از بدو خلقت بشر تا به امروز نبرد بین خیر و شر در جهان بوده است . نبردی که همواره با سیاست زر و زور و تزویر و سعی در حیله گری برای ایجاد گسست در جبهه حق ، از سوی جریان باطل همراه بوده است . این سنت شیطان است که تفرقه بیاندازد و مسیر خود را بگشاید. اما سنت خداوند که دست او بالاترین دست هاست (و ید الله فوق ایدیهم ) و چاره ی او بالاتر از تمام مکر هاست (ومکرو مکر الله و الله خیر الماکرین ) این است که هر بار از طریق بندگان مخلص خود ؛ پرده از تزویر ظالمان و منفعت جویان برداشته و آنچه اعوان باطل بنا کرده اند مانند تار عنکبوت که سست است و در اثر کوچکترین فشارها از بین میبرد و نابود می سازد . نیرنگ ورزی زمانی در حکومت فراعنه تجلی یافته و لختی دیگر در حکومت یزید ، گاهی در استعمار پیر بروز و گاهی در قالب استعمار نوین امپریالیستی برای تحقق نظم نوین جهانی ظهور می کند . اثبات این موضوع را شاید بهتر است از زبان “همفر” سفیر بریتانیا در دولت عثمانی ، بیان کنیم . وی در کتاب خاطرات خود می نویسد : «ما اسپانیا را با زنا و مشروب پس گرفتیم ، ایران و عثمانی را نیز چنین خواهیم کرد . » این خود نمونه بارز حاکمیت شیطان است . از آغاز حکومت قاجاریه ردپای انگلیس ها در ایران مشهود است . کیف انگلیسی در جریان بر سر دار رفتن شیخ فضل لله نوری و قتل امیر کبیر نقش بی بدیل و غیر قابل انکاری را بازی کرد . حقایق تلخ رقم خورده در ایران و دخالت های انگلیسی ها در کشورمان دل هر وطن پرست و مسلمانی را به درد می آورد . این نقش در زمان بعد از رضا خان پهلوی با حضور آمریکایی ها و به دلیل انتقال استعمار انگلیسی به آیزنهاور آمریکایی اندکی کمرنگ شد ، اما وقتی با تلاش شجاعانه و بی دریغ دانشجویان پیرو خط امام این بت شیطان بزرگ شکسته شد و آمریکای منفور و شوروی از هم پاشیده و آنها جایگاه خود را در ایران از دست دادند ، فضا برای یکه تازی مجریان مدرن سیاست نیرنگ و دورویی باز شد. استعمار پیر با نزدیک شدن به ساختار هایی همچون کارگزاران و مشارکت که اندیشه غرب منشانه و ساده لوحانه آنها مبتنی بر سازش کاری با قدرت های استکباری روشن شده بود و همچنین گماشتن عوامل خود در ساختار این تشکل ها ، اقدام به باز سازی و تجدید قوا کرد، انگار که تاریخ دوباره تکرار میشود . عقده گشایی انگلیس ها از مشروطه مشروعه ، با طراحی حوادث سال های ۷۸ و۸۸ باز هم اصل تکرار پذیری تاریخ را به اثبات رساند، حوادثی که این بار شاید عقده گشایی انگلیسی از آرمان های انقلاب و نهضت امام خمینی (ره) بود، که البته نتیجه ای هم برایشان در بر نداشت. با وجود اینکه این تهدید ها و فتنه ها شناسایی و خنثی شد ولی فتنه گری و تفرقه افکنی به پایان نرسیده است و ادامه دارد. شناسایی تهدید ها و خنثی سازی آنها فقط درمانی موقت است . علاج دائم که موجب پیشگیری هم خواهد بود ، بصیرت افزایی است. چراکه در شرایط کنونی نیز بیشترین ضربه را از بی بصیرتی و ساده انگاری لمس کرده ایم ، اما چکونه است که مدام از این ناحیه لطمه می خوریم . چگونه است که بی بصیرتی تا آنجا در اعماق ریشه کرده که ، در برهه ای که وقایعی در ارتباط با باغ غیر قانونی سفارت انگلیس و سلسله اتهامات دولت مکار بریتانیا بر علیه نظام جمهوری اسلامی و قدم نهادن جاسوس خانه ی این کشور در پروژه براندازی نرم نظام به اصطلاح قطع رابطه با ایران و … رقم می خورد و در زمانیکه نمایندگان بحث کاهش و قطع رابطه با انگلستان را مطرح می کنند ، افرادی مثل مطهری در رد آن سخن می رانند و به شدت مخالفت می کنند. آیا حمایت از روش های خصمانه انگلستان با توجه به راهبردی که در قبال ایران اسلامی در پیش گرفته چیزی غیر از خود سوزی سیاسی محسوب میشود؟ آیا حمایت از خائنین به ملت ایران که در تمام دوران به استثمار ایران پرداخته اند و در جایی که توان نیافتند به خرابکاری بر علیه نظام دست زدند، جای توجیه می گذارد؟ متاسفانه این بی بصیرتی و بینش سیاسی غلط است که دامنگیر برخی خواص شده و از این دست نیز فراوان هست که شخصیت هایی که همه آنها را یاران انقلاب می دانستند خوراک و سوژه برای دشمنان و بدخواهان تهیه می کنند. حال با وجود تحریم ها و تهدیدها ، سنگ اندازی های دشمنان نظام در قالب آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل و دیگر نهادهای غربی ، به این بیاندیشیم که تا چه حد توان برخورداریم تا با وجود این همه ناهمواری ها، حمایت های داخلی را نیز از دشمنان قسم خورده ی انقلاب بر تابیم. این است که می بایست در مقابل انحراف در هر وجهه و لباسی باشد ایستادگی نمود؛ مع الوصف، امید است تا با بصیرت افزایی به ندای این عمار؟ رهبر فرزانه لبیک گفته و با وحدت اصولی، برای رشد و تعالی سرزمین مان ایران تلاش کنیم. علی حسینی