بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، و صلّی الله علی محمد و آل محمد، لاسیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء
مرامنامه جبهه پایداری انقلاب اسلامی
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ[۱]
مقدمه
خداوند متعال انسان را در این جهان مادی آفرید تا که با اختیار خود[۲] از راه بندگی او[۳] به حیات طیبه در این جهان[۴] و حیات جاویدان در جوار رحمت و قرب الهی، که حیات واقعی است[۵] نائل آید. در مصاف حق و باطل[۶] که وسیله ای برای امتحان انسان هاست[۷]، خدای متعال وعده رستگاری و بشارتِ نیل به وعده های خویش را تنها به بندگان خود و پایداران جبهه حق داده است[۸].
رسول گرامی اسلام و جانشینان معصوم وی، که سلام و رحمت خداوند بر همه آن ها باد، در زمان حضور، رهبران جامعه بشری هستند[۹] و در زمان غیبتِ امام معصوم، ولیّ فقیه جانشین وی و رهبر و حاکم اسلامی و واجب الاطاعه است[۱۰]. پیروزی انقلاب اسلامی، علیرغم توطئههای استکبار جهانی، به رهبری امام خمینی (ره)، و برقراری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و نیز رهبری امام خامنه ای (دام ظله) پس از امام راحل (ره)، زمینه را برای تشکیل دولت اسلامی، جامعه اسلامی و سرانجام تمدن اسلامی فراهم کرده است. در این میان در کنار قوای سه گانه و نهاد های رسمی نظام، تشکل های سیاسیِِِِِِ برگرفته از آموزه های اسلامی نقش تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه دارند. در حقیقت صلاح و سداد جامعه اسلامی ما در گرو مدیران صالح و کارآمد، از هر نوع و در هر سطح، و برآمده از این گونه تشکل های مردمی است. مدیرانی که به دلیل اهداف بلند الهی و برخورداری از درجه بالای بصیرت[۱۱] و تقوا از یک سو و تلاش و پاکدامنی و کارآمدی از سوی دیگر یار و مددکار رهبر مسلمین هستند[۱۲]. خداوند به مؤمنان صالح از امت اسلام وعده پیروزی و جانشینی خدا بر روی زمین[۱۳] با هدف برقراری امنیت[۱۴]، بندگی خالص خدا بدور از هرگونه شرک[۱۵] و عمل به احکام نورانی اسلام[۱۶] داده است. بنا بر این، هدف از حکومت اسلامی برقراری حاکمیت صالحان برروی زمین، برقراری امنیت، بندگی خدا و پیاده کردن احکام اسلام است و هدف از تشکل های اسلامی کمک به اهداف یاد شده و روش آن دعوت به نیکی، امر به معروف و نهی از منکر[۱۷] و نیز تعاون و یاری در نیکی و تقوا[۱۸] است.
گو این که تقوای فردی در کار های سیاسی لازم است، ولی کافی نیست و بدون شک دستیابی به حاکمیت الهی با آن حاصل نمی شود. پس باید فعالیت سیاسی به شکل جمعی انجام شود[۱۹] . گرچه این مهم به رهبری امام راحل (ره) و امام خامنه حاصل آمده اما مشکلاتی بر سر راه است که فعالیت های جمعی را به مخاطره می اندازد. یکی از آن مشکلات، گرایش به تحزب به معنای غربی[۲۰] و اعتقاد و عمل به ارزش ها و روش های بیگانگان است. جبهه پایداری انقلاب اسلامی درصدد گرفتن قدرت در چنگ خود نیست و در واقع نمی خواهد با زد و بند های سیاسی و به هر قیمتی افراد منتسب به خود را بر سر کار آورد. این جبهه معتقد است در فعالیت های سیاسی باید به اصول انقلاب و دیدگاه اسلام توجه شود؛ به همین جهت، پرداختن به جنبه فرهنگی کار سیاسی، تبیین شاخص های تشکل اسلامی و ارائه نمونه عملی آن و تربیت مدیران سیاسی طراز اسلام را از مهم ترین تکالیف سیاسی خود می داند.
