فرزند آیت الله قره باغی از یاران و همراهان حضرت امام (ره) در دوران مقابله با رژیم ستم شاهی، در واکنش به نامه خانواده هاشمی و مظلوم نمایی در قبال بازداشت فرزند فاسد این خانواده نوشت: با مطلبی با عنوان “بیانیّه خانواده آقای هاشمی” در سایتهای خبری مواجه شدم که مناسب دیدم چند نکته ای به رسم دعوت به تفکّر و تأمّل، از طرف کسی که در خانه یکی از یاران انقلاب و امام، رشد یافته است، به خدمت این خانواده محترم تقدیم نمایم؛ امیدوارم این نامه را از منظر یک ناظر سوّم مطالعه کنند که نه علاقه ای به حزب مخالف آنها دارم و نه دلبستگی به جناح موافق آنها. ۱. از واکنش ریاست دستگاه قضا از انتشار غیر رسمی و محدود!! فیلمی که نشانگر خداحافظی پدری با فرزند خود است، تعجّب نموده اید و در قبال آن، از انتشار ده ها فیلم از صدا و سیما و فضای مجازی سخن گفته اید که در آنها بر خلاف شرع و قانون و مصلحت، دروغها و اکاذیب آشکار!! طرح گشته و به یاران انقلاب نسبت داده شده است. فیلم مزبور را دیدم، صرفاً نشان دهنده خداحافظی پدری از پسر خود نبود، بلکه نشان می داد پدری پسر محکوم خودش را – که در محکمه عدل قضائی در حکومت فقاهت شیعی به دلیل اختلاس و اخذ رشوه و نیز ارتکاب جرائم امنیّتی، محکوم به حبس و ردّ مبلغ رشوه گشته است – مظلوم جلوه داده و دادگاه مذکور را به بی عدالتی و ظلم نسبت می دهد. خانواده محترم آقای رفسنجانی! سؤالی که برای بنده به عنوان یک نفر از مردم، مطرح است این است که آیا ظلمِ دستگاه قضاوت فقاهتی، دقیقاً زمانی که فرزند آقای هاشمی به زندان رفت، برای شما روشن شد؟ و سؤال مهم تر اینکه آیا آقای هاشمی، ظالم خواندن دستگاه قضای فقاهتی را آسیبی به جایگاه فقاهت و قضاوت فقیهانه نمی بیند؟ بهرحال از میان دو نفر که به عنوان شاکی و متشاکی، به محکمه مراجعه می کنند، حکم به نفع یکی از آن دو رقم می خورد؛ حال اگر طرف دیگر، از این که حکم به نفع او نبوده، ناراحت شده و دهان به ناسزا و ظالم ظالم گفتن نسبت به مقام قضاوت باز نماید، سخنی حکیمانه و طبق مصلحت رانده است؟! پیشنهاد می کنم کاری نکنید سابقه ذهنی و خاطره عمومی از بزرگان جامعه در مورد محکومیّت فرزندان محکومشان مخدوش شود؛ ملّت انقلابی و مسلمان، در خاطرات تاریخی خود، به حجّت الاسلام حسنی – امام جمعه ارومیّه – بر می خورند که خودش، به اعدام انقلابی فرزند منحرفش اقدام نمود؛ و یا به آیت اله محمدی گیلانی برمی خورند که دو فرزند ضدانقلاب خود را محاکمه نمودند. و یا با آیت اله خزعلی مواجه می شوند که ضمن تأکید بر انحراف پسرش، از او تبرّی می جوید؛ از خانواده ای که پدر بزرگوار آنها در رأس مجمع تشخیص مصلحت است، خلاف مصلحت است که رویّه آیت الله ها را نقض نمایند و مردم، چنین تلقّی کنند که هر وقت، نوبت به خودشان رسید، صدای وامظلمتاه سر داده اند. از انتشار ده ها فیلم منتشر کننده اکاذیب آشکار!! به یاران اتقلاب، سخن گفته اید؛ ولی چون سخن شما مبهم است، لذا بسیار مناسب است که چنین مواردی را به عنوان شکایت رسمی، پیگیری نمائید تا احیاناً حقّی از یاران اتقلاب، ضائع نشود. امّا اگر این ادعا راست باشد که این اکاذیب، آشکار هستند، پس نگران نباشید، چون مردم ما هوشمندتر از آن هستند که اکاذیب آشکار را باور کنند. لیکن رویّه شما در محکوم نمودن دستگاه های نظام جمهوری اسلامی به ترویج اکاذیب، شباهت زیادی به روش رسانه های ضدانقلاب از قبیل صدای آمریکا و بی بی سی دارد؛ لذا از باب پرهیز از مواضع تهمت که سفارش معصومین است، از ابراز نظرات مشابه!! با آنها اجتناب کنید. از سوی دیگر، اخیراً سخنانی از پدر شما در رسانه ها منتشر شد مبنی بر اینکه شورای نگهبان به همراه دستگاه امنیّتی، در سال ۹۲، قصد ایجاد انحراف و تخلّف در انتخابات داشته اند که صرفاً به دلیل حضور قاطع مردم، عقب رانده شده اند؛ آیا این سخن، مصداق کذب آشکار نیست؟ آیا این مطلب، مصداق توهین آشکار به بزرگانی مانند آیت اله جنّتی و فقهای دیگر شورای نگهبان نیست که به قطع، همگی از یاران و همراهان انقلاب و امام ره بوده اند؟! ۲. از عدم واکنش به اعمال خلاف قانون عده ای گروه فشار سخن رانده اید؛ در مواردی که شمارش نموده اید، جمیع سران نظام اعمّ از مسئولین قضا و غیر آن و در رأس همه، ولی امر مسلمین نیز واکنش نشان داده و رفتارهای افراط آمیز را تقبیح نموده اند؛ و در مورد تعرّض به هم نشینتان جناب دکتر علی مطهری نیز هم اکنون همین دستگاه قضا، در حال برگزار نمودن جلسات دادگاه می باشد. این موارد صرفاً جهت اطلاع عرض شد، چون اگر مطّلع بودید، بعید می دانم چنین تعجّبی را ابراز می نمودید. ۳. از جنجال بر سر پرونده ای که سالهاست همه جزئیّات آن روشن شده، شِکوِه نموده اید! کدام جنجال؟! آیا روال رسیدگی قانونی و قضائی به پرونده، جنجال است؟ یا فرارسیدن زمان اجرای حکم زندان جناب مهدی خان، جنجال دستگاه قضا است؟! البته در ادامه گله نموده اید که بسیاری از پرونده های فساد دانه درشتها، از برخورد قضائی مصون مانده است که بنده شما را به برخورد قضائی با خاوری و شهرام جزائری و کرباسچی ارجاع می دهم. هر چند بنده نیز در کم اهتمامی نسبت به مسدود نمودن مسیرهای فساد خیز توسّط جمیع دستگاه ها همچون مجمع تشخیص مصلحت و مجلس شورای اسلامی و دستگاه اجرائی و قضائی، بخصوص در زمینه امور اقتصادی، گله مندم. ۴. پرونده آقا مهدی را ” پرونده ای با ده ها هزار صفحه دروغ و تهمت ” خطاب نموده اید و از منع انتشار دفاعیّات آقا مهدی گلایه نموده اید. خانواده محترم! به نظرم می رسد که خلاف انصاف، قضاوت می کنید و یا حدّاقل، عجول هستید؛ وگرنه از دستگاه قضا به جهت منع دسترسی عموم مردم به آنچه در دادگاه گذشت، باید یک تشکّر خصوصی می کردید. چرا که انتشار برخی از مفاد آنچه در متن دادگاه گذشته است، مسلّماً به صلاح آبروی خانواده محترم نبوده است. ۵. از تبعیض در اجرای قانون و خانه نشین شدن یاران دلسوز انقلاب و پیشکسوتان جهاد و شهادت، سخن گفته اید که آماج هتّاکی و دشنام و دروغها قرار گرفته اند؛ اگر مقصودتان کسانی است که سابقاً از همراهان انقلاب و امام بودند و امروز به دلائل مختلف مانند دور ماندن از مال و منال دنیا، به همه آرمانها و ارزش ها پشت کرده و رو به شیاطین نموده اند و در فتنه های مختلف همچون فتنه ۸۸، همراه برخی از شما فرزندان آقای هاشمی، در کف خیابانها