پاسخ حجت الاسلام و المسلمین مرتضی آقاتهرانی به مطلب”منبرها سیاسی می شوند”

0 ۱۴۰

چندی پیش و در آستانه ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، بسیج دانشجویی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران از استاد آقاتهرانی دعوت کردند که در مجلس عزایی که بمناسبت ایام فاطمیه دوم در این دانشکده برگزار می شد به عنوان سخنران حضور پیدا کنند و ایشان دعوت دوستان دانشجو را پذیرفتند. اما در اولین روز این مجلس و پیش از شروع مراسم دوستان دانشجوی هماهنگ کننده مراسم خبر دادند که عده ای از دانشجویان تهدید کرده اند که اگر آقاتهرانی بیاید، مراسم را بهم می زنند و نمی گذارند سخنرانی کند. استاد آقاتهرانی تهدید را جدی نمی گیرند و طبق وعده ای کرده بودند در این مراسم شرکت می کنند. ولی در همان روز اول نشریاتی در دانشگاه توزیع می شود که مطالبی را در مورد ایشان، سخنرانی های سیاسی و … منتشر کرده بود. استاد آقاتهرانی با وجود نادیده گرفتن تخریب ها و توهین های شخصی تاکنون، این بار، با توجه به نشر عقاید انحرافی در قالب حقیقت مداری، لازم دیدند که توضیحاتی بیان کنند و به تبیین دقیق مسئله بپردازند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین مرتضی آقا تهرانی، متن زیر جوابیه ای است که ایشان در مورد مطلبی با عنوان “منبرها سیاسی می شوند” که در نشریه دانشجویی “صبح فردا” (شماره ۱۳۱) آمده بود، نگاشته اند: بسم الله الرحمن الرحیم “السلام علیکِ أیتها الشهیده المقتوله” سلام بر شما ای بانوی شهیده، که کشته شده اید. دوستان دانشجویم؛ چندی پیش عده ای از دانشجویان دانشگاه تهران، بنده برای هیأت خود در دانشگاه دعوت کردند. شایسته بود که آن دعوت بی پاسخ نماند. همان روز اول – یکشنبه ۳/۲/۱۳۹۱ – که اولین سخنرانی ام را در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران شروع می کردم. خبردار شدم که برخی تلفن زده اند که سخنرانی را به هم خواهند زد. برایم عجیب بود که از محل علم این سخنان برخیزد؛ اما جالب بود بدانم که بهم زننده برنامه عزاداری فاطمه کبرا (سلام الله علیها) چه کسی و کدام گروه و به چه خاطر خواهد بود. تردیدی نبود که نباید این سخنان را جدی بگیرم، مگر این که دعوت کننده خود پشیمان شده باشد؛ که آن ها هم عده ای از بچه های بسیجی دانشگاه بودند و از سوی آن ها در اجرای برنامه هیچ سستی نمی دیدم. وقتی که به آن مجلس حضور یافتم سه نوشته تک صفحه ای از دو نشریه که یکی “صبح فردا” و دیگری “سریر” بود، دریافت کردم. عنوان آن دو نوشته، اوّلی “منبرها سیاسی می شوند” و “معلم احمدی نژاد، شاگرد مصباح، شیخ مرتضی آقاتهرانی” و دیگری “همچنان می گوییم؛ فضا عمومی است.” بود. اما آن چه در عنوان “منبرها سیاسی می شوند” مطرح شده بود، قدری معرفی آقاتهرانی، تعریفی از منبر و تاریخچه ای از آن و … بود. گو این که در آن سخن، منبرها را کانون مبارزه دانسته و آن را در مکان های مقدس مستقر دیده و محلی که برای عدالت خواهی و قیام علیه ظلم و جور دانسته بود؛ و در دوره هائی نتایج یک سخنرانی را سیاسی تلقی کرده و سپس استناداتی را به حضرت آیت الله مظاهری داشته و در آخر نتیجه می گیرد که چون مرتضی آقاتهرانی شخصیتی اصول گرا و جناحی است و بیشتر یک فعال سیاسی است تا فعال دینی، پس نباید از ایشان دعوت می شد تا اقبال بیشتری در این جلسات باشد. ولی ای برادر و ای خواهر که وظیفه خود دیدی که دست به قلم شوی! ؛ با شما چند کلامی سخن خواهم داشت تا که با یکدیگر آشناتر سخن گوییم: ۱. آری که منبر محل مرتفع و بلندی است و از دیرباز محل نشر نور بوده و هست. اگر شما آن روزها را ندیده اید، بدانید که از همین منبرها بود که قیام علیه طاغوت را شناخته ایم و این محل تنها محل بیان احکام فرعی نیست، که محل نشر مبانی اسلامی و البته فروع آن در مرحله بعد و وعظ و خطابه و اخلاق و از جمله ورود به مسائل سیاسی بوده و هست. ۲. گوئیا دوستان ما سیاست را بخشی از دیانت ندانسته و بر این باورند که در منبرها نباید سیاست و مبانی آن طرح شود. تکیه به بیانی کوتاه از استاد آیت الله مظاهری، بدون شناخت حضرت ایشان، خالی از اشتباه نیست که خود ایشان در سخنرانی ها و به ویژه منبرهای تفسیری، اخلاقی و … خود، به سیاست نیز توجهی ویژه داشته و دارند؛ و تفکیک دیانت از سیاست را انحرافی و غیر اسلامی می دانند. ۳. به نظر می رسد این نویسنده محترم حتی از منابر بنده آن قدر بی خبر است که به نظر نمی رسد یک جلسه آن را هم مشاهده کرده باشد که بداند بنده یک رجل سیاسی ام و یا یک فعال دینی که سیاست را لاینفک از دیانتش می داند؟! ۴. برایم عجیب بود که چگونه می نویسد که: “مجموعه ایشان قرار است غیر سیاسی باشد و با هدف تقویت و اشاعه ارزش های دینی فعالیت کند.” گوئیا دوستان ما در موضع تبیین دیانتی جدید هستند که می تواند هدف آن تقویت ارزش های دینی باشد؛ ولی از سیاست در آن خبری نباشد. ۵. با طرح چند سؤال این نوشته را پایان می دهم: این نوشته و بیانات آیا برای خودتان معمّاگونه نیست؟ آیا در دیانت شما سیاست راه ندارد؟ مایلم این دین جدید را بهتر بشناسم؟ یعنی در روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) سیاست نیست؟ شما می گویید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چگونه و چرا کشته شدند؟ و چرا شبانه دفن شدند؟ به حتم ایشان را مبارز سیاسی نمی بینید؟ و آیا دفاع از ولایت و یا برخورد با آن امری سیاسی نبوده و یا نیست؟ آن خطبه های آتشین ایشان، که این جلسات به طور جدی برای تبیین آن رخ می نماید را تحت چه موضوعاتی می بینید؟ آیا وظیفه ما در معرفی ارزش ها فرار از سیاست است؟ و آیا اگر به فرض بین سیاست و دیانت رابطه ای برقرار نباشد، تنافر این دو از یکدیگر چگونه است؟ اگر کسی از جناح شما بود و ورود به امر سیاست می کرد، این اشکالات بر او وارد بود یا نه؟ و مگر کسی می تواند بدون نظر و دیدگاهی سیاسی زندگی کند؟ آیا نوشته خودتان سیاسی نیست؟ ولی ای دوستان دانشجویم! تا آن جا که می دانم محراب محل حرب و جنگ است و منبر محل نشر نور، و از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) که محبوب همه ما هستند، آن ها خود “ساسَه العِباد”سیاست گذاران بندگان الهی می باشند. چون سه نشریه درباره بنده نوشته شده، اگر فرصت کنم درباره هر سه نوشته تا حدودب قلم خواهم زد تا در مقام پاسخ، ادب را رعایت کرده باشم. والحمدلله اولاً و آخراً

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.