فاطمه سادات کاظمی منش:
اظهارات معاون زنان رئیس جمهور با روح عقل و منطق در تضاد است!
فاطمه سادات کاظمی منش: زهرا بهروزآذر، معاونت زن و خانواده ریاست جمهوری، در گفتگو با روزنامه اعتماد اظهاراتی در خصوص قانون حجاب داشته که مایهی تعجب است.
البته او تنها کسی نیست که در برابر این قانون ایستاده است. بسیاری از مسئولین دولتی موضع مشابهی داشتهاند. اما استدلالهای آنان در رد این قانون چیست؟ و چقدر قابل پذیرش است؟
در برههای که دولت و مجلس ادعای وفاق دارند و مجلس از هیچ نوع همکاری برای کمک به دولت مضایقه نکرده است، دولت اما به راحتی در مقابل اجرای قانونی که مدتها کمیسیون های تخصصی مجلس را به خود مشغول کرده است و روند قانونی خودش را برای تصویب طی کرده، ایستاده است و ندای مخالفت سر میدهد.
بهروزآذر گفته است چون این قانون در صحن علنی مجلس بررسی نشده و طبق اصل هشتاد و پنج در کمیسیون تخصصی بررسی شده است نمیتواند مناسب اجرا باشد! اینکه با چه منطقی به این جمعبندی رسیدهاند که این قانون به علت اصل هشتاد و پنجی شدنش تنها از زاویه حقوقی و قضایی مورد ملاحظه واقع شده مورد سوال است! چرا که با مطالعه متن قانون متوجه شمولیت و جامعیت آن از جنبههای مختلف فرهنگی، حقوقی، اقتصادی و… میشویم. از جهتی وقتی ارجاع به کمیسیون برطبق قانون صورت گرفته و در گذشته قوانین بسیار دیگری هم به این اصل ارجاع شدهاند این مخالفت صرفا ایستادن در برابر رویکرد قانونی بر اساس سلیقه شخصی تلقی میشود.
زهرا بهروزآذر گفته است حجاب یک مقوله فرهنگی است و با موضوعات فرهنگی نباید برخورد قضایی کرد! سوال اینجاست که مگر میتوان در عرصه وجود موضوعی پیدا کرد که بعد فرهنگی نداشته باشد؟ هر موضوعی دارای ابعاد و اثرات متنوعی است و محدود کردن آن به یک بعد، ابتر گذاشتن آن موضوع است.
همانطور که نمیتوان گفت انتخابات یک موضوع کاملا سیاسی است و هیچ ربطی به فرهنگ مردم ندارد و نیازی نیست برای پرشور کردن انتخابات کار فرهنگی انجام داد؛ نمیتوان ادعا کرد حجاب یک موضوع کاملا فرهنگیست و برای ترویج آن نباید کار سیاسی انجام داد. همانگونه که برای برگزاری درست انتخابات قوانین و قواعد مراقبتی و محافظتی لازم است و توجه به بعد قضایی و امنیتی ماجرا ضرورت دارد، برای محافظت از اجرای درست حجاب هم به قواعد و قوانین مراقبتی و محافظتی احتیاج است.
واقعیت این است که هیچ قانون جامع و کاملی وجود ندارد که از بعد قضایی بیبهره باشد و برای ضمانت اجرایی شدنش لاجرم باید دارای ابعاد سخت و سلبی باشد و در صورت نداشتن ضمانت اجرا باید آن را کان لم یکن تلقی کرد.
