پناهیان: کسی که پای خود را در فتنه بگذارد، به سرعت نابود می شود و در تاریخ دفن خواهد شد /اوج تقوا، ولایت مداری است

0 ۱۲۳

تقوای قلب ، اوج تقوا است/ تکریم اولیای خدا بالاترین مرتبۀ تقوا/ اوج تقوا، ولایت مداری است همۀ رفتارهای ما ریشه در گرایش ها و علائق ما دارند و قلب به عنوان مرکز گرایش های انسان جایگاه رفیعی در قرآن دارد؛ تا حدی که خداوند می فرماید ما در نهایت از شما یک قلب سلیم می خواهیم: «یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ*إِلَّا مَنْ أَتیَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیم»(شعراء/۸۸و۸۹) اگر از ما عمل خواسته شده است، به خاطر این است که ریشۀ عمل در قلب است و متقابلاً عمل آثار عمیقی در قلب انسان دارد. با توجه به اینکه گفتیم، تقوا مراقبت از رابطۀ ما با خداوند در مقام عمل است، پس ریشۀ تقوا نیز طبیعتاً باید در قلب انسان باشد. امام صادق(ع) می فرمایند: تقوا از قلب نشأت می گیرد. «إِنَّمَا التَّقْوَی فِی الْقَلْب»(مستدرک الوسائل/۱۱/۲۶۵) تقوای قلب، اوج تقواست. تقوای قلب فقط این نیست که صمیمانه و از اعماق دل بخواهیم که در مقام عمل تقوا داشته باشیم، بلکه به این معناست که در مقام قلب هم خود را کنترل کنیم و مراقبت قلبی داشته باشیم. در آیات قرآن دوبار با تقوای قلب مواجه می شویم: ۱. «ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوب» (حج/۳۲) هر کس نشانه های پروردگار را بزرگ بشمارد این از تقوای قلب است. رعایت ادب نسبت به نشانه های پروردگار از شاخصه های مهم تقوای قلب است. نشانه های خدا (شعائرالله) فقط شامل خانۀ کعبه، صفا و مروه، حجرالاسود و … نیستند، اصلاً بعضی از همین نشانه ها به خاطر اولیاء خدا ارزش پیدا کرده اند (مانند مقام ابراهیم) و بالاتر از همۀ شعائرالله، خود اولیاءالله و اهل بیت(ع) هستند و تکریم و تعظیم اهل بیت از بالاترین مدارج تعظیم شعائرالله است. کسی که شعائر الهی را تعظیم کند و آنها را رعایت نماید، معلوم است که از دلش هم مراقبت کرده است و در اوج تقوا قرار دارد که همان تقوای قلب است. ۲. «إِنَّ الَّذینَ یَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّه أُولئِکَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوی؛ به درستی آنان که صوت خود را در برابر رسول خدا آهسته برمی آورند کسانی هستند که خدا دلهایشان را برای تقوی بیازموده»(حجرات/۳) این مرتبۀ تقوای قلب که در این آیه آمده است یک درجه از تعظیم شعائر الله بالاتر است چرا که خداوند می فرماید قلوب اینها با تقوا امتحان شده است. در واقع، تکریم اولیای خداوند بالاترین مرتبۀ تقواست، چون اگر ما به اولیای الهی خیلی خوب احترام بگذاریم و شأن و مرتبت آنها را حفظ کنیم، معلوم است که از قلب خودمان خیلی خوب مراقبت کرده ایم و معلوم است که قلب ما خیلی خوب امتحان شده است. به همین خاطر، اجر یک قطره اشک برای اباعبدالله، بهشت است. شاید به همین خاطر باشد که مرحوم آیت الله قاضی(ره) بیان کرده اند که راهی غیر از اباعبدالله(ع) برای سعادت و کمال معنوی وجود ندارد. پس کسی که اهل روضه، هیأت، نوحه و سینه زنی و گریۀ بر اباعبدالله نیست باید در مورد خودش تردید جدی کند. اوج تقوا، ولایت مداری است و تقوای قلب که مرتبۀ بالای تقواست، منوط به ادب و احترام نسبت به پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) می باشد. بعضی از روشنفکرزده های نادان، قصد داشتند که همان اوایل انقلاب، بساط روضه را جمع کنند، اما حضرت امام نه تنها اجازۀ چنین کاری را ندادند، بلکه آن را تقویت نیز کردند. امام می فرمودند که ۱۴۰۰ سال است که همین روضه ها اسلام را حفظ کرده است و حتی منبرهای ما را نیز همین روضه ها حفظ کرده اند. مقایسۀ بین تقوا و اخلاق / تقوا، فراتر از اخلاق در اینجا می خواهیم بین تقوا و آن علم اخلاقی که از آن به اخلاق سکولار تعبیر می شود، مقایسه ای داشته باشیم. در علم اخلاق می گویند شما باید یک سری ملکات (مانند شجاعت، صبر و …) را کسب کنید و کسی که این ملکات را داشته باشد، او صاحب فضیلت است. اما تقوا می گوید که آنچه ما از شما می خواهیم این است که سعی کنید به خاطر خدا این صفات خوب را داشته باشید و اِلا فایده ای ندارد. مثلاً کسانی که از همان ابتدا ملکۀ شجاعت را دارند، اگر خدایی هم در میان نباشد، آنها شجاع هستند و این ارزشی ندارد. امام صادق فرموده اند: «خُلقیات را خداوند به عنوان هدیه به انسان می دهد که برخی از آنها سجیه هستند (صفاتی که انسان به صورت خدادادی از آنها برخوردار است) و برخی «نیت» هستند(صفاتی که به خاطر خدا و با تلاش خودمان آنها را کسب کرده ایم) و البته نیت ارزش بیشتری دارد. «إِنَّ الْخُلُقَ مَنِیحَهٌ یَمْنَحُهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقَهُ فَمِنْهُ سَجِیَّهٌ وَ مِنْهُ نِیَّهٌ فَقُلْتُ فَأَیَّتُهُمَا أَفْضَلُ فَقَالَ صَاحِبُ السَّجِیَّهِ هُوَ مَجْبُولٌ لَا یَسْتَطِیعُ غَیْرَهُ وَ صَاحِبُ النِّیَّهِ یَصْبِرُ عَلَی الطَّاعَهِ تَصَبُّراً فَهُوَ أَفْضَلُهُمَا»(کافی/۲/۱۰۱) در اخلاق به ما می گویند که چگونه با کمک یک سری تکنیک ها، برخی از صفات و ملکات نفسانی را کسب کنیم، اما در تقوا می گویند باید با نیت الهی به این ملکات برسید. تفاوت دیگر تقوا با اخلاق سکولار این است که اثر تقوا بسیار زیاد است و انگیزۀ بسیار قوی و پرقدرتی در انسان ایجاد می کند ولی انگیزه ای که اخلاق ایجاد می کند ضعیف است. برخی با مفاهیمی مثل اخلاق،آزادی، قانون و… به جنگ تقوا می آیند/ برخی می خواهند با «اخلاق» دین و تقوا را هدف قرار دهند امروزه برخی برای اینکه به جنگ تقوا بروند، اخلاق را عَلم می کنند. هر کس به نوعی از اخلاق دم بزند که نوعی بی تقوایی و بی دینی از سخن او استشمام شود، طبیعی است که نسبت به او سوءظن پیدا خواهیم کرد. گاهی نیز با کلمات قشنگی مانند قانون، آزادی، معنویت، انسانیت و… به جنگ دین، تقوا و ولایت که مغز تقواست می آمدند. حالا هم با اخلاق می خواهند دین و تقوا را هدف قرار دهند. باید مراقب این قبیل فریب ها باشیم. اگر کسی به صورت نامتعادل و خارج از چهارچوب بخواهد بر روی یک مفهوم پافشاری و اصرار بیش از حد کند، باید نسبت به او حساس شویم و ببینیم که مشکل او کجاست. حتی اگر کسی دم از امام زمان(ع) بزند، به حدی که بخواهد با تأکید بر آن، ولایت فقیه را نادیده بگیرد، باید مراقب باشیم. تنها مفهوم مطلق قرآن که هر چه بر آن تأکید شود، آسیبی ندارد، تقواست، مگر اینکه کسی بخواهد تقوا را بدون ولایت مطرح کند که گفتیم اصلاً تقوای بدون ولایت معنا ندارد چون ولایت اصل و مغز تقواست. رابطۀ تقوا با فتنه/فتنه ها پایان نیافته است و فتنه های بزرگ تری در راه است در قرآن کریم یک بار، کلمۀ تقوا به فتنه برخورد کرده است: «وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّه؛ و بپرهیزید از فتنه (آزمایشی) که چون آید تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد» (انفال/۲۵) در جای دیگری می فرماید: «وَ الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل»(بقره/۱۹۱) امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند: آغاز فتنه ها از تبعیت هوای نفس است « أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ» (کافی/۱/۵۴) فتنه یعنی یک فریب بزرگ اجتماعی و دروغی که گروه زیادی از مردم را فریب دهد. دلیل اینکه به حادثۀ سال ۸۸ فتنه می گوییم این است که گروه زیادی از مردم را با یک دروغ بزرگ، فریب دادند. باید بدانیم که فتنه ها پایان نیافته است و فتنه های بزرگ تری در راه خواهد بود. البته نباید از فتنه ها بترسیم چرا که رسول اکرم(ص) فرمودند: «از فتنه های آخرالزمان کراهت نداشته باشید چون این فتنه ها منافقین را رسوا می کنند؛ لا تَکرَهُوا الفِتنَهَ فی آخِرِ الزمانِ؛ فإنّها تُبِیرُ المُنافِقینَ»(میزان الحکمه/حدیث۱۵۷۴۸) فتنه های آخرالزمان دیگر مانند فتنه های صدر اسلام نیست که باعث خانه نشینی و مظلومیت اهل بیت(ع) شود. ما ان شاءالله فتنه ها را به خوبی پشت سر خواهیم گذاشت. کسی سعی نکند با زرنگ بازی به مجلس راه پیدا کند/مملکت امام زمان جای زرنگ بازی نیست کسانی که الان، علی القاعده دارند برای انتخابات برنامه ریزی می کنند، بدانند که مردم بسیار هوشیار هستند و کسی که پای خود را در فتنه بگذارد، به سرعت نابود می شود و در تاریخ دفن خواهد شد. چند سال قبل، تعدادی سطل آشغال در خیابان های ما آتش زدند و الان می بینیم کسانی که در جهان از این حرکت ابراز خوشحالی کرده بودند خودشان چگونه گرفتار مسائل داخلی شده اند، به طوری که حتی سرشان را هم نمی توانند بلند کنند. آن وقت چند نفر آدم نابخرد فکر می کنند می توانند کاری از پیش ببرند. کسی سعی نکند با زرنگ بازی به مجلس راه یابد؛ در این مملکت امام زمان اصلاً جایی برای زرنگ بازی نیست. این مملکت دعای امام زمان(ع)، دعای امام و خون جگر امام و شهدا و دعای امثال ایت الله بهجت پشت سرش است. کسی که بخواهد با زرنگ بازی کاری از پیش ببرد خودش را نابود کرده است. سیاسیون خیلی باید مراقب باشند. خدایا! عرصۀ سیاست ما را نورانی تر از مساجد و مجالس معنوی ما قرار بده.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.