هدف از تشکیل جبهه پایداری انقلاب اسلامی بوجود آوردن تشکلی اسلامی، فرهنگی، انقلابی، ولایی و گفتمانی است تا در جهت حاکمیت صالحین تلاش کند[۲۱] و با برخورداری از ویژگی های یک تشکل اسلامی بتواند با پرداختن به تربیت و روی کار آوردن مدیران سیاسی صالح و کارآمد به بالندگی جامعه اسلامی مدد رساند. بدین ترتیب، زمینه تحقق اهداف الهی در ابعاد مختلف فراهم آمده و در نتیجه ضمن حرکت آحاد جامعه به سوی سعادت مادی و معنوی در دنیا و آخرت، زمینه حکومت عدالت گستر جهان، حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فراهم گردد.
۱. اهداف و راهبردها
جبهه پایداری انقلاب اسلامی، بر اساس آموزه های اسلام ناب محمدی و فرمایشات و مطالبات مقام ولایت فقیه، فعالیت های سیاسی اجتماعی خود را سامان خواهد داد. نظارت شورای فقهاء نیز آینده این تشکل سیاسی الهی را ضمانت خواهد کرد. این جبهه تلاش می کند روح فرهنگ اسلامی را در کالبد فعالیت های سیاسی خود بدمد؛ از این رو برای طی این مسیر اولین گام مهم را پرداختن به خودسازی و تمرین تقوا و حرکت به سوی ارزش های اصیل اخلاق در همه سطوح می داند.جبهه پایداری انقلاب اسلامی در مسیر تشکیل جامعه اسلامی و در نهایت تمدن سازی اسلامی، ضمن مبارزه با منحرفانی که روی زمین فساد می کنند، در صدد تبیین و تقویت جنبه های فرهنگی کار سیاسی در جامعه، ارائه الگوی عملی در این زمینه، پرداختن به تربیت نیروهای صالح و کارآمد از همه اقشار مردم برای مدیریت های اجتماعی سیاسی کشور و حمایت از چهره هایی است که با این اهداف و شاخص ها قرابت بیشتری داشته باشند. همچنین در حوزه های تعلیم و تربیت، دانش و فناوری، فرهنگی ـ اجتماعی، حقوقی ـ قضایی، اقتصادی، بهداشت رفاه و تأمین اجتماعی، سیاسی ـ امنیتی، و اداری ـ مدیریتی، اهداف و راهبردهای زیر به منظور دستیابی همه جانبه به اهداف جامعه اسلامی را مورد تأکید قرار می دهد:
۱.۱ تعلیم و تربیت
به منظور دستیابی به هدف نهایی تعلیم و تربیت اسلامی که چیزی جز قرب اختیاری به خداوند متعال نیست و نیز هدفهای میانی تعلیم و تربیت یعنی ارتقای سطح دانش و بینش و تفکر و خلاقیت افراد، دستیابی به فضیلتها و مکارم اخلاقی و مهارتهای زندگی، رشد همهجانبه و متوازن استعدادهای آدمی در عرصههای مختلف ارتباط با خدا و همنوعان و طبیعت وبرخورداری جامعه از انسان تربیت یافته در این نظام؛ به عنوان فردی مؤمن، آگاه و پرهیزگار، در جستجوی ثواب و کار صواب، گناه گریز، دارای روحیه انقلابی، ظلم ستیز و استکبار ستیز، با محبت و مهربان به همنوعان، حامی مظلومان، دارای حضور مؤثر و سازنده در زندگی اجتماعی، راهبردهای زیر مورد تأکید می باشد:
۱.۱.۱ تربیت الهی توحیدی؛
۱.۱.۲ فضاسازی معنوی و تقویت اخلاق اسلامی؛
۱.۱.۳ تقویت روحیه پاکدستی، حلال خوری، ورع و پرهیز از گناه فردی و جمعی بویژه مال حرام و رانت خواری؛
۱.۱.۴ تربیت پیشگیرانه؛
۱.۱.۵ تأکید بر تعلیم و تربیت در کودکی، نوجوانی و جوانی؛
۱.۱.۶ مشارکت همگانی در تعلیم و تربیت؛
۱.۱.۷ تأکید بر نقش تربیتی خانواده؛
۱.۱.۸ استفاده از ظرفیتهای تربیتی نهادهای دینی؛
۱.۱.۹ افزایش خودباوری؛
۱.۱.۱۰ تقویت هویت اسلامی ـ ایرانی.
