه های غربگرا با حمله به آرمان های انقلاب اسلامی مدعی می شدند که میزان ایمان مردم از قبل کمتر شده است. برخی روزنامه ها و سیاسیون نیز با مطرح کردن آمارهای جعلی سعی در تاریک نشان دادن فضا داشتند. برای مثال عباس عبدی در مسئله مشروبات الکلی با بیان آمارهای ساختگی مدعی شده بود که مصرف الکل در ایران و خارج از کشور یکسان است. ادعایی که در رجانیوز به آن پاسخ کامل داده شد.
بنابراین برخی سیاسیون و رسانه های غربگرا به صورت مغرضانه ای با مقایسه های جعلی سعی داشتند که میزان دینداری مردم را نسبت به زمان شاه پایین تر نشان دهند. البته باید گفت که هم از لحاظ آماری و هم از لحاظ ملاک های واقعی مردم ایران در سطح بالایی از دینداری قرار دارند. از لحاظ آماری که علاوه بر آمار شورای عالی انقلاب فرهنگی می توان به مصادیق عینی تری نیز اشاره کرد. حضور مردم در نماز جمعه ها و هیئات مذهبی و شرکت در مراسم راهپیمایی اربعین خود به تنهایی نشان از بالابودن میزان دینداری مردم دارند.
در این میان اما باید دینداری را با شاخص درستی سنجید. شاید اگر بخواهیم از دین تنها مناسک و ظواهر آن را بدون توجه به عمق فرهنگی اسلام ببینیم نتیجه آنچنان هم خوش حال کننده نباشد، نه اینکه نتیجه عدم دینداری مردم باشد! خیر در همان شرایط نیز مردم قطعا مردم دینداری هستند لکن با توجه به شاخصه اصلی دینداری می توان به ایمان مردم ایران افتخار کرد.
چندی پیش آیت الله میرباقری طی گفتاری به تبیین ملاک های دینداری پرداخته بود. او در جواب به سوال « آیا می توانید صادقانه به این سؤال پاسخ دهید که دین داری در رژیم پیشین میان مردم بیشتر رواج داشته است یا در انقلاب اسلامی و در زیر کنف ولایت فقیه؟» گفته بود:
«در جواب باید بگوییم دین داری یعنی چه؟ آیا دین داری یعنی عمل به شریعت؟ بله قطعاً عمل به شریعت دین داری است ولی دین باطنی دارد و ظاهری. باطن دین ولایت حقه است و باطن دین داری هم استقامت بر ولایت حقه و شریعت ظاهر آن است و به اندازه ظاهر اهمیت دارد؛ اما اهمیت آن به اندازه ولایت حقه نیست. حالا اگر دین داری را با مقیاس خُرد یعنی شریعت بسنجید، ممکن است انسان فریب بخورد و بگوید سطح دین داری کاهش یافته، اما اگر دین داری را با مقیاس کلان بسنجیم، لازم است یک شاخصه برای مطالعه معرفی کنیم. یک جمعیتی به نام ملت ایران، حکومتی تشکیل داده است در دوره لیبرال دموکراسی و دوران پایان تاریخ که خود غرب می گوید… و علیرغم دشمنی ها پای ولایت ایستاده است…
ولایت عمود خیمه دین است بر اساس احادیث. سرپا نگه داشتن این عمود امروز اصلی است که مردم به آن پایبندند. اگر این دین داری نیست پس شما نامش را چه می گذارید؟ اگر این دین و ولایت نبود ما با آمریکا حساب وکتاب می کردیم؛ ایران قدرتی پیدا کرده پس او را قدرت منطقه ای می کنیم و عامل باج گیری در خاورمیانه. مگر جز این است که قدرت های جهانی پس از جنگ جهانی دوم با هم حساب وکتاب کردند و جهان دسته بندی شد. حالا ایران قدرتی پیدا کرده پس او را هم شریک می کنیم در مناسبات بین الملل؛ اما دین داری مردم مانع این سازش با غرب شده است. عقیده من این است که ملت ایران پای «مصلحت اسلام» پایداری می کند و این بالاترین مرحله دین داری است. چگونه عده ای می گویند که مردم دینشان ضعیف شده است؟ اگر به دنبال نماز خواندن هستید، ابلیس ۶هزار سال عبادت کرد اما به خاطر یک ساعت زیر بار خلیفه الله نرفتن منفور پروردگار شد. پس با این تعبیر نمی شود گفت مردم بی دین شده اند.»
بنابراین آنچه از دل آمارها و شاخص های اصلی دینداری به دست می آید نشان دهنده آن است که مردم ایران نه تنها از گذشته دیندارتر هستند که با تعمق بیشتر می توان به این نتیجه رسید که حتی مردم ایران دیندارترین مردم تاریخ اند، چراکه هیچ قوم و قبیله ای تا به امروز به اندازه ی مردم ایران پای ولایت حقه ایستادگی نکرده است.