حاشیه ای بر حرف راست آقای روحانی
علی خضریان: ۱۶ آذرماه سال جاری آقای روحانی در خصوص آمار صادرات و واردات در دانشگاه تهران با بیان اینکه پس از ۶۰ سال صادرات غیرنفتی بر واردات پیشی گرفته است، آن را دستاورد بزرگی دانست که در این سال ها رقم خورده است. این سخن از آن جهت که حرف مهمی است و پیش از ۱۶ آذرماه نیز گاهاً آقای رئیس جمهور به آن اشاراتی داشته و احتمالاً در آینده نیز ایشان با توجه به اینکه در آستانه انتخابات سال آینده و چشمان منتظر افکار عمومی برای پاسخگویی ایشان پیرامون عملکرد دولت یازدهم به این موضوع با آب و تاب بیشتری خواهد پرداخت. لذا نگارنده را بر آن داشت تا حاشیه ای بر این حرف راست آقای روحانی بنویسد. همانطور که بیان شد، ایشان در حالی به این آمار و ارقام اشاره کردند که بر روی کاغذ حرف درستی است و آمارهای رسمی نیز آن را تأیید می کند، اما این در حالیست که براساس همان آمارهای رسمی صادرات غیرنفتی کشور در سال ۹۴، ۱۶ درصد کاهش یافته و علی القاعده پیشی گرفتن صادرات از واردات به معنای رشد اقتصادی در امر صادرات نیست و آنچه رخ داده کاهش در امر واردات است و همانطور که می دانید واردات به سه دسته کالاهای سرمایه ای، واسطه ای و مصرفی تقسیم می شوند و جالبتر اینکه واردات در بخش کالاهای مصرفی نیز طبق آمارهای رسمی کاهش نیافته که افزایش نیز پیدا کرده به طوریکه واردات ما از کشور چین در ۸ سال فعالیت دولت نهم و دهم جمعاً ۴۰ میلیارد دلار یعنی سالی ۵ میلیارد دلار بود که آماری افتضاح است؛ با این وجود آمار واردات کشور در سه سال اخیر از چین به ۳۱ میلیارد دلار یعنی سالی بیش از ۱۰ میلیارد دلار رسیده است که نگارنده نمی داند چه عنوانی می توان برایش به کار برد. بنابراین آنچه کاهش یافته واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای است و این به معنای تعطیلی کارخانجات و تولیدی هایی است که در ازای واردات این کالاها با چرخاندن چرخ صنعت، قرار است ضمن ایجاد اشتغال باعث ارزش افزوده شده و به نفع اقتصاد عمل می کردند. این واقعیت زمانی خود را نشان می دهد که بدانیم ۲۰ هزار واحد تولیدی در کشور به گفته آقای پرویز حسابی، عضو اتاق بازرگانی بعد از برجام تعطیل شده اند که این خود گویای وضعیت اقتصادی کشور در این روزهاست و بهتر است دیگر در خصوص تعطیلی برندهای معتبری همچون ارج، آزمایش و روغن نباتی قو با سوابقی بالا در طی چند وقت اخیر که زخمی عمیق بر اقتصاد این کشور رقم زده صحبت نکنیم. برای درک بهتر آنچه که آقای روحانی به آن مباهات ورزیده دیگر آمارهای رسمی را مروری کوتاه می کنیم تا مشخص شود چگونه با اینکه طبق آمار رسمی صادرات بر واردات پیشی گرفته اما رکود اقتصادی بر تمام امور کشور سایه افکنده است. براساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری در کشور در تابستان سال جاری به ۱۲.۵ درصد رسید که این رقم نسبت به ۱۶ فصل اخیر بی سابقه بوده است و برای خودش یک رکورد محسوب می شود که البته اگر این نرخ را در رده سنی ۱۵ تا ۲۹ سال بررسی نماییم عدد ۲۵ درصد بیکاری را شاهدیم که حکایت از بیکاری یک جوان از میان هر چهار جوان در کشور دارد که یک افتضاح در امر اشتغال به حساب می آید. البته بد نیست بدانید که طبق تعریف شغل اگر فردی تنها یک ساعت در هفته کاری داشته باشد در این آمار شاغل به حساب می آید! و آیا در واقعیت می توان به چنین فردی شاغل گفت؟! * مدیرمسئول خبرنامه دانشجویان ایران و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری