خسارت های فراوانِ «دولتِ ضعیف»!
مهدی جمشیدی: ۱) اگر دشمن دریابد که ما «احساسِ ضعف» می کنیم، «تردید»ش در ضربه زدن، به «یقین» تبدیل خواهد شد! آن قدر «ضربه های پی درپی» وارد خواهد آورد که «گیج» و «گنگ» شویم و در برابرش به زمین بیفتیم؛ بی آن که حتّی «جرأت» و «جسارتِ» دفاع از خویش را بیابیم!
۲) رهبرِ انقلاب، بارها به دولتِ روحانی تذکّر داد که به دشمن، «پیامِ ضعف»، ارسال نکنید! این دولت از آغازِ تبلیغاتِ انتخاباتی اش در سالِ نودودو تاکنون، کمترین کوتاهی و سستی در ارسالِ «پیامِ ضعف» به دشمن نداشته است! چنان که با «تحریف»، وانمود کرد که راه حلِ گشایشِ اقتصادی، «مذاکره با آمریکا» است. روحانی، هم این وسوسه را به ذهنِ مردم افکند و معیشتِ مردم را «شرطی» کرد؛ و هم به آمریکا اطمینان داد که در ایران، هیچ اتّفاقی رخ نخواهد داد، مگر این که تحریم ها برطرف شوند! آخرین «پیامِ ضعفِ» این دولت به دشمن، چشم امیدداشتن به بازشدنِ بابِ «مذاکرۀ مجدّد با آمریکا» به واسطۀ تغییرِ رئیس جمهورِ آن بود! گویا تدبیر و امیدِ این دولت، وابسته به «معادلاتِ سیاسیِ آمریکا» است!
۳) وقتی به گونه ای با دشمن روبرو شویم که سراپا، «احساسِ نیاز و وابستگی» باشیم و به بهای مساعدتِ او، تمامِ «خطوطِ قرمزِ» خویش را زیرِ پا بگذاریم، او به «هیچ حدّی»، بسنده نخواهد کرد، بلکه فرصت را برای «پیشروی»، مناسب دانسته و می کوشد «سنگرهای بیشتر و مهمّ تر»ی را فتح کند! به عبارت دیگر، «عقب نشینی» و «انفعال» و «سازش جوییِ» ما، به ضررِ ما تمام خواهد شد. «دولتِ ضعیف» و «جامعۀ به ضعف کشانده شده»، حریم و حصاری ندارد و دستخوشِ تعدّیِ دشمن قرار می گیرد.
۴) تلخ تر و غم انگیزتر این که «دولتِ ضعیف» که همچنان، دلبسته و شیفتۀ مذاکره است، تلاش می کند تا «دانشمندِ هسته ایِ» خویش را «دانشمندِ دفاعی» بخواند تا مبادا «خطِ جدیدِ مذاکره»، گزند و آسیبی ببیند! دولتِ جدیدِ آمریکا نیز می داند که «دولتِ ضعیف»، بیش از صدورِ چند بیانیّۀ رقیق و کلیشه ای، قدمی برنخواهد، بلکه «رام تر» و «تسلیم تر» و «حقیرتر» از همیشه، برای آغازشدنِ مذاکره، لحظه شماری می کند! «صنعتِ هسته ای»، «صنعتِ موشکی»، «فتوحاتِ منطقه ای»، «معیشتِ مردم»، «عزّتِ ایرانی»، «قاسم سلیمانی»، «محسن فخری زاده» و … همه وهمه باید فدای «خطِ مذاکره با آمریکا» شوند!
۵) این «دانشمندِ هسته ای»، قربانیِ عملیّاتِ شناسایی در متنِ «روندِ رسمیِ اعتمادسازیِ دولتِ ضعیف با آمریکا» شد، نه عملیّاتِ جاسوسی و تعقیب و مراقبتِ غیررسمی …! تفنگی که این گلوله ها از آن شلیک شدند، در همان «دستِ چُندنی ِ با روکشِ مخملی» قرار داشتند!
۶) به راستی، ما بهای چه چیزی را می پردازیم؟! «اختلالِ دستگاهِ محاسباتی»؟! «اعتماد به دشمن»؟! «ساده لوحی و حماقت»؟! «نفوذِ رسمی»؟! بی جهت نبود که رهبرِ انقلاب گفت: مگس بر روی «زخم» می نشید! این «زخم ها»، حاصلِ نیشِ خنجرِ «مذاکره» هستند که از پشت، بر پهلوی انقلاب فرومی آیند.