چهارمین همایش جبهه پایداری استان فارس با عنوان « لبیک یا خامنه ای»برگزار گردید.

0 ۱۹۲

چهارمین همایش جبهه پایداری استان فارس با عنوان « لبیک یا خامنه ای»بعداز نماز مغرب و عشاء درمسجد دانشگاه بااستقبال پر شور اقشار مختلف علی الخصوص دانشجوئی و حوزوی برگزار گردید. نکته جالب توجه این همایش حضور پر رنگ و معنادار روحانیت معزز دراین جلسه بود دراین جلسه پس از قرائت قرآن مجید و مداحی اهل بیت در رثای امام زین العابدین (ع)، دکترلنکرانی از اعضای موسس جبهه پایداری سخنرانی و در ادامه به پرسش های حضار پاسخ دادند. مشروح و کامل سخنرانی و پرسش و پاسخ این جلسه تقدیم می گردد: اعوذبالله من الشیطان الرجیم . بسم اله الرحمن الرحیم الحمداله رب العالمین الهم صل علی اشرف الانبیاء والمرسلین، سیدنا و نبینا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد (ص) و علی آله الاطهرین صیما بقیه ا.. فی ارضین روحی تراب مقدمه الغداه یکی از تقابلها و مناظراتی که درطول تاریخ بین مدعیان دین و دین باوری وجود داشته است . این بوده که یک عده ای از دین باورها معتقد بوده اند برای اینکه از دین خدا دفاع کنند ، لازم است که در پاره ای از مواقع مصالحی را رعایت کنند و بدلیل رعایت این مصالح فکر می کردند که باید برخی مواقع از برخی از اصول و از برخی از باورهایشان کوتاه بیایند. به این گمان که با این کوتاه آمدن و با این تنزل می توانند در آینده از دین خدا دفاع کنند . در قضیه عاشورا و کربلا یکی از بارز ترین گفتگوها و مناظرات ، مناظراتی است که یک عده ای به سید الشهداء (ع) فشار می آورند که شما بالاخره دنیا را می بینید و از وضعیت مطلع هستید ، کوفیان را می شناسید و می دانید که کوفی وفا ندارد و می دانید که این نامه هائی که نوشته اند ، نامه های درستی نیست، تازه حتی اگر درست باشد در برابر این دستگاه پلید اموی، کاری نمی شود کرد آنها سپاه ده هزاران نفری دارند و شما قیام نکنید . ازاین جنس مصلحت اندیشی از همان لحظه ای که حضرت تصمیم گرفتند که در ماه رجب سال ۶۰ هجری از مدینه خارج شوند، در تاریخ می بینیم تا صبح عاشورا حتی لحظات آخر باز می بینیم که یک عده ای مصلحت اندیشی می کنند و به سید الشهداء (ع) می گویند که شما کوتاه بیائید. اصولاً یکی از مواردی که درکربلا و واقعه عاشورا بسیار باید مورد تحقیق قرارگیرد، همین نکته است . اینجا همه شیعه هستیم و همه ادعای شیعه گری و محبت اهل بیت علیهم السلام می کنیم ، در کربلا سپاه سی هزار نفری که اگر بیشتر نبوده کمتر هم نبوده ، این سپاه سی هزار نفری که از شام نیامده بوده از کوفیها بوده است . از کوفی هائی که ادعای محبت اهل بیت را داشته اند . کوفی هائی که حکومت امیر المومنین (ع) را دیده بودند کوفی هائی که می دانستند آبادانی کوفه به لحاظ موقعیت مرکز شدنش در زمان امیر المومنین (ع) بوده و در بحث کشاورزی و رونق اقتصادی نوآوریها و اندیشه امام بوده اند که در طول تاریخ ثبت شده و امر پنهانی نیست. همین کوفیان هستند که کشندگان سیدالشهداء (ع) می شوند . یک بحث مهمی است که آیا کوفیان از اول تصمیم گرفته بودند که حضرت سیدالشهداء را به شهادت برسانند؟ از همان لحظه ای که اتفاق کربلا رخ داد و یا نه این تصمیم بعداً رخ داد؟ تاریخ ثبتش این است که کوفیان از همان لحظه ای که بالاخره پیمان شکنی کردند که آن داستان پیمان شکنی هم داستان مفصلی دارد ، خلاسه اش این است که ترس و توجه به دنیا باعث شد که آنها بر سرپیمان خودشان نمانند ، از ابتدا بنایشان کشتن امام حسین (ع) نبود، خیال کوفیان این بود که در یک جنگ فرسایشی که این جنگ هم نه جنگ شمشیر فرسایشی، بلکه یک جنگ روانی فرسایشی است ، اینها می توانند سید الشهداء (ع) را وادارکنند که از آرمانش کوتاه بیاید و دیگر ادامه ندهد، و دست اهل بیتش را بگیرد و برگردد مدینه. تمام تلاشی که شما از لشکر کوفه می بینید. در طی فاصله دوم و سوم محرم که حضرت وارد شدند به کربلا تاواقعه عاشورا، اینها یک جورائی می گویند بروید تا کشته نشوید اما سید الشهدا (ع) مکرر حساب را روشن می کردند و می گفتند این صحنه صحنه رفتن نیست چون رفتن از این صحنه لطمه ای به اسلام می زند که دیگر اسلامی باقی نمی ماند فرمودند که اینجا دیگر صحنه ای نیست که مثل برادرم حسن (ع) من جای مذاکره و صحبت داشته باشم جای این را داشته باشم که بایستام ، جای این را داشته باشم که بروم و صحنه مبارزه را تغییر دهم صحنه نبرد همین جاست و این صحنه صحنه قابل تغییر نیست این صحنه باید شکل بگیرد چون اگر شکل نگیرد، اسلام باقی نمی ماند معلوم می شود که یک جاهائی است که این مصلحت اندیشی ها ولو اینکه من میدانیم نتیجه اش شهادت و هتک حرمت و هتک آبرو و خون دادن و اینها هست ، یک جائی می رسد که باید این اتفاقات رخ دهد و جای مصلحت اندیشی نیست وگرنه حضرت سید الشهداء(ع) اهل تدبیر بودند . همین سپاه کوچک خود را برایش میمنه و میسره، تعیین کردند همین ۷۲ نفر که حالا ظاهراًهم تاریخ ثبت کرده که حدود ۳۸ اسب بیشتر نداشتند و بقیه پیاده بودند ، اینها را تنظیم کردند و بالاخره همان سپاه کوچک را هم نگفتند که خوب اینها که ما را می کشند پس اینجا بایستیم تا کشته شویم ، نه ، همانجا هم تدبیر کردند برنامه ریزی کردند طبق بالاترین فنون جنگی زمان جنگ کردند . پشت خیمه ها را محصور کردند که ازپشت به آنها حمله نکنند و خلاصه کاملاً با تدبیر عمل کردند معلوم می شود که تدبیر با مصلحت اندیشی بیخود دوتا موضوع جداگانه است که ما نمی گوئیم دفاع از انقلاب ، دفاع از اسلام، دفاع از آرمانها باید بی تدبیرانه انجام شود، نه ، اما می گوئیم براساس مصلحت اندیشی نباید انجام شود اگر هم قرار است مصلحتی اندیشیده شود مبنای آن مصلحت اندیشی، منافع و مضار شخص نباید باشد. بله دراسلام داریم که امام جامعه سلامی می تواند تصمیم بگیرد و براساس مصلحت حج را تعطیل کند، مسجدی را خراب کند، حکمی از احکام الهی را بگوید فعلاً انجام نشود. اینها وجود دارد و بالاخره جزء اختیار امام مسلمین است . اما مبنای هیچکدم از این تصمیم گیریها نباید منافع و مضار شخص درآن دخیل باشد، نباید تحمیلگری مدعیان مامومی باشد ، اینجوری نباید باشد که کسانی که ادعای مامومی بودن دارند و ادعای این را دارند که ما مطیع این امام هستیم ، به آن امام بخواهند فشار بیاورند و تصمیمی را به امام تحمیل کنند برادر عزیزم حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا پناهیان این موضوع را درسال۸۸ خیلی خوب شکافتند . تحت عنوان