۱.۲ فرهنگی ـ اجتماعی
برای دستیابی به هدفهای فرهنگی ـ اجتماعی نظام اسلامی یعنی ژرفابخشی به ایمان و معرفت و بصیرت دینی افراد جامعه، نهادینه کردن فضیلتهای اخلاقی، انطباق الگوهای رفتاری جامعه با ارزشهای اسلامی، و تحقق عدالت اجتماعی راهبردهای زیر مورد تأکید است:
۱.۲.۱ ترویج و محوریت بخشی به توحید الهی در جامعه اسلامی؛
۱.۲.۲ گسترش گفتمان عدالت خواهی، ظلم ستیزی، و استقلال طلبی؛
۱.۲.۳ گسترش اخلاق اسلامی در روابط اجتماعی؛
۱.۲.۴ جامعهپذیری بر پایه باورها و ارزشهای اسلامی؛
۱.۲.۵ نقد سبک زندگی غربی واحیاء و ارائه سبک زندگی اسلامی و الگودهی مناسب با پرهیز از سکولاریزه کردن جامعه و تقلید کورکورانه از غرب؛
۱.۲.۶ مهجوریت زدایی و پیرایش فرهنگ دینی از انحرافات، خرافات و سنن غلط؛
۱.۲.۷ ترویج امر به معروف و نهی از منکر؛
۱.۲.۸ جریانسازی فرهنگی و مبارزه با تهاجم و شبیخون فرهنگی؛
۱.۲.۹ استوارسازی نهاد خانواده بر مبنای راهبردهای اسلام؛
۱.۲.۱۰ تقویت جایگاه زن و نقش مادری؛
۱.۲.۱۱ توجه ویژه به جوانان در امور اجتماعی؛
۱.۲.۱۲ تأکید بر نقش محوری مساجد؛
۱.۲.۱۳ استفاده موثر از رسانه در تبلیغ فرهنگ اسلامی؛
۱.۲.۱۴ طرح و ترویج هنر اسلامی و مقابله با هنر مبتذل؛
۱.۲.۱۵ ترویج سبک معماری اسلامی؛
۱.۲.۱۶ وحدت بر محور دین و ارزشهای آن؛
۱.۲.۱۷ پیشگیری از آسیب های فرهنگی در عقاید و ارزش های اسلامی؛
۱.۲.۱۸ ارتقای بهداشت جسمی و روانی و ایجاد روحیه سرزندگی و کار و تلاش؛
۱.۲.۱۹ ترویج و تقویت فرهنگ خلاقیت و نوآوری؛
۱.۲.۲۰ ترویج و تقویت فرهنگ خدمت به اسلام و جامعه اسلامی.