به نظام و ارزشهای آن، فحّاشی نمودند، باید عرض کنم که خیلی زشت است که از منزل و بیت کسی مانند آقای رفسنجانی، ندای دلسوزی برای چنین بیچارگانی بلند شود. در انتهای سخن، جسارت نموده و خاطر نشان می شوم جای خالی برخی از یاران و فدائیان مقام عظمای ولایت که به رحمت خدا رفته اند، توسّط فرزندان و شاگردان خلف آنها پُر شده است و لذا تصوّر نشود که با فقدان آنها، امکان عرض اندام خواهد بود. این چند سطر را حقیقتاً از سر دلسوزی و مشفقانه، به آن خانواده محترم تقدیم می کنم و امیدوارم اقدامی کریمانه نمایند تا همان خاطرات انقلابی از خاندان هاشمی دهه ۶۰ در اذهان، زنده گردد. والسلام علی من اتّبع الهدی. گفتنی است آیت الله سید علی اکبر ربانی قره باغ معروف به سید علی اکبر قره باغی دروس سطح عالی حوزوی را در محضر اساتید بزرگواری همچون آیت الله سلطانی، آیت الله شیخ محمد مجاهد تبریزی درس خارج را از محضر حضرت آیت الله بروجردی و محقق داماد تلمذ کرد. عمده توجه ایشان به درس اصول خارج از فقه امام خمینی (ره) بود که حاصل شرکت مستمر و فعالانه ایشان در درس معظم له یادداشت هایی است که به صورت تقریرات در دو جلد به رشته تحریر درامده است. مرحوم آیت الله قره باغی درس فلسفه را نیز در محضر علامه طباطبایی فراگرفت و در ادامه تا سال ۱۳۵۰ در حوزه علمیه قم به تدریس، تحقیق و تعلیق اشتغال داشت. این عالم پرهیزگار، پس از جریان انجمن های ایالتی و ولایتی رژیم شاه و موضع گیری های حضرت امام و سایر علماء ایشان وارد مبارزات سیاسی شد و از نزدیک با امام و سایر مبارزان چون حضرات آیات مشکینی، مکارم شیرازی و علی دوانی ارتباط داشته و در حادثه مدرسه فیضیه قم پس از دستگیری امام در سال ۱۳۴۲ به همراه سایر علماء در حمایت از امام و آزادی ایشان تلاش داشت. وی در ضمن مبارزات بارها توسط رژیم ستم شاهی تحت تعقیب و ممنوع المنبر شد. این روحانی مبارز در سال ۱۳۵۷ در تجمع باشکوه مسجد محل با سخنرانی پر شور علیه رژیم پهلوی از امام خمینی(ره) تجلیل کرد پس از این سخنرانی توسط ساواک دستگیر شد اما پس از آزادی همچنان به فعالیتهای مبارزاتی و انقلابی خود تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد. سید علی اکبر قره باغی در طول عمر پر برکت خود به عنوان نماینده مردم ارومیه در دور نخست مجلس شورای اسلامی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه، کمیته ویژه نظام بانکداری اسلامی بدون ربا، نخستین سخنران پر شور در مجلس شورای اسلامی بود که موجب ارائه طرح بی کفایتی سیاسی بنی صدر و عزل وی از ریاست جمهوری شد. ایشان همچنین از سال ۱۳۷۸ به عنوان نماینده مردم استان آذربایجان غربی وارد مجلس خبرگان رهبری شدند. این روحانی بزرگ در امور خیریه نیز پیشگام بودند به طوریکه می توان از تاسیس صندوق مالی حمایت از مستمندان و احداث بیمارستان فوق تخصصی قلب سید الشهداء به عنوان سوابق فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ایشان یاد کرد. یادآور می شود، آیت الله سید علی اکبر قره باغی صبح روز سه شنبه هشتم فروردین ۱۳۹۱ در اثر بیماری سرطان جان به جان آفرین سپرد و به ملکوت اعلاء پیوست.