تحملیگران و کسانی که درطول تاریخ تلاش کردند که به امام معصوم (ع) نظراتشان را تحمیل کنند درکربلا هم کوفیانی که بودند آمده بودند که نظر مصلحت اندیشانه خودشان را به امام مسلمین ، سیدالشهداء تحمیل کنند و کاری کنند که سیدالشهداء (ع) راهی جز این نداشته باشد که این را بپذیرد . کاری کنند که قضیه بشود قضیه صلحی که به امام حسن ع) تحمیل شد یادتان هست سال ۷۹ بود که رهبر معظم انقلاب درهمین ایام محرم سخنرانی کردند سخنرانی مشهوری که خواص را به چالش کشیدند و گفتند که عاشورا زائیده بی بصیرتی خواص بود خواصی که نیامدند در صحنه، دفاع کنند از سید الشهداء(ع) و کاری کردند که امر بر عده ای مشتبه شد، و آقا فرمودندکه عده ای خیال نکنند که ما وضعمان مثل امام حسن مجتبی(ع) است ،امروز هم وضع ما عاشورائی است . ما هم وضعمان این است که اگرموضعی پیش بیاید موضع باید موضع حسینی باشد. یعنی الان صحنه صحنه ایست که انقلاب اسلامی درحدی از بالندگی قرارداده و الهام بخش است برای جهان که اگر این نظام بخواهد خدشه ای به آن وارد شود اسلامیت آن مورد تعرض قرار گیرد، این صحنه صحنه مذاکره و کوتاه آمدن ومصلحت اندیشی نیست صحنه ایست که باید درآن پایمردی کرد باز یادتان است که درسال۸۸ فرمودند که امام بزرگوار ما به کسی باج نداد من هم باج نخواهم داد. فکر کرده اید که درسال ۸۸ چرا آقا اینها را فرمودند سال ۸۸ بعداز انتخابات که می توانست بزرگترین پیروزی تلقی شود و واقعاً هم همین است کدام کشور است که در یک انتخابات بالای۸۵%مردمش در صحنه حاضر شوند و رئیس جمهور منتخب هم بالای ۶۰% رای بیاورد . یک تراز بلندی در دموکراسی و مردم سالاری دین گذاشته شدو این افتخار برای مردم سالاری دینی شد که توانست این صحنه را رقم بزند. دشمن همین صحنه را تلاش کرد به نقطه شکست تبدیل کند و یک عده ای درمقابله با این جور حوادث با اینکه روشن بود که دشمن فقط دنبال این نیست که مثلاً فقط انتخابات باطل شود دنبال این نیست که چه کسی رئیس شود ، بلکه منویاتش نابود کردن نظام و محو اسلامیت نظام و مردم سالاری دینی هست با اینکه اینها معلوم بود یک عده ای اینجا بی تدبیری کردند و یا بگوئیم غفلت کردند یا بگوئیم سوء تدبیر داشتند و شرایطی را رقم زدند که این فتنه ۸ ماه طول کشید ۲۹ خرداد۸۸ یک هفته پس از انتخابات بعد ازآن لشکر کشیهای خیابانی ، رهبری معظم خطبه خواندند ، تکلیف را روشن کردند و پس از آن آن موجی که فتنه گرها گمان می کردند می توانند راه بیندازند عملاًمنتفی شد. مردم آگاه شدند و متوجه شدند که جریان چیست و مسیر را رهبری تبیین نمودند و با نفس مسیحائی که داشتند دلها را روشن کردند و معلوم کردند که بالاخره محل اختلاف و گرفتاری کجاست . چشمهارا بصیر کردند اما یک عده ای چشمایشان ندید. یک عده ای باز تلاش کردند که این جنگ را جنگ فرسایش بکنند و تحمیلهائی را به رهبری داشته باشند . از نظام و رهبری باج بگیرند اینها را خیلی زمان از آن نگذشته، عاشورا و کربلا فرصتی است که ما بااین اصول و مبانی وقایع روزمان را هم مرور کنیم هر روز عاشورا است و هر زمین کربلا است. بالاخره باید این اصول عاشورائی را به همه وقایع عرضه کنیم و راه را گم نکنیم . واقعیت تلخ این است که واقعاً یک عده ای در