۱.۳ دانش و فناوری
در دستیابی به تولید و توسعه دانش و فنآوری بر پایه آموزههای اسلامی، ساماندهی علوم اسلامی بویژه علوم انسانی، رفع نیازهای مادی و معنوی جامعه، اوجبخشی به کیفیت زندگی همراه با حفظ کرامت انسانی و اخلاق اسلامی، و دستیابی به مرجعیت علمی در جهان، راهبردهای زیر مورد تأکید است: ۱.۳.۱ ارائه نظریههای اسلامی بویژه در علوم انسانی؛
۱.۳.۲ فعال سازی حوزه های علمیه در فرایند اسلامی سازی علوم انسانی با همکاری و همراهی دانشگاه ها؛
۱.۳.۳ احیاء و بهرهگیری از میراث علمی؛
۱.۳.۴ افزایش دانش محوری و ایجاد فضای علمی مجاهدانه و سالم؛
۱.۳.۵ حمایت از نخبگان و نوآوران به منظور باروری خلاقیت ها، ابتکارات و کنجکاوی ها؛
۱.۳.۶ تعامل پویا با مراکز علمی جهان، بویژه جهان اسلام، در تولید و توسعه جهانی علم و فناوری؛
۱.۳.۷ روحیه پژوهش و شناخت خلقت و آیات الهی در افق ها و جان ها[۲۲]؛
۱.۳.۸ کشف، نوآوری و بهره گیری از جهان خلقت در راستای تأمین نیازها و تسهیل زندگی،
۱.۳.۹ هماهنگ سازی علم و فنآوری با نیازهای جامعه و تجاریسازی آن؛
۱.۳.۱۰ تخصص و جهت دهی آن به سوی ارزش های الهی.
۱.۴ حقوقی ـ قضایی
به منظور راهبری انسان به سوی حیات طیبه و سعادت جاودانه و برقراری نظم و برپایی عدالت اسلامی از مسیر اجرای احکام و رعایت حقوق اسلامی برای فرد و جامعه، لازم است راهبردهای زیر باید تعقیب دنبال شود:
۱.۴.۱ انطباق نظام حقوقی با شریعت مقدس اسلام؛
۱.۴.۲ جذب، بکارگیری و تربیت قضات عادل، مجتهد و کارآمد؛
۱.۴.۳ پاسداری از آزادیهای مشروع؛
۱.۴.۴ صیانت از حقوق اقلیت های به رسمیت شناخته شده دینی و مذهبی؛
۱.۴.۵ توسعه عدالت قضایی بدون توجه به فقر و ثروت، جنسیت و قومیت؛
۱.۴.۶ پالایش و شفاف و ساده سازی قانون؛
۱.۴.۷ تکمیل و جامع سازی قوانین؛
۱.۴.۸ رفع نارسایی ها و مسدود کردن راه گریز و سؤ استفاده از قانون؛
۱.۴.۹ رفع تناقضات و بی عدالتی های مبتنی بر قانون جاری؛
۱.۴.۱۰ رویکرد اخلاقی،تربیتی و پیشگیرانه در تدوین قوانین.
۱.۵ اقتصادی
بر پایه آموزههای اسلامی، اقتصاد هدف نیست، بلکه ابزاری برای پیش بردن انسان در مسیر کمال و سعادت است. در این راستا تعقیب تعالی معنوی درکنار پیشرفت مادی، کسب استقلال اقتصادی و تأمین عدالت اقتصادی از مسیر راهبردهای زیر مورد تأکید است:
۱.۵.۱ ترویج و توسعه اقتصاد حلال و طیب؛
۱.۵.۲ احترام به حق مالکیت؛
۱.۵.۳ تلاش و برنامه ریزی در جهت رشد تولید و سرمایهگذاری؛
۱.۵.۴ تولید دانش و فنآوری و ارتقای سرمایه انسانی؛
۱.۵.۵ فراهم آوردن زمینه اشتغال، رفع بیکاری و مبارزه با آن؛
۱.۵.۶ تقویت انگیزههای معنوی در فعالیت های اقتصادی؛
۱.۵.۷ تشویق صرفهجویی و پرهیز از اسراف و تبذیر؛
۱.۵.۸ ترویج سنتهای حسنه اقتصادی اسلام؛
۱.۵.۹ برآوردن نیازهای اساسی جامعه به ویژه مسکن؛
