بیانیه کمیته اقتصادی جبهه پایداری در پاسخ به نامه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه
کمیته اقتصادی جبهه پایداری در پاسخ به نامه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه بیانیه ای صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند… این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربهی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جایی که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید. مقام معظم رهبری، ۶ مرداد ۱۴۰۰ در آخرین دیدار با هیئت دولت دوازدهم
عبرت آیندگان شدید! این پیام کوتاه مقام معظم رهبری در آخرین دیدار با هیئت دولت دوازدهم بود. دولتی که همان راهکار ارائه شده توسط نامه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه را بطور کامل اجرایی کرد. نتیجه آن در عمل رکوردشکنی تورم (از منظر بانک مرکزی) در پس از انقلاب با نرخ ۵۹.۳% در شهریور ۱۴۰۰ بود، نتیجه آن بیسابقهترین افزایش نرخ ارز در دولتهای پس از انقلاب با جهش بیش از ۷ برابری بود، نتیجه آن رکوردشکنی نرخ رشد نقدینگی پس از انقلاب با نرخ ۴۲.۸% در مهرماه ۱۴۰۰ بود، نتیجه آن افزایش نرخ فقر به بیش از ۳۰% بود که در ۲۰ سال قبل از آن سابقه نداشته است، نتیجه آن رشد اقتصادی نزدیک به صفر در دهه ۹۰ بود، نتیجه آن کاهش رشد علمی کشور بود، نتیجه آن افزایش شکاف طبقاتی به بالاترین مقدار ۱۰ ساله بود، نتیجه آن کاهش چشمگیر مبادلات تجاری کشور بود، نتیجه آن کسری شدید بودجه و چاپ بیسابقه اوراق بود که به باقیماندن بدهیهای بسیار سنگین برای دولتهای بعدی منجر شد، نتیجه آن دل بستن به غربیها برای ساخت نیروگاه بود که به خاموشیهای شدید تابستان ۱۴۰۰ منجر شد و هنوز تبعات آن ادامه دارد، و از این دست بسیار است. اینکه با گذشت ۴ سال، همه آن فجایع را از یاد ببریم نوعی فراموشی شدید تاریخی است که از قشر اساتید دانشگاهی انتظار نمیرود.
در مقابل آن، تجربه عدم دلبستن به مذاکرات در دولت شهید رئیسی پیش روی ماست. بنابر دادههای مرکز آمار ایران، سه سال پیاپی رشد اقتصادی بالای ۴% تجربه شد. مبادلات تجاری در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۳۹۹ بیش از ۷۰% افزایش یافته است. صادرات غیرنفتی کشور از ۳۵ میلیارددلار در سال ۱۳۹۹ با رشد ۶۲ درصدی به ۵۷ میلیارددلار در سال ۱۴۰۳ رسید. براساس گزارش بانک جهانی، نرخ فقر در ایران از ۲۹% به ۲۲% کاهش یافت. براساس دادههای مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری از ۹.۶% به ۷.۲% کاهش یافت که کمترین نرخ بیکاری ۲۰ سال اخیر بوده است. براساس شاخص توسعه انسانی سازمان ملل، نمره ایران در سال ۲۰۲۳ به بالاترین نمره تاریخ ایران افزایش یافت و ایران در مرز کشورهای با توسعه انسانی بسیار بالا قرار گرفت. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، رشد اقتصادی ایران به ۵% رسید و ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت فقرای ایران در دوره شهید رئیسی کاهش یافت. همه این اتفاقات در دولتی رخ داد که فقط ۳ سال بر سر کار بود و بجای تمرکز بیش از حد بر مذاکره، به فعال نمودن ظرفیتهای داخلی و خنثیسازی کردن تحریمها متمرکز شد.
اما پس از دولت شهید رئیسی چه اتفاقی افتاد؟ دولتی بر سر کار آمد که دوباره بر مذاکره با آمریکا اصرار ورزید. رشد اقتصادی در همین سال اول به زیر ۴% افت کرد. خاموشیهای بهاره و پاییزه که سابقه نداشته، رخ داد. تورم که مسیری کاهشی را طی میکرد، مجددا افزایشی شد و فشار سنگین تورمی به خوراکیها و سفره مردم وارد شد، بگونهای که تورم برخی کالاهای خوراکی حتی از ۲۰۰ درصد عبور کرده است. نرخ ارز درحالیکه ثبات پیدا کرده بود، مجددا با سیاستهای غلط وزیر اقتصاد سابق و شرطی شدن آن با مذاکرات، در فاصله کوتاهی از شروع دولت از محدوده ۵۸ هزارتومان تا ۱۰۰هزار تومان بالا رفت. جالب آنکه صندوق بینالمللی پول در گزارش مهرماه ۱۴۰۳ خود رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۵ را بالای ۳% پیشبینی کرده بود، اما پس از چند ماه که فضای اقتصاد کشور با مذاکرات شرطی شد، این نهاد بینالمللی در فروردین ۱۴۰۴ پیشبینی خود را اصلاح نمود و رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۵ را نزدیک به صفر درصد تخمین زد!
