به مناسبت فاجعه ۱۲ تیر ۱۳۶۷؛ بازخوانی حقوق بین المللی حمله ی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران
مسئولیت بین المللی آمریکا برابر ماده ی ۴ کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد: «رفتار هر ارگان دولتی، به موجب حقوق بین الملل، فعل آن دولت تلقی می شود.» این به معنای نخستین اصل انتساب مسئولیت به دولت در حقوق بین الملل بوده و بدین معناست که رفتار ارگان دولتی یادشده (ناو مزبور) به دولت قابل انتساب است. حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران، توسط ناو جنگی وینسنس، متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده ی آمریکا، صورت گرفت و با توجه به اینکه نیروی دریایی و ناو مورد نظر، ارگان دولتی (اجرایی) ایالات متحده محسوب می شوند، مستنداً به مواد ۲، ۳ و ۴ کمیسیون و اصل مسلم حقوقی وحدت دولت (state unity principle)، عمل انجام شده، منتسب به دولت ایالات متحده ی آمریکاست. مسئولیت بین المللی فرماندهان بر اساس ماده ی ۱۲ «پیش نویس قانون جرائم علیه صلح و امنیت بشری»، مصوب سال ۱۹۹۱ کمیسیون حقوق بین الملل، فرمانده در صورتی که آگاهی داشته باشد یا بر اساس اطلاعات موجود بتواند نتیجه گیری کند که مأمور زیردست در حال ارتکاب جرم است یا در صدد ارتکاب آن است، ولی از هر گونه اقدامی برای جلوگیری از وقوع جرم در حدود توانایی اش خودداری کند، مسئول است. یکی از مواردی که در مورد مسئولیت فرماندهان ابهاماتی را ایجاد کرده بود، بند دوم از ماده ی II قانون دهم شورای کنترل متفقین (Cclli) بود. بند مذکور اظهار می داشت که «باید این طور فرض شود که هر متهمی بدون توجه به ملیت وی، مرتکب جرائم مذکور در بند اول این ماده شده است؛ هر گاه وی مرتکب یا معاون یا مشاور جرم… یا عضو سازمانی بوده که جرم را مرتکب شده است…» نظریه ی مسئولیت فرماندهان، به خاطر سهل انگاری نسبت به اعمال ارتکابی از سوی افراد تحت امر آنان، به طور قطع، در حقوق بین الملل عرفی و معاهداتی پذیرفته شده است. با توجه به مسلم بودن این نظریه در حقوق بین الملل عرفی و معاهداتی، مسئولیت فرمانده ی ناو وینسنس (راجرز)، که این کار را به اشتباه افراد خود منتسب می کرد و می گفت آن ها فکر می کرده اند از سوی یک هواپیمای نظامی مورد حمله واقع شده اند، محرز است. در حالی که به قول نویسنده ای «باید یک فرمانده را، مخصوصاً با توجه به درجه و طول خدمت وی، به خاطر ضعف در سازمان و روحیه اش و ناکامی در کاربرد ضوابط و معیارهای لازم در بازرسی و آموزش، به گونه ای که از یک افسر عالی رتبه در نیروهای نظامی آمریکا انتظار می رود، مسئول شناخت.» چه بسا اگر دعوی ایران علیه آمریکا از دیوان بین المللی دادگستری مسترد نمی شد، این مسئولیت نیز مورد تأکید دیوان قرار می گرفت، اما استرداد دعوی این امکان را سلب کرد.