علی خضریان:
صرفاً برای یادآوری به دوستداران پایداری
علی خضریان: متأسفانه به دلیل ناآگاهی از سیره و اندیشه سیاسی مرحوم علامه مصباح یزدی توسط برخی افراد در دهههای اخیر، اهداف تشکیل جبهه پایداری و نحوه کنشگری این تشکیلات، حتی نزد برخی دلسوزان کم اطلاع، غلط تفسیر میشود.
خوب است به منشاء شکلگیری جبهه پایداری مجدداً نگاهی بیندازیم.
دوستان عزیز انقلابیم!
کسانی که مباحث گفتمانی مرحوم آیتالله خوشوقت و مرحوم علامه مصباح یزدی را به اشخاص تقلیل میدهند، بدانند که جبهه پایداری در آستانه انتخابات مجلس نهم در سال ۱۳۹۰ به پشتیبانی همین علمای ربانی با فلسفه ایستادن توأمان مقابل فتنه و انحراف اعلام موجودیت کرد.
یعنی انتخاباتی که اصلاً آقای قالیباف در آن نامزد نبود؛ ضمن اینکه در همان سال نیز بین جبهههای پایداری و اصولگرایی تلاش شد که لیستها با اشتراکات بالا منتشر شوند، ولی به خاطر عدم توافق، اشتراکات در چند نفر خلاصه شد.
لازم به یادآوری است که اختلاف نظر جبهه پایداری با برخی رئوس جریان اصولگرایی در سال ۱۳۹۲ نیز در تعیین مصداق اصلح بود و مسأله اساساً تکفیر کسی از نیروهای انقلاب نبوده است. امیدوارم دعواهای دامنهدار اصلح و صالح مقبول که در آن سال اتفاق افتاد را از خاطر نبرده باشید.
طبیعتاً دوستانی که ادعای پیروی از مرحوم علامه مصباح را دارند، نباید ائتلاف با اصولگرایان را در هر شرایطی خلاف رویه مرحوم علامه بدانند. مخصوصاً که در سال ۱۳۹۸ شخص مرحوم علامه مصباح یزدی و دیگر فقهای پایداری با توجه به شرایط آن سال و انشقاق بدنه انقلابی، با وحدت مخالفت نکردند.
همانطور که در این انتخابات نیز جبهه پایداری همچنان با نظر و تأیید شورای فقهای خود اقدام به کنشگری سیاسی کرده و کسانی که تلاش میکنند مذاکرات و توافقات حاصل شده را در سطح افراد تنزل دهند، بیش از اینکه دغدغه گفتمان پایداری را داشته باشند، عموماً به دنبال اهداف سیاسی خود هستند.
ضمن اینکه کسانی نیز هستند که به دلیل علاقه به جبهه پایداری موضعگیری کردند. و البته این دلسوزی در حالی است که به دلیل عدم اطلاع از فضای مذاکرات و دستاوردهای حاصل شده از جمله تغییرات اساسی در لیست مشترک که با حذف افرادی مسألهدار همراه شده، اقدام به ناامیدسازی بدنه اجتماعی کردند.
اینکه نیروهای انقلابی در لزوم ائتلاف یا لیست جداگانه اختلاف نظرهایی داشته باشند، کاملاً طبیعی است؛ اما هر تشکیلاتی براساس مقتضیات خودش میبایست تصمیمگیری کند و آنچه واضح است هر تصمیمی میتوانست موافقان و مخالفانی داشته باشد؛ ولی باید از افراط و تفریط در طرح دیدگاهها پرهیز کنیم.
جبهه پایداری ثابت کرده که علیرغم القائات برخی رسانهها در ادوار گذشته، اساساً نقطه کانونی و منشاء شکل گیری آن ارتباطی به وجود یا عدم وجود اشخاص ندارد. بلکه اختلاف گفتمانی از جمله با غرب گرایان، منحرفین و فتنهگران بسیار مهمتر و حساستر از این مسائل است.
گفتمان جبهه پایداری ثابت است و این گفتمان از سال ۱۳۹۰ که در ارایه لیست مجزا با اشتراکات اقدام کرد و در سال ۱۳۹۴ که از ابتدا و یا ۱۳۹۸ که در نهایت زیر نظر فقهای محترم از جمله علامه مصباح یزدی، اقدام به ائتلاف نمود و از تخریبهای عامدانه و یا ناآگاهانه نیز هراسی نداشته است.
امروز نیز که به حسب تشخیص و نظر مجتهدین شورای فقها و اعضای شورای مرکزی، وظیفه در ائتلاف با دیگر نیروهای انقلاب دیده شده است، برخی در حالی این تصمیم جمعی را با دستاویز کردن سیره سیاسی علامه مصباح در تضاد میبینند که اساساً بررسی ادوار گذشته خلاف آن را نشان میدهد.
البته اکنون به خاطر اعلام عدم تخریب دیگران به عنوان یکی از اصول وحدت جبهه پایداری، از مقابله و پاسخگویی مدعیان انقلابی خودداری میکنیم و انشاءالله در فضای مناسب نسبت به روشنگری پشت پرده افرادی که تعمدا در صدد تخریب پایداری بودند، پاسخ لازم داده خواهد شد.
والعاقبه للمتقین