حال در این فضا، عدهای از اساتید دانشگاهی که فقط ۸۰ نفر آنها در واقع اقتصاد خواندهاند و ۱۰۰ نفر دیگر رشتههایی چون باستانشناسی، زبان و ادبیات فارسی، شیمی، فیزیک، زبانشناسی، علوم قرآن و حدیث، مشاوره و … خواندهاند، با وجود رویت این نتایج و تجارب، دوباره توصیه بازگشت به همان مسیر سقوط به انتهای دره را میکنند بسیار عجیب است! هر چند تجربه دیگر شاید این باشد که بیش از ۲۰ نفر از همین اقتصادخواندهها، سابقا در بیانیهای (بیانیه مشهور به بیانیه ۶۱ اقتصاددان) به دولت سیزدهم هشدار داده بودند که نرخ تورم سه رقمی خواهد شد و برخی نیز میگفتند قطعا ابرتورم در راه داریم حال آنکه دادههای مرکز آمار ایران بخوبی روایت میکند که در دولت شهید رئیسی نرخ تورم از ۴۵.۸% در ابتدای دولت سیزدهم به ۳۴.۲% در شهریور ۱۴۰۳ کاهش یافت. این تجربه نیز نشان میدهد این اساتید اقتصادخوانده که کلا یک نسخه برای اقتصاد ایران دارند آن هم مذاکره است، پیشبینیهای غلط فراوانی را انجام دادهاند.
کمیته اقتصادی جبهه پایداری انقلاب اسلامی با توجه به اینکه برخی از افراد امضا کننده آن بیانیه، خود اکنون در دولت پستهای مدیریتی و مشاورهای دارند، توصیه میکند اگر راهکاری دارید ابتدا خود در داخل دولت اجرا نمایید تا نتایج آن را مردم ببینند، ثانیا مخاطب این بایدها دقیقا خود شما هستید. دولت همفکر شماست، برخی از امضاکنندگان در دولت پستهای مدیریتی مهمی دارند و کسی که باید توصیهای را اجرا کند خود شما هستید. به چه کسی نامه مینویسید؟
از سوی دیگر در بخشی از نامه آمده است که باید به منظور کاهش فشارهای اقتصادی و عدم رخ دادن مجدد جنگ، مذاکرات از سر گرفته شود. اگر حافظه بلندمدت بزرگواران یاری نمیکند، بسیار خوب، تجربه کوتاه مدت چند ماهه را که میبینید؟ مذاکره کردیم اما وسط مذاکرات هر هفته ترامپ تحریم جدیدی وضع نمود. زیادهخواهیهای فراوانی نظیر برچیده شدن کامل غنیسازی را مطرح کرد. در نهایت نیز وسط مذاکرات، وقتی تیم مذاکرهکننده ایران خود را برای دور جدید مذاکرات در چند روز بعد آماده میکرد، با حمله اسرائیل و در نهایت حمله خود آمریکا به تاسیسات هستهای کشور مواجه شدیم. چطور از این همه تجربه متعدد و دور و نزدیک درس نمیگیرید؟ حضرت علی(علیه السلام) در نهجالبلاغه میفرمایند: بدبخت کسى است که از عقل و تجربه خود بهره نگیرد!
در اینجا باید این نکته را متذکر شد که برخی از افراد امضاکننده آن بیانیه، در حالی خواستار ارتباط بیشتر ایران با دنیا هستند که عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و گروه بینالمللی بریکس را به سخره گرفته و ارتباط با این کشورها را بیفایده میدانند. این در حالی است که گروه بریکس به تنهایی چیزی حدود نصف جمعیت جهان و ۳۹% اقتصاد دنیا را در دست دارد. عضویت در این گروهها نیز دقیقا در دولت سیزدهم رخ داد که ایشان آن دولت را متهم به انزواگرایی میکردند. در مقابل در دولت فعلی در نشست وزرای خارجه کشورهای عضو بریکس، وزیر امور خارجه ایران شرکت نمیکند و پالس بیتوجهی به این گروه مهم بینالمللی از سوی ایران صادر میشود. مجموعه این نکات نشان میدهد که این اقتصاددانان از توسعه روابط بینالملل فقط ارتباط با آمریکا و غرب را میخواهند و بس!
آنچه لازم است بعنوان آخرین مطلب یادآوری نمود، این است که جبهه پایداری برای عاقبت به خیری همه مسئولین، مخصوصا دولت محترم دعا نموده و آرزو میکند دولت در انجام وظایف محوله و حل مشکلات مردم موفق و موید باشد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
کمیته اقتصادی جبهه پایداری انقلاب اسلامی