معاون زنان و خانواده میگوید: «اضطرابهای مداوم، جریمههای پی در پی و دریافت پیامک باعث تنشهای خانوادگی متعدد میشود». باید از ایشان پرسید آیا تن و بدن مردم از رسیدن موعد تمدید خانههای اجارهایشان نمیلرزد؟ یا از خودرویی که نمیدانند بعد از چندسال ثبت نام قرار است با چه قیمتی بخرند؟
وی در اظهار نظر دیگری میگوید «وقتی قرار است این قانون اجرا شود، باید همه مردم از تصویب و اجرای آن احساس خوبی داشته باشند.» دنیای فانتزیِ ایشان را دوست دارم! دنیایی که در آن هیچ تعارضِ منافعی وجود ندارد و همه و همهی مردم میتوانند نسبت به یک قانون احساس مشترکی داشته باشند! راستی خانم معاون؛ احساسِ همهی مردم نسبت به قطعیهای برق و گاز چیست؟ چرا برخلاف رضایت عمومی مصوبه داخلی دولت اجرایی شد؟ احساس مردم نسبت به گرانیهای تساعدی خانه و خودرو و سکه و دلار چیست؟ چرا وقتی دولت نمیتواند رضایت همه مردم را برای افزایش قیمت جلب کند، قیمتها را بالا میبرد؟ اگر رضایت همه مردم برای اجرای هر قانون و مصوبهای شرط است، چرا اینجا شرط نیست؟
خانم معاون میگوید «این قانون به فرهنگ عفیفانه و اخلاقمدارانهی ایرانی آسیب میزند!» گویی نمیدانند ما در دنیایی زندگی میکنیم که ارتباط با فضای مجازی فرصت تهاجم فرهنگی گستردهای را فراهم کرده و آن سبک زندگی اخلاقی و عفیفانه نهادینه در فرهنگ ایرانی مدتهاست دستخوش هجمه و آسیب قرار گرفته است. باید از ایشان پرسید شما چرا نگران این هجمه نیستید؟ برای محافظت از مردم در برابر این هجوم چه کردهاید؟
خانم بهروز آذر میگوید «تهدید به جریمه، ممنوعیت کاری یا ممنوعالخروجی افراد را به سمت اتمیزه شدن و جدایی از جامعه سوق میدهد و این رویه افراد را از همبستگی اجتماعی دور میکند» بر اساس چه دادهی واقعی و غیر ساختگی چنین تحلیلی ارائه میدهید؟ در حالی که برخی گمانهها چنین میگوید که در بدترین حالت اثری که این قانون بر جامعه میگذارد مشابه تاثیریست که قوانین راهنمایی و رانندگی گذاشته است. آیا این قوانین سبب جامعهگریزی افراد شده است؟ یا تاثیر خاصی بر همبستگی افراد گذاشته است؟
اما عجیبترین صحبتی که خانم معاون گفتهاست این جمله بود که قانون حجاب با روح نظام مقدس جمهوری اسلامی در تضاد است! اَبَر روحِ نظام مقدس جمهوری اسلامی فراهمسازی بستری مناسب برای سعادت و عاقبتبخیری مردم است. چطور آلودگیهای جنسی موجود که مانع سعادت مردم میشود با روح نظام در تعارض نیست اما برخورد با این آلودگیها در تعارض است؟!
خانم معاون آیا شما که چادر به سر میکنید شخصا به ضرورت چادر رسیدهاید؟ اگر به این ضرورت رسیده باشید متوجه میشوید که یک زن چه میلی به خودنمایی دارد و چگونه با افزایش پوشش بر این میل فائق میآید. اگر به این ضرورت رسیده باشید متوجه میشوید که یک مرد با چه کم و کیفی به یک زن گرایش دارد و زن چگونه با حجاب گرایش آن مرد را تحت کنترل خود درمیآورد. اگر شما به این فهم رسیده باشید و با درک ضرورت چادر سر کرده باشید، بعید است به اثر کاملا فرهنگی همین حجاب ظاهری بر کنشهای جنسی جامعه نرسیده باشید. که اگر رسیده باشید متوجه میشوید بدحجابی تضییع حقوق عامه محسوب میشود و شارع موظف است از حقوق عامه در برابر تضییعکنندهی آن صیانت کند. لازم است یادآوری کنم وظیفهی شما و دیگر مسئولین دولتی تبیین و اجرای درست قانون است نه همصدایی با عوامل دشمن برای به محاق بردن حجاب در جمهوری اسلامی.