به گزارش اطلاع رسانی جبهه پایداری انقلاب اسلامی به نقل از رجانیوز، در سؤال دانشجویی به امضای علی اصغر جاویدپرور دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان آمده بود: «با توجه به اهمیت انتخابات مجلس در سال جاری و لزوم ایجاد فضای شور و نشاط سیاسی در دانشگاه و همچنین جهت روشن شدن مواضع جریانات مختلف برای دانشجویان، از محضر جناب عالی سوالاتی پیرامون مواضع جبهه پایداری در زیر مطرح شده است. مطمئنا پاسخ های روشن جناب عالی به پرسش های مطرح شده، کمک شایان توجهی به تحلیل های دانشجویی در دانشگاه صنعتی اصفهان و به تبع آن هدایت موثرتر جامعه در انتخابات اخیر مجلس خواهد کرد. ۱- در صورت امکان توضیحاتی در مورد دلیل اصلی تشکیل جبهه پایداری را در فضای انتخاباتی سال جاری بفرمایید. ۲- مهم ترین وجوه تمایز این جبهه را با دیگر جریان های سیاسی کنونی در چه می دانید؟ ۳- نقش علامه مصباح در این جبهه را تشریح بفرمایید. ۴- جبهه در آینده چه هدفی را دنبال می کند و چه ساز و کاری را برای رسیدن به آن در نظر گرفته است؟» در عین حال، حجت الاسلام و المسلمین آقا تهرانی در پاسخ به این سؤال نوشت: بسم الله الرّحمن الرحیم با سلام در پاسخ به چند سؤالی که از جانب عزیزان دانشجوی دانشگاه اصفهان در هنگامه انتخابات مطرح شده می گویم: ۱) دلیل اصلی تشکیل جبهه پایداری: به واقع تشکیل این جبهه بازگشت به دوران فتنه دارد که عده ای از دوستان به محضر حضرت آقا شرفیاب شدند و آن عزیز امر به بصیرت دهی فرمودند؛ پس از آن بود که فراکسیون انقلاب اسلامی به راه افتاد و بی بصیرت ها را در صحن مجلس به مناسبت ها محکوم کرد. با فرا رسیدن دوران انتخابات ساکتین در فتنه و نیز منحرفین یکی پس از دیگری فعال می شدند. این فعالیت آن ها در آینده و فتنه های آتی خود را بهتر نشان خواهد داد. طبیعی بود که عده ای از دوستان هم فکر اعلان مواضع کنند تا که خواص بی بصیرت صحنه را برای تاخت و تاز باز ببینند و بچه های حزب الله فردا بین بد و بدتر نمانند که یا به انحرافیون گرایش یابند و یا به راه اندازان بی درد فتنه رأی دهند. اشکال از آن جا شروع می شد که برخی شعارهای ارزش مندی را در جامعه داده بودند و میوه های شیرینش را چیده بودند و اینک خود دیروز خود را فراموش کرده و دیگر غرورشان آن ولایت مداری دیروز را برنمی تابید. این بود که “پایداری” شعار اصلی جبهه شد. آن را جبهه نامیدند تا که حزب و اشکالاتش را نداشته باشد. با استناد به صحبت مقام ولایت (دام عزه)؛ معنویت، عقلانیت و عدالت را شعاری مناسب یافتند به شرطی که بر محور ولایت تحقق یابد تا که به هر کلمه گروهی از انحراف را کنار زده باشیم، لیبرالیست های بی معنا نه، متحجران بی درد و عقل نه، و ویژه خواهان عدالت ستیز نیز نه. و اگر هر سه تحقق یافت بدانند که باید بر محور ولایت الهی، نبوی، علوی، مهدوی و اینک، فقیهی مجاهد که بیان و گفتارش حجت است استوار گردد. ۲) با توضیحی که بر اولین پاسخ نوشتم این سؤال تان نیز جواب داده شد که وجه تمایز این جبهه با دیگر جریانات چه می باشد. دیده شد که دیگر دوستان به صحنه وارد شده اند و خود به مصلحت اندیشی افتاده اند در حالی این جایگاه اولاً از آن مقام ولایت است و ثانیاً به صراحت حضرت آقا، ساکتین در فتنه را محکوم کرده و از مردم خواستند که به کانون قدرت و ثروت منتخبین انتساب نداشته باشند، ولی دارند. از خودشان بپرسید و لحظه ای به بیانات دیروز و امروزشان بنگرید! برای ما گو این که همه مورد احترامند و دوستشان داریم ولی غفلت نشود که بیان مقام ولایت و امامت حجت است و با او همه را باید تراز کرد تا که به اشتباه نیفتیم. ۳) پس از داستان فتنه و انحراف دوستان به محضر مبارک حضرت استاد آیت الله مصباح (دام ظله) می رسیدند و از رهنمودهای ایشان بهره می بردند و البته این نشست ها با جناب آیت الله جنتی (دام ظله) و نیز قدری رقیق تر با آیت الله یزدی (زید عزه) برقرار می شد. برای تکمیل نیاز معنوی خود، جناب آیت الله خوشوقت (حفظه الله) نیز برایمان کارساز بودند. تا این که جبهه ها و احزاب برای انتخابات یکی پس از دیگری به فکر اعلان مواضع افتادند. حضرت استاد در نشستی دوستان را دعوت به اعلان مواضع فرمودند. و در ضمن اشاره داشتند که شعارهایی گویا که جامع افراد و مانع اغیار باشد داشته باشید. وقتی که به اعلان مواضع جبهه رسیدیم برخی حضرت ایشان را از حضور در جلسه منع کرده بودند. ولی ایشان نسبت به اهمیت این کار بیشتر احساس مسئولیت فرمودند و در افتتاحیه قدری زودتر از وقت سخنرانی حضور یافتند و خود را از خاندان پایداری معرفی کردند. ما که باور نداشتیم ولی او همیشه پیشگام بوده و هست، خدایشان نگه دار باشد. ۴) هدف همان است که در شعارها بیان شد؛ ولایت مداری؛ ولایت مداری؛ ولایت مداری. از خداوند متعال توفیق نیل به آن را داشته و داریم. کاری است بس بزرگ ولی چه کنم که آرزو بر جوانان عیب نیست. شیعه به ویژه عمری از خسران عملیاتی نشدن این ادعا سوخته و ساخته است. اگر هدف را مقدس بدانیم که هست برای آن باید هزینه داد. این است که باید از طریق گفتمان و نشست های آزاد، گفتگو با جوانان و معطل نشدن برای چند نفر وامانده، خلاصه بیداری و بصیرت را به جامعه القا کرد. فراموشم نمی شود که در دوران فتنه حضرت آقا (سلام الله علیه) می فرمودند: که در جو مه آلود و گردآلود، غبارآلود است که برخی سوء استفاده می کنند؛ در تاریکی آن ها نورافکن بیندازید. اگر این شد مردم اشتباه نخواهند کرد. عبارات نقل به مضمون است، که معانی را گرفته و به زبان خودم بیان کردم. ایستاده ایم تا که خود بیدار باشیم و دیگران را نیز به بیداری بیشتر فراخوانیم. جالب است که چون این خیر را بر دیگران خواسته ایم خداوند متعال خودمان را بی بهره از این داشته نکرده. انشاءالله که این باشد. «قل ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی» این دعوت انبیای الهی و تابعین به آن عزیزان است که بیدار باش و دیگران را به بیداری فرا خوان! والحمدالله اولاً و آخراً دوست تان دارم به همه عزیزان دانشجو سلامم را ابلاغ کنید! تهران ۱۱ بهمن سال نود