سال۸۸ دنبال این بودند که نظراتشان را به رهبری تحمیل کنند واقعیت تلخ این است که یک عده ای درسال۸۸ به دنبال این بودند که که از نظام امتیاز بگیرند . واقعیت تلخ این است که یک عده ای هم با سکوتشان یا حتی با تردیدآفرینی های خودشان باعث شدند که این زمینه گسترش پیدا کند امر برای یک عده ای مشتبه شود و نتوانند راه را پیدا کنند. امروز هم ما درآستانه سالگرد ۹ دی هستیم. چرا رهبری فرمودند ۹ دی تولد است فرمودند بعدها تاریخ خواهد نوشت که چه می شد بزرگی در ۹ دی اتفاق افتاد. بعدها خود این دشمنان به زبان خواهند آورد که چه توطئه هایی را داشتند که به واسطه فردی که نقش برآب شد این توطئه ها چی بود به این توطئه ها این بود که بایک فشار تلاش کنند که از نظام امتیاز بگیرند و این امتیاز گیری را آنقدر ادامه دهند که محوریت ولایت فقیه و آنچه که اساس اسلامیت نظام ما هست و آن اصلی که نظام ، بواسطه آن حفظ می شود همان که امام ره فرمودند که پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما وارد نشود آن را مورد خدشه قرار دهند و ۹دی یک زمانی بود که مردم دیدند که سیاسیون کارهای خودشان را درست انجام نمی دهند اینها بعضیشان که گیج هستندو حواسشان پرت است وخیال می کنند که این دعوا بین دو نفر آدم است و چون از یکی دل خوشی ندارند حداقلش سکوت می کنند یک عده ای هم ترسیده اند چون آمدن دراین صحنه هزینه دارد و باید آبرو بگذارند، انگشت نما می شوند یک عده ای به این دلیل کنار کشیدند که خودشان هم آلودگیهایی برای خودشان یا اطرافیانشان پیش آمده بود و مشکلاتی داشتند که نمی توانستند آزادانه عمل کنند خودشان گرفتار بودند و انواع و اقسام دیگر. مردم دیدند سیاسیون و خواص به وظیفه خودشان عمل نمی کنند و فتنه دارد طول می کشد اینقدر دارد طول می کشد که کار به اینجا رسیده که عاشورا مورد هجمه قرار بگیرد. باورهای اساسی دارد مورد هجمه قرار می گیرد. می داند آنکسی که به ارمان عاشورائی حمله می کند می فهمد که این نمی گیرد. می خواهد تقدس زدائی کند می خواهد دلها را از ایمان خالی کند می خواهد تردید درست کند. مردم دیدند کار دارد خیلی ادامه پیدا می کند نمی شود اعتماد کرد به سیاسیون و نمی شود نشست و منتظر بود که آقایون در مذاکرات اینها را سر عقل بیاورند دیدند خودشان باید بیایند و همینطور که رهبری روحی فداه فرمودند موج حضور مردمی بود که فتنه را خاموش کرد نه اینکه مثلاً مذاکرات سیاسیون و اقدامات امنیتی . آنکه فتنه را خاموش کرد این بود که مردم دیدند اینها هیچکدام به وظیفه شان درست عمل نمی کنند و مجبورند خودشان بیایند درصحنه و این صحنه را رقم بزنند و تبدیلش کنند به مهر پایان برفتنه اینها درسهائی است که خیلی از آن نگذشته و امروز هنوز ابعاد آنرا نفهمیده ایم و باید روی آن بررسی و دقت کنیم ما یک انتخابات بزرگی در پیش رو داریم این انتخابات اهمیتش این است که بعداز جریان فتنه گری ها برگزار می شود دشمن به آن امید بسته است و امید دارد که این را تبدیل به یک چالش برای نظام کند . دشمن به آن امید بسته که بتواند دراین انتخابات آبروی از دست رفته را بتواند برای خودش جبران کند . انواع و اقسام جریانات انحرافی و فتنه گر در تلاش هستند که دراین انتخابات حضور پیدا کنند و با حضور خودشان مجدداً برای نظام چالش درست کنند . خوب ما باید چکار کنیم ؟ ما می توانیم مثل آنها از طریق مذاکره و لابی های سیاسی و از طریق توسل به کانونهای قدرت و ثروت وارد انتخابات شویم و یا نه ، آن کسی که ادعای دفاع از انقلاب اسلامی و ارزشها و پایبندی به ولایت فقیه دارد باید نگاهش به آن مسیر باشد . خودش را در همه اعمال اجتماعی با این شاخص بسنجد که این کاری که من میکنم مطابق ارزشها و باورها هست یا نه ؟ دارم سیاسی کاری می کنم یا دارم مطابق آرمانها حرکت می کنم . اگر مصلحتی باید اندیشیده شود ، آن مصلحت اندیشی که ما باید به آن اعتماد کنیم ، خود رهبری روحی فداه است . ما حق نداریم که به بهانه مصلحت اندیشی که گمان می کنیم مصلحت اندیشی است و برخی از آن هم مصلحت اندیشی کاذب هست بخواهیم برای حفظ آبروی خودمان ، برای عزیز شدن خودمان ، برای احیاناً به قدرت رسیدن خودمان از اصول و مبانی کوتاه بیائیم . حواسمان را جمع نکنیم می بینیم ما هم می رویم در لشکر کوفیان تفاوت در این است که ما مبنای کارمان چیست ؟ اگر مبنای مصلحت اندیشی ما این شد که ما مصلحت اندیشی می کنیم تا خودمان در قدرت بمانیم خیلی حجتی نداریم . ما مصلحت اندیشی می کنیم به خاطر اینکه فکر می کنیم این کار درست است در حالیکه رهبری مسیر دیگری را نشان می دهند ، خوب این چه مصلحتی است که ما داریم . خدا به ما لطف کرده و بزرگترین لطفش به ما وجود این رهبر معظم است که با روشن بینی ، هوشیاری و با راهنمائی هائی که مکرر بزرگوارانه در صحنه های مختلف به ما می کنند تا ما راه را گم نکنیم . در همین قصه انتخابات تا حالا چی فرموده اند ؟ چند تا تذکر دادند . تذکرات را باید جدی بگیریم . از این به بعد هر چی بفرمائید همان برای ما امر را تمام می کند . همان برای ما حجت است در عید فطر امسال فرمودند که حواستان جمع باشد که این انتخابات را امنیتی نکنند . هشدار دادند ما هم باید حواسمان جمع باشد . دشمن در خیلی جاها از جمله همین استان فارس به دنبال این است که به اختلافات دامن بزند و دنبال این است که فضا را به این سمت ببرد که نارضایتی و احیاناً بحرانها را فراهم کند که ما باید حواسمان باشد در جورچین دشمن قرار نگیریم . آن کسانی که به خیال دفاع از یک کاندیدا می آیند و به دیگران توهین می کنند . البته ما وظیفه نداریم پاسخ آنهائی که توهین می کنند را بدهیم ، اما بدانند که آنها دارند در پازل دشمن حرکت می کنند . کسانی که دارند فضا را با این سمت بیش می برند که تقابلهای قوی را در این بزنند . مبنای تعیین کاندیداهایشان این باشد که شما از این قومیت باش یا از آن قومیت باش . بدانند دارند در جورچین دشمن حرکت می کنند . خوب این تذکرات که باید حواسمان جمع باشد به آن توجه کنیم . هم در فرموده امسال در دیدار با نماینده های مجلس فرمودند هم در کرمانشاه و در دیدارشان با دانشجویان و دیدارهای دیگر فرمودند که حواستان جمع باشد . نماینده های محترم اگر دوباره می خواهید بروید در مجلس و مردم اگر شما می خواهید به کسی رأی بدهید حواستان باشد به وابستگان به کانونهای قدرت و ثرت هستند رأی ندهید خوب این یک ملاک روشن و معلومی است . اگر کسی آمد و برای ورود به مجلس به کانونهای