۱.۵.۱۰ تأمین و تکافل اجتماعی؛
۱.۵.۱۱ توزیع متوازن درآمد و ثروت؛
۱.۵.۱۲ مبارزه با مفاسد اقتصادی به ویژه پول شویی، رانت و ویژه خواری؛
۱.۵.۱۳ حذف ربا و تحول در نظام مالی؛
۱.۵.۱۴ تقویت بازار و ایجاد رقابت سالم به همراه کاستن از دخالت دولت؛
۱.۵.۱۵ شناسایی فرآیندهای تکاثر و یافتن راهکارهایی برای گردش سالم و متوازن ثروت در همه طبقات جامعه؛
۱.۵.۱۶ استفاده بهینه از معادن و انفال؛
۱.۵.۱۷ بهره گیری از تکنولوژی پیشرفته برای بالا بردن ارزش افزوده تولیدات؛
۱.۵.۱۸ استفاده از روش های نوین کشاورزی؛
۱.۵.۱۹ یکسان سازی خدمات در شهر و روستا به منظور ایجاد توازن جمعیتی؛
۱.۵.۲۰ برنامه ریزی در جهت تولید انرژی پاک؛
۱.۵.۲۱ موازنه صادرات و واردات درجهت حمایت از تولیدات داخلی با تأکید بر کیفیت؛
۱.۵.۲۲ تسهیل تجارت داخلی وخارجی؛
۱.۵.۲۳ اتکاء به توانمندی درونی و کاهش وابستگی؛
۱.۵.۲۴ تلاش و برنامه ریزی برای بهبود معیشت عمومی؛
۱.۵.۲۵ افزایش تولید ثروت و در آمد ملی بیشتر؛
۱.۵.۲۶ باز کردن زنجیر وابستگی به نفت از دست و پای اقتصاد؛
۱.۵.۲۷ ایجاد شفافیت اقتصادی از راه ایجاد بانک جامع اطلاعات اقتصادی؛
۱.۵.۲۸ اولویت بخشی به صنایع مادر در بخش صنعت.
۱.۶ سیاسی ـ امنیتی
بر پایه آموزههای اسلامی، حکومت از آن خداست و حاکم اسلامی ،یعنی مقام ولایت فقیه، به نیابت از امام معصوم و خلیفه الهی بر جامعه حکومت می کند. با توجه به هدف از حکومت که برقراری عدالت و عمل به احکام الهی به شکل جامع است، راهبردهای زیر برای تحقق اهداف حکومت اسلامی ضروری می باشد:
۱.۶.۱ تجلی بخشی به حاکمیت توحیدی الهی در حوزه سیاست؛
۱.۶.۲ افزودن کارآمدی نظام اسلامی درهمه عرصه ها به ویژه سیاست و امنیت؛
۱.۶.۳ تقویت شایستهسالاری و کارگزاری صالحان؛
۱.۶.۴ افزایش مشارکت مردمی در جهت حراست از اقتدار سیاسی؛
۱.۶.۵ تقویت نظام شورایی هم زمان با حفظ یک پارچگی ملی؛
۱.۶.۶ تقویت کارآیی جریانهای سیاسی؛
۱.۶.۷ ارتقای بصیرت سیاسی همگان، بهویژه خواص و نخبگان؛
۱.۶.۸ تحکیم وحدت مسلمانان در سطح ملی و جهانی؛
۱.۶.۹ تبلیغ آموزههای اسلامی در گستره جهان؛
۱.۶.۱۰ تلاش برای حفظ استقلال و دستیابی به خود کفایی.
۱.۶.۱۱ اتخاذ دیپلماسی فعال در سیاست خارجی؛
۱.۶.۱۲ حمایت از حرکتها و جنبشهای حقطلبانه بویژه جبهه مقاومت جهانی؛
۱.۶.۱۳ ارتقای توان دفاعی ـ امنیتی؛
۱.۶.۱۴ گسترش نظم و امنیت عمومی؛
۱.۶.۱۵ تقویت انسجام و همبستگی ملی و روحیه بسیجی؛
۱.۶.۱۶ تأمین و بالابردن توان بازدارندگی کشور؛
۱.۶.۱۷ پاسداری از حاکمیت اسلامی همراه با تأمین آزادی های مشروع؛
۱.۶.۱۸ از بین بردن زمینه های آسیب پذیری امنیتی و سیاسی؛
۱.۶.۱۹ تلاش برای معرفی و جهانی سازی قدر و منزلت ولایت فقیه و حاکمیت الهی آن؛
۱.۶.۲۰ توجه به مردم سالاری دینی.
۱.۷ اداری ـ مدیریتی
در مسیر دستیابی به پیوند و همبستگی تحولگرا، پویا، و تعالیبخش میان ساحتها و حوزههای مختلف نظام و اداره آنها در عین کارآمدی، اثربخشی، صحتپذیری، و بیدادستیزی، برای دستیابی به حیات طیبه و سعادت جاودان، بر راهبردهای اساسی زیر پافشاری می شود:
۱.۷.۱ فراهم نمودن امکان چرخشی مدیریتی و جلوگیری از تشکیل حلقه های مدیریتی بسته؛
۱.۷.۲ ایجاد زیرساخت نظام مدیریتی کارآمد و استفاده از فناوری های جدید در ارتقاء مدیریتی؛
۱.۷.۳ توانمند سازی و فرصت دهی به جوانان جهت ایفای نقش در مدیریت کلان؛
۱.۷.۴ تکریم ارزش های اسلامی مردم؛
۱.۷.۵ پرورش مدیران صالح و سپردن امور به صالحان؛
۱.۷.۶ تبعیت از مدیریت رحمانی، ولایی و هدایتگر؛
۱.۷.۷ آینده پردازی برای دستیابی به جامعه مهدوی؛
۱.۷.۸ هدایتگری و توانمندسازی مدیریتی؛
۱.۷.۹ مدیریت دانشبنیان بر اساس عقل و وحی؛
۱.۷.۱۰ تکیه بر تواناییهای داخلی با توکل بر خداوند و اعتماد به نفس؛
۱.۷.۱۱ پاسداری از کرامت و عزت نفس کارگزاران؛
۱.۷.۱۲ مهرورزی، آسانگیری، و خدمت بیمنت به مردم؛
۱.۷.۱۳ شفافیت و پاسخگویی؛
۱.۷.۱۴ شایسته سالاری؛
۱.۷.۱۵ زمینهسازی برای مشارکت آگاهانه مردم؛
۱.۷.۱۶ ترجیح مصالح و خشنودی همگانی بر مصالح و خشنودی خواص؛
۱.۷.۱۷ اهتمام به حقوق و رسیدگی به محرومان؛
۱.۷.۱۸ نظارت و ارزیابی اصلاحگرانه.
۲ . اصول
۲.۱ اصل اخلاص با خدای متعال
خالص نمودن عمل برای خدا از اصول خدشه ناپذیری است که چون روحی به کالبد فعالیت ها دمیده می شود. کار برای خدا شاخصه انسان های با ایمان و پایدار در راه خداست. در صورت اخلاص ، اقدامات به نتیجه مطلوب می رسند و جبهه از آسیب ها بویژه اختلافات ناشی از هواهای نفسانی حفظ می شود. در نتیجه از هدایت[۲۳] و یاری خداوند متعال و ثبات قدم در طی طریق[۲۴] بهره مند خواهد شد.
۲.۲ اصل عمل به تکلیف بر اساس حجت شرعی
جبهه پایداری به عنوان نقطه اصلی اختلاف یک تشکل اسلامی با حزب غربی بر عمل به تکلیف بر پایه ی حجت شرعی در همه امور تأکید می کند. بر همین اساس، عمل به تکلیف الهی بر هر امر دیگری مقدم است و همه کارها و اقدامات در چارچوب عمل به تکلیف بر اساس حجت شرعی انجام می گیرد. اعضای محترم شورای فقهاء که رکن محوری جبهه محسوب می شوند تضمین کننده عمل به این اصل می باشند.