(۴) اصول مقرر در کنوانسیون حقوق دریاها (عبور بی ضرر) بنا به اسناد و گزارش های منتشره، ناو جنگی مزبور، در حریم آب های ساحلی و دریایی ایران بوده است و این نکته نیز نشان از نقض حاکمیت دریایی و قانونی ایران بر آب های مزبور در حمله به هواپیمای غیرنظامی ایرانی در قلمروی هوایی کشور داشته و مؤید مسئولیت بین المللی دولت آمریکا در انجام فعل متخلفانه و مستوجب مسئولیت بین المللی آن کشور است. با توجه به پرواز هواپیمای شماره ی پرواز ۶۵۵ ایران بر فراز آب های سرزمینی ایران و قرار داشتن در قلمروی حاکمیت ایران، این موضوع نمی توانسته است خطری برای تمامیت ارضی یا امنیت کشوری دیگر تلقی شود. به علاوه، ناو جنگی وینسنس در زمان حمله به هواپیمای مزبور نیز در آب های سرزمینی ایران قرار داشته است. این مسئله چهار سال بعد از آن ماجرا، توسط نیویورک تایمز فاش شد که ناو وینسنس در آب های سرزمینی ایران بوده است، نه در آب های بین المللی.(۵) با فرض پذیرش ادعای دولت آمریکا، نظر به حضور مسئولیت زای ناو آمریکایی در حریم آب های دولت ایران، نزدیک شدن یک هواپیما به آن نمی تواند مصداق نقض تمامیت ارضی کشور صاحب پرچم ناو یا تهدید علیه آن و توجیه دفاع مشروع باشد. نقض معاهدات بین المللی آمریکا مقدمه، مواد ۱ و ۲ و ۳ و بندهای الف و ج ماده ی ۴۴ ضمیمه ی ۱۵ معاهده ی شیکاگو و مواد ۱ و ۳ و بند ۱ ماده ی ۱۰ معاهده ی مونترال را نقض کرده است. مطابق مواد یادشده، نقض حاکمیت ایران در آب های سرزمین خود به وسیله ی ناو جنگی وینسنس و استفاده از سلاح جنگی علیه هواپیماهای غیرنظامی، که مکرر در مقدمه ی مواد ۴۴ و ۳ معاهده ی شیکاگو منع شده اند، اتفاق افتاده است. اشاره ی قانونی به ضمیمه ی ۱۵ معاهده ی شیکاگو، مربوط به صدور نوتام غیرقانونی از طرف آمریکاست که طبق معاهده ی شیکاگو، صدور هر نوع اطلاعیه ی هوانوردی از اختیارات کشورهایی است که در منطقه، خدمات پروازی می دهند و آمریکا قانوناً حق صدور چنین اطلاعیه ای را نداشته و ندارد. به نظر ایران، نوتام صادره مبهم بوده و لذا پروازها نمی توانند برداشت روشنی از آن داشته باشند. آمریکا حتی مفاد نوتام غیرقانونی خود را رعایت کرده و هواپیمای ایرباس را در ارتفاع ۱۳۵۰۰ پایی و در درون راه هوایی بین المللی و در فضای خود ایران مورد هدف قرار داده است. طرح دادخواست به ایکائو و دیوان بین المللی دادگستری دولت ایران بی درنگ پس از این واقعه، دادخواستی به شورای سازمان جهانی هواپیمایی کشوری «ایکائو» تسلیم کرد. ولی با وجود حقانی بودن خواسته های دولت ایران، به دلایلی که هنوز روشن نشده است، شورای سازمان هواپیمایی کشوری «ایکائو»، علی رغم تکلیفی که در مورد اعلام محکومیت این حمله ی نظامی داشت، در واقع با رد همه ی درخواست های مشروع ایران و بدون در نظر گرفتن عظمت این حادثه، در ۱۷ مارس ۱۹۸۹ تصمیم به اظهار تأسف گرفت. دولت ایران با اعتراض به این تصمیم، دادخواستی در ۱۷ می ۱۹۸۹ به دیوان بین المللی دادگستری تسلیم کرد و طی آن، اولاً خواستار محکومیت دولت آمریکا به دلیل نقض قوانین و کنوانسیون های بین المللی و ثانیاً اعلام مسئولیت این دولت بر جبران خسارت گسترده