ثروت و قدرت وصل شد ، ما نمی توانیم بگوئیم که ایشان در چارچوب خطوط رهبری حرکت می کند . حالا نمی خواهیم با کسی دعوا کنیم ولی این یک شاقول مشخص و معلومی است . فرمودند دولت و مجلس حرمت انتخابات را نگه دارد . ما البته هر چیزی که قانون شد را باید قبول کنیم اما این را یک نکته خیلی برازنده ای در حرمت داری مجلس در انتخابات نمی بینیم که قانونی گذاشته شود که مثلاً نماینده باید فوق لیسانس باشد بعد ببینند یک عده ای فوق لیسانس نیستند از خودشان ، بیایند یک شرطی بگذارند که نه اگر اینها اینطوری شود ما اینها را فوق لیسانس حساب می کنیم . دو نفر مشکل دارند یک استفساریه دیگر قرار دهند . این را ما حرمت شکنی انتخابات تلقی می کنیم . قانون البته لازم الاجراست و کسی نمی تواند قانون را زیر سوال ببرد . مملکت بدون قانون که نمی شود . قانون بد بهتر از بی قانونی است . همه ما می فهمیم به ارکان نظام هم پایبندی داریم ولی این را نوعی حرمت شکنی می دانیم که ما یک قانونی بگذاریم که برای یک عده خاصی بیائیم روی آن تفسیر بگذاریم البته مجلس محترم در بعضی موارد خدا توفیق داد و اشتباهاتش را جبران کرد . در قضیه دانشگاه آزاد و موضوع وقف آن ، بعداً آمد و مصوبه را ابطال کرد . در قضیه طرحی که مربوط به حقوق مادام العمر نمایندگان مجلس و مدیران سیاسی ، بعد از یک هفته رای خودش را ابطال کرد . اینها را باید تشکر کنیم . مجلس محترم نقاط قوت زیادی هم داشت . همین اخیرش قانون لغو ارتباط با انگلیس مصوب مجلس بود که باید از مجلس محترم تشکر کنیم . یا همین مجلس قانون هدفمند کردن یارانه ها را مصوب کرد که باید تشکر کنیم که اینها را تصویب کردند اما این نقاط منفی را باید ببینیم و اینها را هم باید توجه کنیم . و فرمودند دولت هم باید حرمت انتخابات را رعایت کند و مطالبه هم کردند از دولت که دولتی ها مبادا در موضوع انتخابات بخواهند اعمال نظر کنند . هشدار دادند . بالاخره این هم مطالبه است که کسانی که در قوه مجریه هستند و مجریان انتخابات هستند باید حرمت انتخابات را نگه دارند و جانبداری نکنند و همانگونه که همیشه بوده از این به بعد هم باشد که انتخابات در جمهوری اسلامی ایران که همیشه یک افتخاری بوده که حتی ما در زیر موشک باران هم سال ۶۶ و ۶۷ ، بهار ۶۷ مرحله دوم انتخابات مجلس سوم بود ، آن سال موشکها می بارید ولی انتخابات برگزار شد . و با فراز و نشیبش بالاخره انتخاباتی بود که مورد تائید قرار گرفت و مجلس را شکل داد . اینها را باید توجه کنیم . بنده گمان می کنم این عنوانی که برای این همایش انتخاب شده که لبیک یا خامنه ای است ، برای همه ما یک الزاماتی را به بار می آورد . ما که آمده ایم اینجا داریم لبیک می گوئیم بالاخره این لبیک برای ما الزاماتی به بار می آورد . مهمترین الزام آن این است که ما در صحنه عمل اجتماعی داریم اعلام می کنیم که رهبر معظم انقلاب اسلامی ، ما برای خودمان ، گروهمان ، نظرمان ، استقلالی قائل نیستیم . ما افتخارمان این خواهد بود که بتوانیم منویات شما را دنبال کنیم . ما افتخارمان این خواهد بود که بتوانیم ببینیم که شما انگشت اشارتان کجاست و ما همان را برویم دنبال کنیم . افتخارمان این است که ما جزء تحمیلگران شما نباشیم . ما جزء آن گروهی نباشیم که بخواهیم منویات خودمان را به شما تحمیل کنیم . ما جزء آنهائی باشیم که برای شما معونه باشیم نه برای شما هزینه . خیلی بد است که بعضیها اشتباهات خودشان را وقتی ازشان سوال می شود که شما چرا این اشتباه را کردید می گویند آقا به ما چیزی نگفتند ، آقا اگر مخالف بودند اعلام می کردند ، خیلی بد است که یک عده ای دارند از رهبری برای خودشان هزینه می کنند و برای رهبری و نظام دارند هزینه ایجاد می کنند . خوب داری یک کاری می کنی برو کار خودت را انجام بده چرا هر کاری انجام می دهی می گوئی که ما داریم طبق نظر رهبر عمل می کنیم و بعضی وقتها هم دروغ گفته می شود متاسفانه بعضی ادعاهای کاذب رو ما این ایام می شنویم که می گوئیم شما چرا این کار را انجا می دهی و پاسخ می دهد که خوب به ما گفته اند . این که دلیل نشد . رهبر معظم انقلاب در دیدار ۲ سال بیش با دانشجویان صریح فرمودند که کسی از قول من حرف خصوص نقل نکند . من آنچه که لازم باشد مردم بدانند در مورد حوادث خودم بیان می کنم . کسی نباید بگوید رهبری علنی این را گفتند ولی پشت پرده چیز دیگر گفتند . خوب این خیلی کار زشتی است که بعضیها در این ایام دارند دنبال می کنند و دارند فضای کشور را به این سمت می برند که اشتباهات خودشان و خطاهای خودشان را به یک نوعی تبدیل به هزینه برای نظام بکنند . خیلی کار بدی است ما داریم اعلام می کنیم که ما در جبهه پایداری انقلاب اسلامی وظیفه خود می دانیم که خودمان را هزینه کنیم برای رهبری ما باید هزینه شویم اشتباه هم کردیم ، بعداً رهبری اگر فرمودند نظر من این است ما باید خودمان را با نظر رهبری تطبیق دهیم . نه اینکه بخواهیم نظر رهبری را یک جوری توجیه کنیم که کارهای خودمان را این وسط بالاخره از داخل آن در بیاوریم . اینها برای ما بار تکلیفی دارد و باید حواسمان جمع باشد و خودمان را با این شاقول تنظیم می کنیم . مثلاً در خصوص دولت ایشان ماه رمضان امسال فرمودند که این بی انصافی است که ما اقدامات مثبت دولت را نادیده بگیریم . بار اجرائی کشور به دوش دولت است اما اشتباهات هم دارد . باید یک جدول درست کنیم و نقاط قوت را هم بگوئیم و نقاط ضعف را هم بگوئیم نه اینکه چون با دولت مشکل داریم و الان هم انتخابات است و در انتخابات هم الان فشار اقتصادی زیاد شده و یک دفعه بعضی چیزها قیمتش بالا رفته ما بگوئیم که الان خوب موقعی است و ما می خواهیم رای بیاوریم پس می گوئیم تمام مشکلات اقتصادی گردن دولت ، به دولت حمله می کنیم که رای بیاوریم . خوب بی انصافی است . از آنطرف هم بی انصافی است که ما نقاط ضعف را نبینیم و مثلاً به جریان حاشیه ساز دولت بی توجه باشیم و بگوئیم جریان انحراف هیچی . جریان اغرافی یک خطر جدی است و آن را هم باید ببینیم . برخورد متعادل خواستند از ما . این انتخابات که در بیش رو داریم به لحاظ فشار فضای انتخاباتی امتحان بسیار بزرگی است . امام (ره) به نظرم سال ۶۳ بود در پیامی که به مناسبت انتخابات مجلس دادند فرمودند که انتخابات یکی از امتحانهای الهی است . هر دوره که انتخابات بوده ، این امتحان خودش را نشان داده است و در این صحنه نشان داده شده که چه کسی برای رأی آوردن به هر وسیله ای دست می زنند و چه کسانی اصلاً رأی آوردن برایشان مهم نیست و میگویند رأی را برای چی می خواهیم . رأی را می خواهیم که این نظام را تقویت کنیم و از این نظام دفاع کنیم . نه اینکه ما اصل رای آوردن و رفتن در مجلس برایمان مهم باشد . امتحان اینجاست که مبنای کار پیش افراد مختلف چه چیزی قرار می گیرد . در همین سفر کرمانشاه یک تعبیر مهمی کردند در خصوص تشکل ایده آل اسلامی . فرمودند در همه جای دنیا هم تشکل هست . احزاب هستند . احزاب تشکیل می شوند و تمام زورشان را می زنند که مناصب را بگیرند . فرمودند ما با این کار مخالفت نمی کنیم . در جمهوری اسلامی هم احزاب مختلف داریم . اما فرمودند تشکل ایده آل ما تشکلی است که مبنای کارش را هدایت فکری قرار می دهد . مبنای کارش را این قرار می دهد که مردم انتخاب که می خواهند بکنند بر یک مبنای صحیح انتخاب کنند . تشکل ایدآل اسلامی تشکلی است که هدایت جریان فکری ، توحیدی و سیاسی را دنبال می کند . خوب این یک شاقول است . الان بینم که کدام تشکل دنبال این است که من بروم در مجلس و کی دنبال این است که من برام مهم نیست چه کسی برود در مجلس ، برایم مهم است که این گفتمان حفظ شود . این امتحان است . البته معنی اش این نیست که اگر امروز از امتحان فوق بیرون آمدیم همیشه موفق باشیم . همیشه باید از خودمان بترسیم و بالاخره این هم یک مقطع است . در این مقطع آن جریانی می تواند ادعا کند که همسوتر هست که بیانش بیان تصرف صندلی ها نباشد . بیانش بیان ترویج گفتمان باشد . اینها مطالبی است که پیچیده نیست . پنهان هم نیست اما باید از آن غفلت نکنیم . غفلت یعنی همین . غفلت یعنی یک چیزی روشنی را انسان فراموش می کند . به لحاظ چیزهای دیگری که برایش اتفاق می افتد . ما باید به اینجا برسیم که حضورمان در صحنه های اجتماعی و عمل اجتماعی که انجام می دهیم معیار و شاخصش جنس آن این باشد که ما تکلیفمان چیست و همان را عمل کنیم . ولو اینکه با عمل به تکلیف ما قدرت سیاسی مان را هم از دست بدهیم خوشحالی ما ، باید این باشد که به تکلیفمان عمل کرده ایم . به هر حال هفته های آینده حوادث پرشتابی را در پیش رو داریم . شما که اینجا آمده اید اعلامتان این است که در همه این حوادث انشاءا… به لطف خدا از ولایت جدا نمی شویم . دعایمان این است که خدایا کمک کن در این صحنه های مختلف و در این فراز ونشیبها محور حرکتمان اطاعت از رهبری باشد . و این را ما آمادگی برای ظهور می دانیم . آمادگی برای ظهور همین است که ما در اطاعات از رهبری آمادگی خودمان را برای اطاعت از امام معصوم نشان می دهیم و از خداوند می خواهیم که انشاءا… جمعی که در خدمتتان هستیم ، این توفیق را به ما بدهد . این بالاترین توفیقی است که ما می توانیم در صحنه های اجتماعی داشته باشیم . بالاترین توفیق این نیست که ما کرسی ها را تصاحب کنیم ، بالاترین توفیق این است که ما به تکلیفمان عمل کنیم . منطق امام منطقی است که به ما یاد داده اند منطقی است که از کربلا گرفته اند و خودشان این را مفصل توضیح داده اند فرموده اند که ما مامور به عمل به تکلیف هستیم و مامور به نتیجه نیستیم . تکلیف ما هر چه هست باید به همان عمل کنیم . انشاءا… از خداوند متعال بخواهیم که اینگونه شود .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.