در مورد مسأله هسته ای ایران و مذاکرات فعلی بحث های زیادی صورت گرفته و از منظرهای مختلف به آن نگاه شده است. اجازه می خواهم از منظر جدیدی به آن نگاه و توجه شود، منظر اتفاق تاریخی ممانعت و جلوگیری از توسعه راه آهن ایران: در پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی ذیل عنوان “آشنائی با شرکت راه آهن ج.ا.ا.” می خوانیم: “در ۹ نوامبر ۱۸۹۰ (۱۲۶۹ شمسی) ناصر الدین شاه قاجار پیمان نامه ای با روسیه تزاری امضا کرد که ایران را از ساخت راه آهن تا ده سال باز می داشت”. جالب است بدانید که با انقضای این مدت ده ساله، روسیه دَبه می کند و پس از مدتی مذاکره، محدودیت عدم توسعه راه آهن به دستخط مظفرالدین شاه قاجار ده سال دیگر تمدید می شود. تاریخ نشان می دهد و ثبت می کند که عملاً ایران تا تاریخ ۱۳۰۶ شمسی – یعنی نزدیک به چهل سال- در موضوع توسعه راه آهن نمی تواند اقدامی کند و ابر قدرت های وقت، اجازه توسعه را نمی دهند. تاریخ نخستین راه آهن ایران را در سال ۱۸۴۸ (یعنی ۱۲۲۷ شمسی) بین بندر انزلی و رشت ذکر کرده و در سال ۱۲۶۱ شمسی نیز راه آهنی به طول حدود ۸۷۰۰ متر بین تهران و شاه عبدالعظیم ایجاد شده است. لذا ملاحظه می گردد که عملاً قبل از پیمان نامه ذلت بار ناصرالدین شاه و قبول عدم توسعه راه آهن، نیز توسعه ایران با محدودیت و مشکل از طرف ابر قدرت ها روبرو بوده است. اگر انگلیس راه آهنی را بین بوشهر و برازجان راه انداخته، صرفاً مربوط به خودش بوده و بعداً هم آن را جمع کرده و برده است. پیمان نامه منع توسعه راه آهن موجب توقف توسعه عملی صنعت کشور در مدتی نزدیک چهل سال گردیده است. تا این که در سال ۱۳۰۶ به دلیل نیاز دولت انگلیس در جنگ های جهانی اجازه ایجاد راه آهن شمال به جنوب با وضع و اخذ مالیات از قند و شکر و چای داده می شود. هم خوش به حال انگلیس می شود و هم نوکر دست نشانده شان یعنی رضا خان را قهرمان و مبتکر توسعه راه آهن جا می اندازند. در این مدت چهل سال، توسعه راه آهن جزو خواسته ها و آرزوهای ملت ایران بوده است و برای مردم عقده شده بود. این پیمان نامه ننگین عدم توسعه راه آهن، موجب خسارات فراوان به صنعت سیمان و آهن کشور گردید. ایران با داشتن معادن متنوع در این دو حوزه صنعتی عملاً به دلیل نبود کاربری از بهره برداری سیمان و آهن محروم گردید و در عمل، رشد صنعتی ایران متوقف شد. با ذکر موضوع توسعه راه آهن می خواهم این نکته را یادآوری کنم که چگونه یک توافق منع می تواند یک کشور بزرگ را از توسعه و پیشرفت باز دارد و چگونه ملت ایران از قافله علم و دانش باز می ماند و در صنعت رشد نمی کند. حال تصور کنیم که در بحث هسته ای توافقنامه موجب ممنوعیت ها و محدودیت های ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۵ سال برای ایران گردد. این مدل، همان مدل منع توسعه راه آهن است. پس از پایان مدت مذکور مجدد ابر قدرت ها دَبه می کنند و زمان را حداقل یک بار دیگر تمدید می نمایند و این یعنی ایران اسلامی را حداقل پنجاه سال از قافله علم و دانش و صنعت و توسعه و پیشرفت، با یک پیمان نامه، عقب می اندازند. البته باید توجه داشت که هر سال فعلی در دنیای تحول تکنولوژی و فناوری بالغ بر ده سال معادل در یکصد سال قبل است. پس: فاعتبروا یا اولی الابصار.