حجت الاسلام و المسلمین رسایی: ساکتین فتنه باید هزینه بدهند

حجت الاسلام و المسلمین رسایی نماینده مردم تهران و عضو ارشد جبهه پایداری می گوید: حضور جبهه پایداری در این عرصه برای این است که تریبونی باشد برای مواضع، دغدغه ها، و همچنین هشدار های جریان حزب الله که در کودتای ۲ سال قبل مظلوم واقع شد و جریان برانداز به دنبال برانداختن نظام بود و این بدنه آمد و در برابر این جریان ایستاد. حجت الاسلام حمید رسایی معتقد است: علیرغم اینکه انتظار بدنه ی اصولگرایی این بود کسانی را که انتخاب کرده و رای داده و تریبون دارند، با مواضع خودشان می توانستند جلوی فتنه را بگیرند، می توانستند به جای اینکه به فتنه تنفس مصنوعی دهند، نفس فتنه را قطع بکنند. آنچه در پی می آید ما حصل گفتگوی ایشان با عصر امروز است که از نظر می گذرانیم: * جبهه پایداری آمد تا در عرصه ی سیاسی بعدی از جمله انتخابات نهم مجلس، مجددا زد و بند های سیاسی و پاسکاری های سیاسی حزبی که وجود دارد سرنوشت مردم را به بازی نگیرد. اینها معمولا در این بزنگاه ها که می رسند عملکرد های یکدیگر را فراموش می کنند و برای اینکه در قدرت بمانند، گاها از خطاهای یکدیگر چشم پوشی می کنند. * جبهه پایداری آمد تا تریبون مردم و بدنه ی حزب اللهی باشد که در فتنه ی ۸۸ می دید پایگاه های بسیج و مساجد به آـش کشیده می شوند و می دید چادرها از سر کشیده می شود و خون دل خوردند، این بدنه با خون دل خوردن هایشان و هزینه هایی که دادند ، ۹ دی را خلق کردند. * جبهه پایداری آمده تا از این مخلوق بدنه ی جریان اصولگرایی حفاظت کند که در این زد و بند های سیاسی حرف اینها فراموش نشود، حرف اصلی این بدنه این است. *ما رای و نظر علمایی که در خط ولایت هستند را روی چشم میگذایم و اساسا جبهه پایداری در آغاز هم سراغ علمای خوش نامی چون آیت الله مصباح و آیت الله خوشوقت و… رفت تا در ادامه ی مسیر دچار برخی کجی ها و انحرافات نشود. اما این حرف به هیچ عنوان به معنای ایجاد تقابل بین آیت الله مصباح و مهدوی کنی نیست. چون اساسا این علما در خط ولایت هستند و تقابلی بین آنها نیست. * آیت الله مصباح و آیت الله مهدوی هرکدام گلی هستند با رایحه ی مخصوص خودشان. همانطور که می گویند هر گلی یک بویی دارد، این عزیزان هم برای ما همین گونه اند. طبیعی است که جبهه پایداری به دلیل علقه و ارتباطی که سال های سال با آیت الله مصباح داشته اند، ارتباطشان با ایشان بیشتر است. * احترام جبهه پایداری به آیت الله مهدوی کنی به معنای این نیست که ما نسبت به برخی از دیگر شخصیت هایی که در جامعه روحانیت حضور دارند سکوت بکنیم و یا عملکرد آن ها را نادیده بگیریم. * علیرغم اینکه کلیت جامعه روحانیت در فتنه ۸۸ عمکرد مثبتی داشتند و در تقابل با جریان فتنه بودند، اما ما شاهد حضور کسانی هم بودیم که یا در ستاد انتخاباتی آقای موسوی به اسم اصولگرایان فعالیت داشتند و یا کسانی بودند که چک های حمایتی و مالی در حمایت از ستاد انتخاباتی فتنه گران کشیدند. طبیعی است که آیت الله مهدوی کنی هم منتقد این رفتارها خواهند بود و حرف ما هم همین است. * ما برای ساکتین فتنه قطعا شان و جایگاهی در ساختار حساسی مثل ۸+۷ قائل نیستیم، کما اینکه مهمترین اعتراض ما به ساختار ۷+۸ حضور کسانی است که اینها در فتنه ۸۸ نتوانستند به جمع بندی برسند. * همانطور که آقای محمد جواد لاریجانی گفتند که آقای لاریجانی در فتنه ی ۸۸ دعوا را بین دو فرد یعنی احمدی نژاد و موسوی می دید، در حالی که همه ی مردمی که ۹ دی را خلق کردند، می دانستند که این دعوا بین دو کاندیدا نیست، بلکه دعوا بین جریانی است که همه ی هیمنه ی دشمن پشت آن قرار گرفته و جریانی که همه ی دوستداران ولایت در آن قرار دارند. ما در ۹ دی حتی یک عکس آقای احمدی نژاد را هم در دست مردم نداشتیم، این مهم ترین پیام ۹ دی بود. * از کجا اطمینان حاصل کنیم کسانی که در فتنه نتوانستند به جمع بندی درستی برسند در گزینش کاندیداها برای معرفی به بدنه ی جریان اصولگرایی به جمع بندی درستی خواهند رسید. قطعا اینها در اینجا هم اشتباه خواهند کرد. اینها باید هزینه بدهند، هزینه اش هم این است که فعلا در این جایگاه نباشند. اگر ان شاالله در بزنگاه های دیگر خودشان را و بصیرت شان را توانستند نشان بدهند، آنوقت است که مجددا به اینجا برخواهند گشت. *برخی از کسانی که در جبهه پایداری هستند یا در ۷+۸ هستند، بصیرت هم داشتند و خوب هم عمل کردند معلوم نیست در آینده چگونه باشند. شاید در آینده ما از مردودین بشویم. طبیعتا بدنه ی جریان اصولگرایی در آینده اگر ما هم از مردودین بشویم، نمی پذیرد که در جایگاهی بنشینیم که برای آن ها یک رای مشورتی مهم بدهیم.