نواصولگرائی

محمد سلیمانی*: اصول اصولگرایی مشخص است، مقام معظم رهبری هم یک بار معیارها را مطرح کرده اند. معیارها هم به طورکلی پیاده سازی گفتمان امام هست و حرکت در مسیری که رهبری تعیین کرده اند و در آن مطالبات مردم، پیشرفت کشور و سربلندی نظام وجود دارد و مبنایش هم برپایه حکومت اسلامی و پیاده سازی احکام اسلامی است.

تکلیف مشخص است، وقتی بحث جمهوری اسلامی مطرح شد و می خواستند از مردم رای بگیرند، بعضی ها گفتند جمهوری دموکراتیک اسلامی و برخی سایر مباحث را مطرح کردند اما حضرت امام گفتند، نه. جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.

کلمه نو وقتی در جلو اصوگرایی قرار می گیرد، این طور برداشت می شود که دور آن اصولگرایی قبلی خط کشیده شود و مکتب جدیدی بیاید. کسانی که این مسئله را مطرح کردند یا توجه ندارند و یا می خواهند در حوزه اصولگرایی شکاف و انحراف به وجود بیاورند. اصول که تغییر نمی کند، اصول معلوم است. اگر اصول نمی خواهد تغییر کند پس کلمه نو، اضافه است. من بحثم بر روی کلمه نو است.

کسانی که دارند کلمه نو را به اصولگرایی اضافه می کنند، می خواهند اصولگرایی را آن طور که خودشان می خواهند، تعریف کنند. ما نگران این هستیم. باید ببینم مشکل کجاست. مشکل به نظر من روشن است. مشکل از کلمه اصولگرایی که نو یا کهنه شود، نیست.

بحث این است که به هرحال کسانی در طیف اصولگرایی مدارج بالای مسئولیتی را در این سالهای اخیر طی کردند، و خودشان را محور اصولگرایی دانستند و بعد چرخیدند به سمت اصلاح طلب ها. نمونه بارزش آقای ناطق نوری است. این بزرگوار، روزی جزء استوانه های اصولگرایی بود. با این حساب آیا اصولگرایی عوض شده و مبانی اصولگرایی مشکل داشته است و یا این افراد در افکار و نظریاتشان تجدیدنظر کرده اند.

ما باید اصولگرایی را از افرادی که افکارشان و رفتارشان با اصولگرایی همخوانی ندارد، غربال کنیم. کسانی که پول باد آورده دارند و دنبال مادیات رفته اند، این ها جزء مبانی اصولگرایی نیست. چون در بحث اصولگرایی، رویکرد جهادی مطرح است.

کسانی که دنبال املاک نجومی رفته اند و به نام اصولگرایی تمام کرده اند، این ها نمی توانند دم از اصولگرایی بزنند. کسانی که نجومی بگیر شدند یعنی با عنوان یک مدیر و یا مسئول در هر سطحی از جامعه قرار دارند، و به دنبال دریافتی های چند ده میلیون تومانی در ماه رفته اند، این ها نمی توانند اصولگرا باشند.

کسانی که از برجام دفاع کردند، هم در مجلس و هم بیرون مجلس باید از مردم عذرخواهی کنند چون مشخص است که برجام کشور را به بیراهه برده است. آنهایی که سراغ اشرافی گری رفتند هم در این مجموعه جایی ندارند. هرکس دم از گفتمان امام و رهبری می زند باید مثل امام و رهبری زندگی کند، اگر کسانی هستند که در خانه های اعیانی می نشینند و جزء اصولگرایان تلقی می شوند، این ها باید غربال شوند. معیارهای اصولگرایی مشخص است و نیازی به کلمه نو ندارد.

در اصولگرایی افرادی هستند که مبانی سکولاریزم را قبول کرده اند، این ها نباید جزء اصولگرایی باشند. همه می توانند نام و نشان کسانی را پیدا کنند که به عدالت، اعتقادی ندارند و دچار تبعیض شده اند و اگر مدیر شده اند، تبعیضی را ایجاد کرده اند. شما می توانید چهره های شاخصی را در ذهنتان عبور دهید که این ها در زمان مدیریتشان کشور را دچار تبعیض کرده اند و باعث فاصله طبقاتی در کشور شده اند.