ی ناشی از این حمله و نقض حقوق بین الملل شد. نخستین جلسه ی رسیدگی به این دعوی، در دیوان بین المللی دادگستری، برای ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۴ (شهریور ۱۳۷۳) تعیین شد مصالحه این جلسه یک ماه پیش از برگزاری آن، در ۲۰ مرداد ۱۳۷۳، با موافقت دولت ایران و آمریکا به تعویق افتاد تا آنکه پس از انجام مذاکراتی، توافق هایی به دست آمد و در ۲۲ فوریه ۱۹۹۶ (سوم اسفند ۱۳۷۴)، مصالحه ی نهایی امضا شد و دعوی از دستور کار دیوان خارج شد. با این کار دولت ایران، عملاً به تصمیم اتخاذشده ی «ایکائو» اکتفا شد و ایران از حقوق خود، به دلایلی که مشخص نیست، عقب نشینی کرد؛ آن هم در زمانی که مجلس چهارم پایان یافته بود و مجلس درگیر انتخابات بود و این مسئله، توان رسیدگی به این موضوع را مسلوب کرده بود. در مورد ارادی بودن یا غیرارادی بودن انتخاب این زمان برای مصالحه نیز تردید وجود دارد. در آن زمان، قانون اساسی کشورمان بیش از حد به یک سند تزئینی شبیه شد و مجلس شورای اسلامی، که مطابق اصل ۱۳۹ قانون اساسی وظیفه ی رسیدگی به این مهم را داشت، بیش از حد در نقش یک نهاد تشریفاتی نمایان شد.(۶) در خاطرات هاشمی رفسنجانی می خوانیم «آقای افتخار جهرمی آمدند. نظرشان این است که بهتر است با آمریکایی ها در لاهه کنار بیاییم و پرونده را مختومه اعلام کنیم.»(۷) (*) منابع (۱) نامه ای از کاپیتان دان هری؛ اولین مقاله از سوی کاپیتان دان هری بین، افسر نیروی دریایی آمریکا؛ «دریایی از دروغ»؛ هفته نامه ی نیوزویک، نویسندگان همکاری که در تهیه ی این گزارش کمک کردند: جان بری، خبرنگار نیوزویک؛ راجرز چارلز، سرهنگ بازنشسته ی نیروی دریایی؛ دانیل پدرسون در لندن؛ کریستوفر دیکی در پاریس؛ ترسا والدروپ در بن؛ دونا فوت در لوس آنجلس؛ تونی کلیفتون در نیویورک و پییر آنین در هوستون. (۲)نامه ی دکتر محمود کاشانی، استاد دانشکده ی حقوق دانشگاه شهید بهشتی، به آقای ناطق نوری، رئیس مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۷۵. چاپ شده در ماهنامه ی گزارش، تحت عنوان مصالحه ی عادلانه یا…؟ شماره ی ۶۴، خرداد ۱۳۷۵، ص ۱۹ تا ۲۳. (۳) محمدرضا زمانی درمزاری، مسئولیت بین المللی دولت آمریکا در حمله به هواپیمای مسافربری ایران از دیدگاه حقوق بین الملل. (۴) حسین میرمحمد صادقی (۱۳۷۹)، «حقوق جزای بین الملل و اصول کلی حقوقی»، دیدگاه های حقوق قضایی، پائیز. (۵) سید یاسر ضیایی، تخلفات حقوقی ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، مرکز مطالعات خلیج فارس:http://persiangulfstudies.com/fa/index.asp?P=NEWS2&Nu=151. (6) نامه ی دکتر محمود کاشانی، استاد دانشکده ی حقوق دانشگاه شهید بهشتی، به آقای ناطق نوری، رئیس مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۷۵. چاپ شده در ماهنامه ی گزارش، تحت عنوان مصالحه ی عادلانه یا…؟ شماره ی ۶۴، خرداد ۱۳۷۵، ص ۱۹ تا ۲۳. (۷) خاطرات هاشمی رفسنجانی، ۱۸ مرداد ۱۳۶۶ و کتاب خاطرات سال ۱۳۶۷. منبع: برهان