روزنامه شرق: ابراهیم آقامحمدی، از نمایندگان مخالف[!]دولت است که مواضعش در مخالفت با بسیاری از رویکردهای دولت و خصوصا بحث مذاکرات در بسیاری از رسانه های جناح راست بازتاب دارد. او در گفت وگو با «شرق» با تأکید بر اینکه عضو جبهه پایداری نیست و با برخی از دولتمردان روحانی نظیر ربیعی و صالحی امیری سابقه رفاقت دیرینه دارد، از رد پیشنهادهای برخی معاونان احمدی نژاد برای بهره مندشدن از برخی رانت ها سخن می گوید و درباره توافق هسته ای هم می گوید تا اینجای کار بررسی هایش نشان داده امتیازات زیادی داده ایم و دستاورد کمی داشته ایم. او راهکار پیشنهادی خود را «ترک توافق و بازگشت دوباره به مذاکرات» می داند. آقامحمدی البته می گوید اگر در ادامه مسیر بررسی، پاسخ سؤالات خود را دریافت کند، ممکن است به توافق رأی مخالف ندهد. شما به عنوان یکی از مخالفان جدی این توافق، فکر می کنید در این شرایط با درنظرگرفتن همه واقعیت های اقتصادی و بین المللی به جز توافق کردن چه راهکارهای دیگری داشتیم؟ در واقع گزینه های ما توافق کردن یا ادامه دادن مسیر قبلی بود یا گزینه دیگری هم داشتیم؟ هیچ کس با اصل مذاکره مخالف نبوده است. در بین کل جریاناتی که با انقلاب بودند و عزت و سربلندی این انقلاب را می خواهند هیچ کس نبود که بگوید مطلقا مذاکره نکنیم. آنها به ناحق یک بخش از حقوق ما را غصب کردند و گرفتند. ما عضو آژانس انرژی اتمی هستیم، اما آنها آمدند و ما را استثنا کردند. پس رفتیم به این سمت که صحبت کنیم شما دارید با ما ناعادلانه برخورد می کنید. ما برای این به سمت مذاکره رفتیم که حقوقمان را بگیریم. خوب ما قرار بود در مذاکره به چه چیزی برسیم؟ خود رئیس جمهور گفت هم سانتریفیوژ بچرخد هم چرخ زندگی مردم. روحانی بارها این حرف ها را تکرار کرده که «دستاورد ما لغو یکباره تحریم هاست، تحقیق و توسعه ما سر جایش است، مذاکره صرفا در موضوع هسته ای است». پس قرار نبود درباره بحث سلاح موشکی و غیرموشکی ما صحبت بشود. بعد به مردم گفتیم صبر کنید ما داریم توافق می کنیم و تحریم را برمی داریم و هیچ گونه از حقوق ملت و انقلاب را نخواهیم داد. حالا توافق شده است، ولی آیا واقعا تحریم ها برداشته شده است؟ اولا روز اجرای ما، ۹۰ روز بعد از جمع بندی نهایی است که می شود روز توافق و با این سازوکاری که دارد ما باید شروع کنیم. شروع ما به این صورت است که فردو را جمع کنیم و در آن غنی سازی وجود نداشته باشد. البته گفتند کاربری فردو تولیدی نبوده است. مثلا بشود دبیرستان یا دانشکده فیزیک نظری، نطنز هم به جز ۰،۵۰ تا بقیه اش برداشته شود؟ قلب رآکتور اراک را هم برداریم، البته ظریف و عراقچی می گویند که این قلب را برمی گردانیم، من مسئله فنی آن را نمی دانم ولی صالحی در کمیسیون گفته است که قلب برگشت پذیر نیست. قلبی را که برمی دارند پلوتونیوم زیادی تولید می کند ولی تکنیک جدید که قرار است جایگزین شود به خاطر کاهش پلوتونیوم است و بعد از جایگزین کردن قلب جدید، قلب سابق برای ما کارایی ندارد. چرا، یک جا به درد ما می خورد، روزی که آنها آمدند و زیر قرارداد زدند، آن روز ما به چرخه برمی گردیم. رآکتوری که پلوتونیوم زیادی تولید می کند کمکی به چرخه غنی سازی ما نمی کند. فقط یک ماده بسیار خطرناک و آلاینده تولید می کند که کاربردش نظامی است. وقتی ما به دنبال بمب نیستیم، حتی اگر آنها زیر توافق بزنند به لحاظ زیست محیطی و امنیتی به نفع ماهست که هیچ وقت این حجم از پلوتونیوم را در کشور نگه داریم؟ نه این گونه نیست و به دردمان می خورد. اگر اینها زیر قرارداد زدند ما می خواهیم برگردیم. این چه حرفی است که آسیب محیط زیستی دارد؟ همان کاری که دنیا با آن می کند ما هم می کنیم. دنیا هنوز هم نمی داند این پلوتونیوم را چه کار کند و در جایی نگهداری می کنند تا دنیا فکری برای آن بکند. ما هم جزئی از دنیا هستیم و حق داریم مثل آنها پلوتونیوم داشته باشیم تا هر وقت آنها برایش فکری کردند ما هم همان کار را کنیم. اگر تا آن روز یک زلزله بیاید و آنجایی که ما می خواهیم این پلوتونیوم را نگه داریم نشت کند، منطقه با یک مسئله جدی روبه رو می شود. همان کاری که آنها می کنند ما هم انجام بدهیم. شما حرف آنها را توجیه نکنید. این یک حرف عامیانه است. بحث من این است که آقای ظریف می گوید اگر آنها زیر قرارداد خود زدند ما سریع این قلب را جایگزین می کنیم اما این قلب دیگر قابل جایگزین نیست و باید قلب دیگری با قالب دیگری طراحی کنیم. می گوید الان دو سال داریم با اینکه از آب سنگین بهره برداری می کنیم اما آن موقع شش سال وقفه می افتد یعنی ما چهار سال خیلی راحت عقب می افتیم تا دیگر هیچ مزاحمتی نداشته باشیم. یعنی اگر حمله نظامی نشود و سخت گیری نکنند ما چهارسال عقب افتاده ایم. حالا برگردیم به اجرای توافق؛ روز اجرا برای ما روزی است که ما همه اینها را انجام دهیم و تحقیق و توسعه را تعطیل کنیم و بعد آژانس بیاید بررسی کند. آمانو همین الان رفته و گفته ایران همکاری نمی کند و کری هم گفت در پارچین رفت وآمد دارند و ظاهرا دارند پاک سازی می کنند. این حرف ها چه معنایی دارد؟ روز اجرا روزی است که آنها تأیید کنند و هیچ شک و شبهه ای نداشته باشند و ما نتوانیم سلاح بیاوریم و ذخیره کنیم و نتوانیم سلاح به متحدان خود بدهیم. اگر آنها تأیید کنند آن موقع آمریکا تحریم ها را تعلیق می کند و نه لغو و این صراحت توافق نامه و برجام است، حتما آن را مطالعه کنید. تحریم های کنگره؟ نه تحریم های ثانویه. غیر از مالی و سوییفت و نفت… . اینها را هم تعلیق می کند و نه لغو. ثانویه که می گویند یعنی همه تحریم ها در رابطه با هسته ای، چه کنگره و چه شورای امنیت، چه دولت و چه هرجای دیگر. تحریم های شورای امنیت لغو می شود. آمریکا اصل است. اگر آمریکا تصمیم گرفت که مثلا اروپا را تحریم کند، آیا اروپا می تواند کاری بکند؟ دولت مرکزی آمریکا تعلیق می کند و ایالت های آمریکا ملزم به تعلیق نشدند. ایالت های آمریکا تأثیر چندانی روی ما ندارد. ما می خواستیم تحریم های بین المللی برداشته شود. اصلا این گونه نیست؛ مادر تحریم ها آمریکاست. تحریم های آمریکا تعلیق می شود و ایالاتش هم ملزم به تعلیق نیستند و کدخدای تحریم ها آمریکاست. این قطع نامه اخیر شورای امینت هم این شش قطع نامه را لغو کرده، اما برای ما محدودیت ایجاد کرده است. الان ما اعلام می کنیم که یک بخشش را قبول نداریم. وزارت خارجه هم اطلاعیه داد، البته صراحتا نگفت. وزارت خارجه کدام قسمت را قبول نداشت؟ بحث محدودیت پنج ساله دفاعی و هشت ساله سلاح های معمول و انفرادی و سلاح های دوربرد؛ که ما حق هیچ گونه تجارت سلاح را نداریم و نمی توانیم وارد و صادر کنیم. سلاح هایی که برای حمل کلاهک طراحی شده باشد، مشمول این بخش است. نخیر آنها می گویند شهاب شما درست است که اسم حمل کلاهک هسته ای روی آن نگذاشته اید ولی این موشک این قابلیت را دارد. حتی یک فشنگ ژ۳ را هم نمی توانیم صادر و وارد کنیم. ما می گوییم این بخش را قبول نداریم. آمریکا هم می گوید آن بخشی که شش بخش نامه قبلی را لغو کرده است، قبول ندارم. ما می گوییم این قطع نامه از انسجام کافی و لازم برخوردار نیست، ضمن اینکه تحریم ما را لغو نکرده است. روز اجرا برای ما شده روزی که ما همه چیزمان را خراب کنیم و روز اتمام روزی است که آژانس بگوید مورداطمینان است. من در کمیسیون سؤال کردم از آقای صالحی و عراقچی که زمان این راستی آزمایی کی است؟ اما می گویند زمان تعیین نکنیم بهتر است و مطمئن باشید که درست می شود. برخی از مسائل هم قرار است بین ایران و آژانس محرمانه بماند. این بحث دیگری است و بحث پارچین و بازجویی از دانشمندان ماست. دبیر کل آژانس گفته است که آنها دانشمندان را نمی دهند تا ما بازجویی کنیم و این جدا از برجام است. این همان توافق محرمانه ای است که می گویند بین آژانس و ایران بوده و قرار بوده هیچ کس از آن مطلع نباشد و خانم رایس می گوید من آن را خوانده ام. لفظ خواندن را به کار برده و گفته همه آن را خواندم ولی کپی نگرفتم. بحث ما این است که با توجه به شیطنت آمریکایی ها و با توجه به بی وفایی اینها در قول ها و قرارهایشان، مگر به بیانیه الجزایر عمل کردند و اموال بلوکه شده ما را دادند؟ هم این قطع نامه و هم این برجام بایستی از استحکام حقوقی و قوی برخوردار باشد اما الان نیست و روزنه های فراوان دارد که می توانند فرار کنند. به فرض در شرایطی هستیم که تیم مذاکره کننده به لحظات قبل از امضای توافق رسیده است؛ راه جایگزین چیست؟ آیا ما می توانستیم چیز دیگری به آنها بقبولانیم یا باید میز مذاکره را ترک می کردیم؟ یعنی ما باید بخشی از حقوقمان را می دادیم که آنها قبول کنند؟ ما باید روی حقوقمان می ماندیم ولو اینکه مذاکره به هم می خورد. دنیا که خراب نمی شد. قبل از این توافق به مردم قول دادیم که زندگی تان خوب می شود و نزدیک ۲۰۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده در آنجا داریم و حرف های آنها هم هست و حداقل سایت های منتقدان آنها این مطالب را نگه داشته اند. الان توافق شده، پولی که می خواهند آزاد کنند ۲ میلیارد دلار است. اگر واقعا ما این قدر آسمان را به زمین آوردیم که حقوق مردم بر باد رفته است و کل ثروت مملکت بلوکه شده، یعنی ۲ میلیارد در هشت سال تحریم؟ یعنی سالی سه میلیارد دلار از ما بلوکه کردند و این همه فشار برای سه میلیارد است؟ اگر واقعا همه مشکل ما این بوده است که ۲ میلیارد دلار آزاد کنیم، بهتر نبود مالیات ها را وصول کنیم و جلوی فرار مالیاتی را بگیریم تا چندین برابر این پول به دست آید و مجبور نشویم مملکت را در گرو بگذاریم؟ از قرارداد ژنو تا الان چند دلار قرار بوده است آزاد شود؟ ماهی ۷۰۰ میلیون دلار قرار بوده است که آزاد شود و الان ۱۹ ماه گذشته است که می شود ۱۳ میلیارد دلار اگر آنها این پول را به ما داده اند این پول کجاست که دیده نمی شود؟ اگر از این بانک به آن بانک دست به دست شده است و به ما نداده اند، چه تضمینی است که همین بلا را بر سر بقیه هم نیاورند. بحث ما این است که رقیب و دشمن ما پر از نیرنگ و دروغ است. اگر شما با همه این سابقه ای که از طرف مقابل می دانید، در تیم مذاکره کننده بودید، چه پیشنهادی ارائه می کردید؟ یعنی اینکه می گویید توافق محکم نیست و باید محکم کاری می شد، راهکار عملی اش چیست؟ مذاکره کنندگان باید مثلا چه بند یا ماده ای به توافق اضافه می کردند تا محکم باشد؟ راهش این است که ما روی حقوقمان می ایستادیم و اگر حقوقمان را نمی دادند امضا نمی کردیم، دنیا که خراب نمی شد. جان کری می گوید که اگر ما هم زیر توافق بزنیم، دنیا دیگر با ما همراهی نمی کند. پس چرا می گویید ما مملکت را از فاجعه جنگ نجات دادیم. اگر اینها از قدرت بازدارندگی می ترسند چرا ما مملکت را در گرو چنین چیزی گذاشتیم؟ مسئله بازدارندگی نظامی نیست. کری می گوید آن اجماعی که علیه ما شکل گرفته بود بعد از توافق از بین رفته و حالا اگر آمریکا توافق را نپذیرد، کشورهای دیگر با او همراهی نمی کنند. آمریکا نمی تواند در حمله نظامی به ایران موفق باشد. چهار تفنگچی ملاعمر پدر آنها را درآورده. آیا داعش را می توانند جمع کنند؟ اینها جنگ روانی راه انداخته اند. اوباما می گوید اگر جمهوری خواهان تن به این قضیه ندهند راه بعدی جنگ است. از آن سو هم می گوید اصلا امکان ندارد با حمله نظامی به مقصدمان برسیم. اگر آمریکا بخواهد خلف وعده کند به گفته خود آقای کری جهان با او همراهی نمی کند و شرایط ایران در معادلات جهانی فرق کرده است و این را نمی شود منکر شد. آمریکا اگر می توانست با تحریم ما را به زانو در بیاورد مطمئن باشید برای مذاکره التماس نمی کرد. ما می گوییم حالا که نتوانسته است و از راه مذاکره وارد شده، چرا به رقیبی امتیاز بدهیم که در میدان نبرد نتوانسته سرنوشت قضیه را عوض کند. سؤال من هم از ابتدا همین است که وقتی آمریکا از سر نیاز آمده، شما اگر جزء تیم مذاکره کننده بودید از موضع قدرت، چه اصل یا بند یا ماده ای را به این توافق اضافه می کردید؟ ما اگر روی حقوقمان می ایستادیم و به آنها امتیاز نمی دادیم این گونه زیاده خواه نمی شدند. ما همه به یک اندازه ایرانی هستیم. باید ببینیم امروز که داریم این کار را می کنیم اگر فردا این اتفاق افتاد آیا همان طور که می گویند برنده شده ایم؟ اگر دیواری که به زور بین ما کشیده شده است ترکی در آن ایجاد کنیم و کشورهای اروپایی سرمایه های کارخانه های خودشان را بیاورند، همین سرمایه گذاری باعث می شود به تحریم ما تن ندهد و به جای ابزار نظامی می شود از ابزار اقتصاد استفاده کرد. شمشیر بازگشت تحریم بالای سر ماست و باید به او امتیاز بدهیم. ما اینها را پرسیده ایم. قراردادبستن همین طوری نیست یک تیم در ابعاد مختلف باید شش ماه تا یک سال کار کند و در نفت، برق و… بررسی کنند تا بتوانند توافق کنند. یک مقام بلندپایه با یک تیم می آید و امضا می کند و می رود. شما خیال می کنید ما دیروز توافق را اعلام کردیم و امروز آقای فابیوس و وزیر دارایی آلمان که به ایران می آیند که قرارداد ببندند؟ اصلا این گونه نیست شما بروید و از وزرات خارجه بپرسید. آنها آماده هستند، اما به شرط امتیازگرفتن. موضوع بعد هم اینکه آیا واقعا سرمایه گذاری آنها خیری برای مملکت ما داشته است؟ اگر این طور بود که ما زمان شاه هیچ گونه مشکلی نداشتیم و زمان هاشمی هم نمی بایست مشکلی می داشتیم. من بازدارندگی از تحریم را می گویم. آنها تحریم را طوری بستند که اگر آمدند اینجا و سرمایه گذاری کردند این سرمایه گذاری با رانت و امتیاز برای آنها باشد. من ملی گرایان را قبول ندارم، ولی می گویم در جریان نفت مصدق، کاشانی و فاطمی در آن فضا ایستادگی کردند وقتی آن سرنوشت را می بینیم، آنها خیلی خوب عمل کردند و زیر بار نرفتند و گفتند نفت حق ماست. آنها ناوگان خودشان را به خلیج فارس آوردند و با فشار و تهدید، در خوزستان و جاهای دیگر غائله درست کردند، اما اینها ایستادند و زیر بار زور نرفتند، ولی قاجار گفتند خیلی به نفع ماست و ترک مخاصمه شد و روسیه قول داد بعد از صد سال بیرون برود. به خدا من این قراردادهای ترکمانچای و گلستان را با خستگی می خوانم، ولی در ارض روم امیرکبیر بوده است یا در نفت فاطمی بوده است. آن را با شوق وذوق می خوانم که چقدر خوب ایستادند، کاری به عقاید مصدق و اینها هم نداریم. به هرحال در این شرایط ترجیح شما نپذیرفتن است؟ این باید بررسی شود و شورای امنیت ملی و مجلس باید آن را بررسی کند. شما بررسی کردید؟ نه، داریم بررسی می کنیم و داریم سؤال می کنیم و دنبال جواب هستیم و آنها باید بیایند و جواب بدهند و شاید جایی کاری کرده اند و به ما نگفته اند، آمدند و گفتند فلان تضمین را گرفتیم. به هر حالدر آخر ما باید این پکیج را بپذیریم یا نپذیریم؟ نظر شما بر نپذیرفتن است؟ این را کارشناسان باید دقیق بررسی کنند. من با نظراتی که دارم اگر جواب نگیرم، چون یک رأی هم بیشتر ندارم، رأی من مخالف خواهد بود و اگر دلیل و سند بیاورند که مثلا در فلان قسمت این لغو شده است و آن چیز هست، آن موقع مسیر چیز دیگری می شود. این فضای استبدادی که درست کردند که هر کسی نقد کند آن را دشمن خدا و پیغمبر بدانیم، مثل آن روزهایی است که می گفتند مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است. حالا اگر به فرض، بعد از این بررسی ها شما و اکثریت نمایندگان به این نتیجه رسیدید که با این توافق مخالف هستید، برنامه تان برای ادامه مسیر چیست؟ می شود دوباره بروند و مذاکره کنند. شورای امنیت سازمان ملل قطع نامه را تصویب کرده و بعد از دو سال مذاکره این توافق حاصل شده. مگر می شود به همه دنیا بگوییم قطع نامه را کنار بگذارند و بیایند دوباره مذاکره را آغاز کنیم؟ این قطع نامه به عنوان ضمانت توافق است؛ مثل وقتی که شما می خواهید وام بگیرید و یک ضامن باید معرفی کنید، اما اگر فردا به بانک بگویید من وام را نمی خواهم که دیگر ضامن مسئولیتی ندارد. یعنی اگر الان در مجلس رأی مخالف بدهید و توافق تصویب نشود، قطع نامه سازمان ملل هم خودبه خود لغو می شود؟ بله. بعد از آن دوباره از اول مذاکره می کنند. به نظر شما این توافق، به عنوان تصمیم نظام تلقی می شود یا تصمیم دولت آقای روحانی یا مثلا تیم آقای ظریف؟ تصمیم نظام است. وقتی این توافق بررسی شد، چه تأیید شود و چه رد شود، قانونی است که تصویب شده و همه باید از آن حمایت کنیم. اگر بخواهیم منافع ملی را در نظر بگیریم باید فضا برای نقد و بررسی باز شود و بعد هم همه از نتیجه ای که قانون می شود حمایت کنیم. فکر می کنید چه اندازه از نقدهایی که می شود، بیش از آنکه منافع ملی را در نظر بگیرد، منافع سیاسی برخی جناح ها و گروه ها را به دنبال خود دارد؟ من اصولگرا هستم اما گردنم در گرو هیچ حزب و گروهی نبوده است. شما عضو جبهه پایداری نیستید؟ خیر. من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم. فقط در دوره دانش آموزی عضو حزب جمهوری بودم که بعد به دلیل اینکه وارد سپاه شدم، استعفا دادم. شما در دوره آقای احمدی نژاد اگر بررسی کنید انتقاداتم از ایشان مشخص است. این حرف من را حتما منتشر کنید. در دوره آقای احمدی نژاد یکی از نمایندگان همین مجلس به من می گفت بیا گروه فداییان احمدی نژاد تشکیل دهیم و من قبول نکردم. اما جالب اینجاست که همین فرد، الان در کمیسیون امنیت ملی مدافع سرسخت دولت شده است. ولی من از آنها نیستم که به فکر فردا باشم که اگر رأی نیاوردم جایی در دولت داشته باشم. خدا شاهد است من یکی از افرادی هستم که با بسیاری از اعضای این دولت سابقه رفاقت دیرینه دارم. افرادی مثل آقایان صالحی امیری، ترکان و ربیعی سال هاست که با من رفیق هستند و با آنها همکاری داشته ام و با بعضی از اعضای این دولت رفت وآمد خانوادگی دارم. زمان دوم خرداد استاندار ما گفت شما طوری رفتار کن که ما به وزارت کشور بگوییم تو کمی دوم خرداد را درک کرده ای تا بتوانیم در اینجا حفظت کنیم. اما گفتم نمی توانم خودم را قانع کنم. در دولت احمدی نژاد همه فکر می کردند من بلافاصله استاندار لرستان می شوم، اما من ملاک و معیارهای خودم را داشتم و نپذیرفتم آدمی بشوم که به من بگویند این کار را بکن و آن کار را نکن. این نمایندگی مجلس هم وامی است که از انقلاب گرفتم. نه تفنگچی کمکم کرده و نه از رانتی استفاده کرده ام. همین پول های رحیمی به من هم پیشنهاد شد. مگر در انتخابات مجلس نهم هم رحیمی پول داده بود؟ نه در همان انتخابات مجلس هشتم هم من کاندیدا بودم و رأی نیاوردم. آن زمان وقتی این پول به من پیشنهاد شد پرسیدم از کجاست؟ گفتند متعلق به یک نفر است که می خواهد کمک کند. گفتم باید بدانم از طرف کیست. آخرسر گفتند از طرف آقای رحیمی است و من پول را پس دادم و الان سرم بلند است. در دوره آقای احمدی نژاد هم برخی از معاونان ایشان با من سابقه رفاقت دیرینه داشتند و با بعضی از آنها از دوران دانشجویی همکلاس و رفیق بودم. وقتی نماینده شدم یکی از آنها تماس گرفت و به دفترش رفتم و گفت مدارک فوق لیسانست را بده، همین جا خودم استاد راهنمایت می شوم و دکترایت را بگیر. گفتم می ترسم مدرکم را به تو بدهم و همین مدرک هم از دستم برود، گفت کپی آن را بده. من همان شب کپی ها را در کیفم گذاشتم ولی تردید داشتم. صبح روز بعد رفتم پیش آقای آقاتهرانی و گفتم برایم استخاره بگیرد و آیه هبوط آدم و رانده شدن از بهشت آمد. چند بار بعد از آن معاونت پارلمانی آن آقا آمد و گفتم مدارکم همراهم نیست و آن کار را نکردم. من آن زمان از این روابط استفاده نکردم و الان هم با توجه به روابطی که با بیش از ۱۰ نفر از اعضای این دولت دارم، اگر فقط سکوت کنم و درباره دولت یا این توافق چیزی نگویم، خیلی چیزها ممکن است به دست بیاورم. اما جایی که پای منافع ملی و اعتقاداتم باشد کوتاه نمی آیم.