۲.۳ اصل اطاعت از ولیّ فقیه
اطاعت از ولیّ فقیه، که توسط مجلس خبرگان رهبری مورد تأیید قرار می گیرد و حکم او بر همه حتی بر مجتهدین نیز نافذ است، در رأس امور قرار دارد. اطاعت از ولیّ فقیه زمان که اینک در امام خامنه ای (مدّ ظلّه العالی) تجلّی یافته از اصول تغییرناپذیر جبهه پایداری است، و احکام، سخنان و رهنمودهای ایشان به عنوان حجت شرعی و عقلی مورد توجه قرار گرفته و از آن تبعیت می شود.
۲.۴ اصل قانون گرایی
التزام به قانون اساسی و سایر قوانین جمهوری اسلامی ایران از اصول مسلم جبهه پایداری انقلاب اسلامی و اعضاء وابسته به آن است. بر این اساس، طرح ها، برنامه ها و سایر اقداماتی که در مرامنامه پیش بینی شده بر اساس قوانین و مقررات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به مرحله اجراء در خواهد آمد.
۲.۵ اصل صداقت و پرهیز از دورویی
صداقت با مردم و نیز یاران و دست اندر کاران جبهه، از اصول مسلم و مورد تأکید است. صداقت در بیان حقایق و در میان گذاشتن مشکلات و راه حل ها با مردم از سالم ترین و تأثیرگذارترین شیوه هاست. همچنین، شیوه های پنهان کارانه برای پیشبرد نظرات و اهداف خاص محکوم است و نظرات، صادقانه در جمع مطرح می شود و در صورت اختلاف، تکیه به رأی اکثریت ملاک تصمیم سازی ها خواهد بود.<
2.6 اصل مشورت و مراجعه به آراء
بر اساس آیات قرآن کریم از جمله: “وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ.[۲۵]” و نیز: “وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ[۲۶].” ، در جامعه مؤمنین، تصمیم گیری های جمعی لازم است با همفکری و مشورت انجام شود. مشورت ممکن است در یک یا چند سطح انجام گیرد. در درجه اول تلاش می شود کارها با اجماع انجام شود. بدین ترتیب، بیان نظرات به منظور توجه دادن و دست یابی جمعی به حق، بدون توقع پذیرش از سوی همه، انجام می گیرد و در نهایت رأی اکثریت ملاک عمل خواهد بود.
۲.۷ اصل التزام به تصمیم جمعی
التزام به تصمیم های جمعی از اصول جبهه پایداری است. البته معنای این اصل عمل بر خلاف تکلیف و وظیفه شرعی نیست. عمل به تشخیص شرعی، در حالی که مخالف با طرح و رفتار جمع باشد، نباید به رفتار و تصمیم جمعی صدمه وارد کند و به همین دلیل لازم است تصمیم های فردی مخالف با جمع، رسانه ای نشود و در حد تشخیص و عمل شخصی باقی بماند.
۲.۸ اصل تعاون و همکاری در امور
بر اساس آیه شریفه “وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى،[۲۷]” لازم است کارهای خیر و مصادیق تقوا با استفاده از اصل همکاری و تعاون صورت گیرد. ما با همه گروه ها بر اساس مشترکات تعامل خواهیم داشت، و خط قرمز های ما را امر به معروف و نهی از منکر رقم می زند.
۲.۹ اصل خود سازی
خود سازی به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر در رفتار و تعاملات مورد توجه دائمی است. خود سازی، به منظورخالص کردن کارها برای خدا، رعایت و تقویت تقوا و پرهیزگاری، کنترل خود در عدم تحمیل و پافشاری روی نظرات شخصی، و رعایت احترام متقابل و عدم تخریب، خدمت بدون منت، ساده زیستی، فداکاری و ایثارگری، محبت و مهربانی از ارزش های اسلامی به شمار می آید. پرداختن به خودسازی طی برنامه ای مداوم از اصول جبهه پایداری می باشد.
۳ . خط مشی ها
۳.۱ حرکت در صراط مستقیم بندگی
راه اصلی جبهه پایداری عمل به اسلام اصیل و ناب، و حرکت در صراط مستقیم بندگی خدای متعال است. براین اساس، عمل به احکام الهی در جامعه بهترین راه رسیدن به اهداف می باشد و توجه به تکلیف شرعی بویژه در قالب فعالیت های سیاسی از خط مشی های اساسی جبهه پایداری انقلاب اسلامی است.