این ها نمی توانند، دم از نواصولگرایی بزنند. این ها مشی شان، مشی تبعیض و پرخرجی بوده است. اگر مجموعه ای که دچار مشکل شده، غربال شود، آن موقع میدان برای جوانان اصولگرا و میدان برای افراد مخلصی که در زمان مدیریت خود شفاف عمل کرده اند و هیچ کدام از اشکالاتی که مطرح کردم را نداشته اند، باز می شود و باید جایگاه پیدا کنند.

منویات اصولگرایی با پیاده سازی منویات مقام معظم رهبری است، مگر ایشان دو هفته پیش در حضور نمایندگان مجلس و هیئت رئیسه مجلس شفاف و روشن راجع به کنوانسیون های بین المللی نفرمودند که این کنوانسیون ها جنبه مثبت دارند و جنبه های منفی اش هم خیلی زیاد است. ما چرا باید عضو این کنوانسیون ها شویم؟ و فرمودند نقاط مثبت را بگیریم و خودمان قانون کنیم. آن وقت رییس محترم مجلس می گوید ما راجع به FATF، خدمت رهبری خواهیم رفت و هرچه ایشان گفت اجرا می کنیم. این مشخص است که می خواهند آنرا علی رغم نظر رهبری تصویب کنند، همانطور که بعضی نمایندگان اصولگرا هشدار داده اند. این کجایش با اصولگرایی می خواند؟

ما باید معیار اصولگرایی را روی میز بگذاریم و افراد شاخص را با آن بسنجیم و افرادی که نمره مردودی می گیرند، کنار بروند. در زمان فتنه ۸۸ افرادی سکوت کردند، بیش از یک سال. آیا این افراد در اصولگرایی می گنجند؟ افرادی که با تاخیر به میدان آمدند و آیا این ها جزء اصولگرایی هستند؟ آنهائیکه در انتخابات مجلس لیست مشترک با اصلاح طلبان دادند، آیا اصولگرائی را خدشه دار نکردند؟ حداقل باید عذر خواهی کنند.

من پیشنهادم این است که یک مجموعی از افرادی که اصولگرا هستند، تشکیل شود و طیف جوان هم حتما حضور داشته باشند و راجع به برخی افراد شاخص رأی گیری صورت بگیرد و افرادی که در فتنه سکوت کردند و یا مدافع برجام بودند، یا باید از مردم عذرخواهی کنند و بعد به دامن اصولگرائی برگردند و یا اگر بر سر مواضع شان هستند و می گویند ما اشتباه نکرده ایم، در دایره اصولگرایی نمی گنجند و باید بیرون بروند و آنهایی که مشی و سبک زندگی شان با اصولگرایی تناقض دارد، از اصولگرائی کنار گذاشته شوند.

افرادی از سران چهره اصولگرایی دارند، اما معیارهای اصولگرایی با آنهای تطابق ندارد. برخی از اصولگراها را می شناسید که ۵۰ شغل دارند و به نوعی ابوالمشاغل هستند. مردم می بینند که فردی هست، در این چهل سال، شغل پشت شغل داشته و خودش را به عنوان یکی از رهبران اصولگرا معرفی می کند. مگر با یک دست چند هندوانه می شود، برداشت؟ آُیا آدم در کشور کم است؟ طبعا نیست.

انسان های متفکر، متخصص و مدیر در حوزه اصولگرایی فراوان است و این ها باید بالا بیایند. در بحث انتخابات ۹۲، سه نفر از اصولگرایان دور هم جمع شدند و گفتند، ما هم پیمان شدیم و جلو که رفتند، هیچ کدام یکدیگر را قبول نکردند و در میدان ماندند. آن ها ضربه بزرگ را در انتخابات ریاست جمهوری به اصولگرایی زدند و بعد هم از بدنه اصولگرایی عذرخواهی نکردند و یا در انتخابات ۹۶، کسانی که عضو شورای مرکزی جمنا شدند، کدامشان از آیت الله رییسی به صورت شفاف و روشن حمایت کردند؟ عده ای کلی و دو پهلو صحبت کردند اما شفاف حمایتی صورت نپذیرفت.

اگر این اصلاح و غربال ها انجام شود، آن وقت خواهید دید که این گفتمان مثل گفتمان حضرت امام و رهبری، شکوفایی خواهد داشت و مردم مثل سال ۸۴ پشت این گفتمان قرار می گیرند و اتفاقات شیرینی رخ خواهد داد.

* نماینده پیشین مجلس، وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری