عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که اهمیت این انتخاب بسته به کار و نتایج مورد نظر، بیشتر می شود، اظهار داشت: لذا درصورت انتخاب غیراصلح، هم مخالف مقتضای عقل عمل کرده ایم، هم سبب بهره نبردن (و چه بسا ضرر به) خود شده ایم، و هم اگر به واسطه انتخاب ما دیگران هم ضرر کنند، مسئولیم. وی با اشاره به انتخابات و مطرح شدن مسأله اصلح و صالح مقبول از جانب برخی فعالان سیاسی، اظهار داشت: هم قریحه عقلایی و هم دلیل عقلی ایجاب می کند که بهترین را انتخاب کنیم؛ چرا که در غیر این صورت ضررهایی به خود و جامعه و دینمان می زنیم؛ البته حتی در آنجایی که به اصلح رأی می دهیم، نمی توان صد در صد نتیجه دلخواه را انتظار داشت؛ چرا که شاید اشتباه کنیم؛ شاید آن فرد بعدها تغییر رویه دهد، یا شاید اکثریت مردم فرد دیگری را انتخاب کنند. وی با اشاره به دلیل لزوم شرکت در انتخابات اظهار داشت: اگر شرکت در انتخابات صرفا یک حق باشد، شرکت نکردن امری مذموم نیست، زیرا حقی است که عرفاً، قانوناً یا شرعا به فرد داده شده است و او نمی خواهد از آن استفاده کند؛ اما اگرشرکت در انتخابات تکلیف باشد، وجوب پیدا می کند؛ اما این که حق است یا تکلیف مسأله ای جدی است که علما باید با تحقیق و تبیین علمی پاسخ روشنی به آن بدهند. آیت الله مصباح یزدی با اشاره به ضرورت وجود حکومت برای استیفای مصالح جامعه، ادامه داد: گاه خداوند حاکمی را تعیین می فرماید، همان گونه که ما اعتقاد داریم خداوند متعال برخی پیامبران مانند حضرت داوود و پیامبر اسلام (ص)، و نیز امامان معصوم (ع) را تعیین کرده و تبعیت از ایشان را بر مردم واجب کرده است. اما در غیر این موارد، چه باید کرد؟ تئوری ولایت فقیه می گوید: خداوند برای شرایط غیبت، اوصافی را تعیین کرده است که شخص متصف به آن شرایط باید حکومت را به دست بگیرد، که در واقع تعیین نوعی است و نه تعیین شخصی. وی ادامه داد: کسانی که ولایت فقیه را قبول ندارند، معتقدند خدا در این شرایط با مردم قهر کرده و آنها را به خودشان واگذاشته است! ولی حکمت الهی در آفرینش انسان و برقراری نظام عالم، نشان می دهد که خداوند قهر نمی کند، و مردم را به خودشان وانگذاشته است؛ بلکه روشی جایگزین را برای تعیین حاکم تعیین کرده است؛ به عبارت بهتر، خداوند در زمانی که دسترسی به معصوم نیست، شبیه ترین افراد به معصوم را به عنوان ولی و حاکم قرار داده است. وی با اشاره به این که یکی از ادله ولایت فقیه گفت: از طرفی حکومت لازم است و علم داریم که خداوند راضی نیست قانون اسلام روی زمین بماند، و از سوی دیگر، شخص ایده آل (معصوم ) در دسترس نیست؛ بنابراین عقل حکم می کند که باید به شبیه ترین افراد به گزینه ایده آل مراجعه کرد. عضو جامعه مدرسین با اشاره به را ه های ممکن برای تشخیص ویژگی های لازم برای حاکم، مراجعه به روایات مربوط را یکی از این راه ها دانست، و ضمن اشاره به اشکالات و پاسخ های مربوط، آن را مخالف سبک و روش اصولیون دانست که بیشترین تکیه را بر ادله عقلی دارند. وی روش دیگر را تحلیل عقلی مسأله حکومت و اهداف حکومت در اسلام دانست، تا از این طریق شرایط حاکمی که بتواند این اهداف را بهتر برآورده کند، شناخته شود؛ و ادامه داد: در این زمینه هم مانند همه امور عقلایی باید به متخصص و خبره در این زمینه رجوع کرد تا بهترین فرد “ یعنی اصلح “ را شناسایی و معرفی کنند. وی با اشاره به ملاکی که باید برای اصلح در نظر گرفت، ادامه داد: طبیعی است که ملاک اصلح برای هر کسی می تواند متفاوت باشد؛ کسی که بیمار باشد، اصلح را کسی می داند که بهتر به وضع درمان برسد، و کسی که دغدغه امور نظامی را دارد اصلح را فردی می داند که امور نظامی را سروسامان بهتری بدهد. این متفکر و فیلسوف اسلامی ادامه داد: مهم ترین هدف حکومت از نگاه عقلا (و حتی بدبین ترین فیلسوفان اجتماعی)، تأمین نظم داخلی و امنیت خارجی است؛ لذا حاکم باید قدرتی باشد که از وی حساب ببرند. البته امروزه بهداشت و تأمین رفاه را هم جزء اهداف حکومت می دانند؛ که همه آنها به این نکته برمی گردد که هدف از حکومت این است که مردم بتوانند در این دنیا راحت زندگی کنند و پیشرفت کنند. آیت الله مصباح با اشاره به نگاه دین به زندگی دنیا که آن را صرفاً مقدمه زندگی حقیقی ابدی می داند، افزود: هدف دین از حکومت، علاوه بر امنیت و رفاه مادی، تأمین رشد معنوی انسان ها درسایه ارتباط با خداست، و به همین دلیل، حاکم اصلح کسی است که دین شناس باشد، تا بتواند علاوه بر امنیت مالی، جانی و رفاه مردم، امکان رشد الهی آنها را فراهم کند. عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن تأکید بر مشکل یافتن فردی که در همه این امور تخصصی بهترین و سرآمد دیگران باشد، لزوم اولویت بندی شرایط حاکم را یادآور شد و ادامه داد: چند شرط اساسی باید در حاکم وجود داشته باشد که نبود آن ها سبب ایجاد خلأ اساسی در ارکان و اهداف حکومت می شود، و آنها عبارت اند از: دین شناسی، مدیریت، و دشمن شناسی؛ و بدون یکی از این سه شرط اساسی، حکومت به اهداف اصلی مورد نظر اسلام نمی رسد. علامه مصباح ادامه داد: بوده اند فقیهانی که در فقه بسیار متبحر بوده اند، اما به خاطر عدم شناخت جامعه و دشمن و ساده لوحی، به وسیله ای در دست دشمنان اسلام تبدیل شدند. پس این سه ملاک یعنی شناخت دین، مدیریت، و شناخت دشمن، مهم ترین ملاک ها برای فرد اصلح در نظام اسلامی است.