روز پنج شنبه بود که ابتدا یک رسانه قطری در خبری اختصاصی و غیرمنتظره اعلام کرد فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلستان روز یکشنبه به تهران می رود تا سفارت این کشور را که از سال ۲۰۱۱ در پی موج ضدانگلیسی و اعتراضات در ایران، بسته شده بود، بازگشایی کند. آنطور که العربی قطر نوشته بود، این تصمیم از مدتی قبل اتخاذ شده و چندین کشور از جمله ایران از آن اطلاع داشته اند، اما قرار بر این بوده است که خبر بازگشایی سفارت تنها یک روز پیش از سفر هاموند به ایران منتشر شود؛ احتمالا برای جلوگیری از شکل گیری اعتراضات. فارغ از اینکه دلیل خودداری از اعلام رسمی این تصمیم چه بود، مسئله ای که نمود بیشتری دارد، عجله لندن برای بازگشایی سفارت در تهران بود. سال ۲۰۱۳ و روی کار آمدن دولت حسن روحانی در ایران، یک «نقطه عطف» بود برای آنکه لندن بار دیگر به فکر بازگشت به ایران بیافتد. بر همین اساس هم بود که دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس در این مدت دو بار تلفنی با روحانی گفت وگو کرد و حتی سال گذشته در نیویورک با وی دیدار کرد تا اولین نخست وزیر انگلیسی باشد که یک رئیس جمهور ایران پس از انقلاب اسلامی را ملاقات می کند. اینکه چرا لندن روی کار آمدن دولت جدید را فرصتی برای بازگشت به ایران می داند را می توان به سیاست کلی کشورهای غربی در دستکم دو دهه گذشته در قبال ایران جست وجو کرد. موضع اعلامی و اعمالی آمریکا، انگلیس و دیگر کشورهای غربی در این مدت همواره تقویت جناح هایی است که آن ها را «میانه رو» یا همسو می خوانند و حضور در تهران و گسترش تعاملات دوجانبه سیاسی و اقتصادی از جمله اهرم ها برای تقویت این گروه هاست. به عنوان نمونه، روز ۱۳ خرداد ۹۲ (۳ ژوئن ۲۰۱۳) گزارشی در سایت پارلمان انگلیس در مورد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران منتشر و در آن به بررسی تغییرات احتمالی پس از انتخابات پرداخته شده است. در گزارش «متیو ماکووسکی» محقق وقت مجلس عوام انگلیس که در برنامه های شبکه بی بی سی نیز به عنوان تحلیلگر حاضر می شود، از «محمدرضا عارف» و «حسن روحانی» به عنوان دو نامزدی که «جناح بیشتر میانه رو» را نمایندگی می کنند، یاد شده و در مورد روحانی آمده است: «هرچند روحانی به ایدئولوژی حامی اصلاح گرایش دارد، اما باید او را سیاستمداری میانه، دسته بندی کرد… وی به عنوان فردی که مسئول پرونده هسته ای بود، در تصمیم ایران برای امضای پروتکل الحاقی که اجازه بازرسی های به مراتب گسترده تر از برنامه هسته ای ایران پس از سال ۲۰۰۳ را داد، نقش مهمی ایفا کرد.» این گزارش با اشاره به شعار انتخاباتی «تدبیر و امید» و تعامل با جهان، نوشته بود: «ریاست جمهوری وی، با وجود محدودیت هایی که در زمینه تصمیم گیری برای حل بحران هسته ای وجود دارد، احتمالا تغییری را در فرم و لحن مذاکرات ایران و ۱+۵ پدید خواهد آورد.» گزارش پارلمان انگلیس همچنین روحانی را به دلیل «عملگرایی و مواضع ضد (محمود) احمدی نژادی» در میان نامزدهای تأیید صلاحیت شده، «انتخاب ارجح برای بسیاری در غرب» توصیف کرده، هرچند نسبت به اقبال عمومی پائین از وی هشدار داده است. پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال ۹۲، با وجود نشانه های متعددی که از عزم انگلیس برای بازگشت به ایران وجود داشت، اما لندن در تمام این مدت تلاش کرد تا حضورش در ایران را به عنوان یک امتیاز به ایران بفروشد و در این مسیر شرط هایی هم تعیین کرد. پرداخت غرامت، وارد کردن تجهیزات جدید ارتباطی برای جایگزین کردن دستگاه هایی که انگلیسی ها به هنگام ترک تهران نابود کرده بودند و حل کردن مسئله ویزای کسانی که اعتبار روادیدشان در انگلیس پایان یافته، از جمله موانع بازگشایی فوری سفارت در تهران بود. اما با حصول توافق هسته ای، به ناگاه لندن به بازگشایی سفارت بدون آنکه این مشکلات برطرف شود، رضایت داد. انگلیس بدون دریافت غرامت نقد، بدون تعمیر و جایگزین کردن تجهیزات سفارت و پیش از اعلام حل اختلاف نظر در مورد ویزا، تصمیم گرفت سفارت خود را در تهران بازگشایی کند. اما چرا انگلیس اینطور دستپاچه و با عجله به تهران بازگشت؟ اولین دلیل شاید همان مسئله ای باشد که رسانه های انگلیسی هم به آن اشاره کرده اند؛ سهم خواهی اقتصادی از بازار ۸۰ میلیونی ایران. گاردین هم به این نکته اشاره کرده و نوشته است که لندن احساس کرد در رقابت برای کسب سهم از بازار ایران، در حال عقب افتادن از رقبای اروپایی خود است. این موضوعی است که هاموند روز ۲۴ تیر (۱۵ جولای) یعنی یک روز پس از پایان مذاکرات هسته ای، در جلسه ای در مجلس عوام هم مطرح کرد. او در پاسخ به «جان بارون» نماینده محافظه کار که گفت «هواپیماهای رقبایمان مدتی است که در تهران به زمین نشسته اند» و پرسید که لندن چه برنامه ای برای کمک به تجار انگلیسی در بازار ایران دارد، گفت: «خوب روشن است که چیز کلیدی ای که نیاز داریم، این است که سفارتمان بازگشایی شود.» هاموند در بخش دیگری از آن نشست هم گفته بود بازگشایی سفارت در تهران «کمک به بازرگانان» انگلیسی برای فعالیت در بازار ایران را تسهیل می کند. اما بررسی مواضع دولت انگلیس و دیگر کشورهای غربی نشان می دهد که از دید آن ها، نه توافق و نه مراودات تجاری پس از آن، به خودی خود دارای اصالت نیستند، مگر از این باب که به گسترش ارتباط با نهادهای مدنی، تقویت جناح همسو و تغییر رفتار منطقه ای ایران منجر شود؛ موضوعاتی که از آن ها تحت عنوان «پیامدهای مثبت توافق» یاد می شود. از همین رو است که هاموند در نشست خبری خود در تهران نیز از انتخاب دولت جدید ایران و پس از آن توافق هسته ای به عنوان دو نقطه عطف یاد می کند. او در مجلس عوام هم مراودات اقتصادی با ایران را دریچه ای برای «تعامل ایران با جهان» و ارتباط مستقیم با مردم این کشور دانست و گفت: «این توافق، تنها بر برنامه هسته ای متمرکز است، اما این جمع بندی می تواند “پیامدهای مثبت” وسیع تری داشته باشد. با مهیا کردن ابزارهای لازم از طریق رفع تحریم ها برای تعامل اقتصادی مجدد ایران با جهان، مردم ایران مزایای ملموس “همکاری بین المللی” را احساس خواهند کرد.» او با بیان اینکه توافق امکان «تغییر رویکرد ایران در حمایت از تلاش های بین المللی» را ایجاد می کند، ادامه داد: «با تحقق این تعامل مجدد اقتصادی، ما هم قطعا برای کمک به تجار انگلستان برای منتفع شدن از فرصت پیش آمده، تلاش خواهیم کرد. قطعا این کمک، با داشتن یک سفارت فعال در تهران، تقویت خواهد شد. ما متعهد به بازگشایی سفارت ها هستیم و پس از حل موضوعات باقی مانده، این کار را انجام خواهیم داد.» روز ۲۴ تیر، همزمان با نشست مجلس عوام، مجلس اعیان انگلیس هم جلسه ای در مورد ایران داشت. در آن نشست «جویس آنلی» معاون وزیر خارجه این کشور اظهارات مشابهی مطرح کرد و در مورد داشتن سفارت در تهران گفت: «این (توافق) ما را از سخن گفتن در مورد نقض حقوق بشر در ایران بازنمی دارد، اما کار کنونی ما و این واقعیت که ما نهایتا زمانی که سفارتمان را در تهران بازگشایی کنیم، یک پایگاه در آنجا خواهیم داشت، فرصت بهتری برای تعامل با مردم در ایران و کسب اطمینان از اینکه اطلاعات، بیشتر در دسترس ما قرار می گیرد، ایجاد خواهد شد.» به نظر می رسد آنچه بیش از هر چیز لندن را به بازگشایی سریع سفارت در تهران ترغیب کرد، نزدیک بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان باشد که اندیشکده ها و تحلیلگران غربی حساب ویژه ای روی آن باز کرده اند. اجرای موفق توافق هسته ای و بهبود وضعیت اقتصادی از دید آن ها به تقویت قدرت جریان های همسو و تغییر در سیاست های ایران در میان مدت منجر می شود. بازگشایی سفارت علاوه بر این، همانطور که آنلی هم به آن اشاره می کند، امکان دسترسی به اطلاعات بیشتر را نیز فراهم می کند. کدی که اظهارات هاموند هم تأکیدی است بر آن، جایی که به نمایندگان پارلمان انگلیس می گوید: «وظیفه ما این است که اطمینان حاصل کنیم که با اجرای این توافق، ما دست کسانی را که در ایران اکثریتی را نمایندگی می کنند که می خواهند ایران به نحوی مسئولانه تر با جهان تعامل کند، تقویت کنیم.» او در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: «اگر در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده، ما باز هم اینجا بنشینیم و در مورد حرکت ایران به سمت بمب صحبت کنیم، آنوقت یعنی ما در استفاده از فرصت هایی که این توافق ایجاد می کند، ناکام مانده ایم. فکر می کنم که باید امیدوار باشیم. ما باید در تلاش برای اطمینان از اینکه ایران را به جامعه بین المللی بازمی گردانیم و دست میانه روها را در ایران تقویت می کنیم و به “نتایجی مثبت” برای منطقه و جهان می رسیم، وارد (اجرای توافق) شویم.» از همین روست که شاید بتوان بازگشایی سفارت در تهران و علاوه بر این سفرهای مداوم مقامات غربی به تهران را از جهاتی با اقداماتی چون راه اندازی بخش فارسی شبکه بی بی سی اندکی پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ مقایسه کرد و آن را در دل یک پروژه بزرگتر، پیش از انتخابات امسال تحلیل کرد؛ پروژه پیشبرد اصلاحات نرم از درون.