۳.۲ عقلانیت، معنویت، عدالت حول محور ولایت
این خط مشی اقتضاء می کند عقلانیت، که در همه امور عقل و منطق را بر هر چیز دیگر ترجیح دهیم؛ و معنویت، که روح توجه به دین را در عمل تضمین می نماید و عدالت، در جامعه و تمدن اسلامی به عنوان پیشنیاز برقراری عدالت فراگیر جهانی امام عصر مهدی موعود (عجّل الله تعالی له الفرج) حول محور ولایت شکل می گیرند و محور قرار دادن ولیّ فقیه زمان ضامن اجرای هر سه این امور می باشد. بنا بر این جبهه پایداری انقلاب اسلامی عقلانیت توأم با معنویت به منظور رسیدن به عدالت حول محور ولایت فقیه را از خط مشی های اصلی خود می داند.
۴ . این مرامنامه
۴ . این مرامنامه مشتمل بر یک مقدمه و چهار ماده و یکصد و سی و چهار بند و یک تبصره در تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۱۰ در آستانه دهه فجر انقلاب اسلامی به تصویب رسید.
تبصره: هرگونه تغییری در مفاد این مرامنامه باید به کمیسیون موضوع ماده ۱۰ اعلام، و توسط آن مورد رسیدگی قرار گیرد .
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
[1] الأحقاف (۴۶)، آیه ۱۳.
[۲]”لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ” التکویر (۸۱)، آیه ۲۸ .
[۳] “وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ” یس (۳۶)، آیه ۶۱.
[۴] “مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ” النحل (۱۶)، آیه ۹۷؛ “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ” الأنفال (۸)، آیه ۲۴.
[۵] “وَإِنَّ الدَّارَ الْآَخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ” العنکبوت (۲۹)، آیه ۶۴.
[۶] “کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ” الرعد (۱۳)، آیه ۱۷.
[۷] “وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَهً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ” الأنبیاء (۲۱)، آیه ۳۵.
[۸] “إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ” فصلت (۴۱)، آیه ۳۰.
[۹] “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ” النساء (۴) آیه ۵۹.
[۱۰] “و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله.” الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، باب ۱۶، ص ۱۴۰، به نقل از صدوق، اکمال الدین و اتمام النعمه.
[۱۱] “قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ” یوسف (۱۲) آیه ۱۰۸.
[۱۲] “ولکن أعینونی بورع واجتهاد ، وعفه وسداد” امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، نامه ۴۵.
[۱۳] “وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ” النور (۲۴) آیه ۵۵.
[۱۴] “وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا” النور (۲۴) آیه ۵۵.
[۱۵] ” یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا” النور (۲۴) آیه ۵۵.
[۱۶] “وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ” النور (۲۴) آیه ۵۵.
[۱۷] “وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ” آل عمران (۳) آیه ۱۰۴.
[۱۸] “وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى” المائده (۵) آیه ۲.
[۱۹] “وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ” آل عمران (۳) آیه ۱۰۴″لازم است گروهی هم هدف دعوت به خیر کنند” که اشاره به لزوم تشکل است.
[۲۰] غربی در اصطلاح عام آن شامل کشورهای بیگانه، چه شرقی و چه غربی، می شود.
[۲۱] “فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ!” هود (۱۱)، آیه ۱۱۲.
[۲۲] “سَنُرِیهِمْ آَیَاتِنَا فِی الْآَفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ؟” فصلت (۴۱)، آیه ۵۳.
[۲۳] “وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ.” العنکبوت (۲۹)، آیه ۶۹.
[۲۴] “أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ.” محمد (۴۷) آیه ۷.
[۲۵] آل عمران (۳)، آیه ۱۵۹.
[۲۶] الشورى (۴۲)، آیه ۳۸.
[۲۷] المائده (۵)، آیه ۲.