جبهه پايداري همواره بر معيارهايش تاكيد دارد. اينكه جبهه پايداري به دنبال گزينه اصلح است بايد گفت كه در واقع ادعاي همه اين است كه مي خواهند گزينه اصلح انتخاب كنند منتهي برخي ها در اين باره تبصره هايي قائل مي شوند كه از آن مسائل انحرافي از قبيل اينكه برخي براي اينكه چهره موردنظرشان انتخاب شود به دنبال مشاركت پايين هستند اين فاجعه است و يك اقدام ضدملي است كه كسي به دنبال مشاركت كمتر باشد.
۴ ماه مانده به انتخابات رياست جمهوري، جريانات سياسي با اين پرسش روبرو شدهاند كه چگونه مردم را به مشاركت بيشتر ترغيب و تشويق كنند تا در نهايت بدين طريق به گزينه مطلوب برسند؛ گزينهاي كه بتواند رأي حداكثري را به عنوان پشتوانه مردمياش با خود به همراه داشته باشد. غلامحسين رضواني در اين گفتگو با اشاره به مشاركت حداكثري مردم در انتخابات مي گويد: بهترين حالت براي ما همواره اين گونه بوده و هست كه مشاركت حداكثري مردم در انتخابات فراهم شود دليل آن هم اين است كه صاحبان نظام و انقلاب، مردم هستند نه گروه هاي خاص.
در ادامه مشروح مصاحبه خبرآنلاين با غلامحسين رضواني نماينده مردم تهران در مجلس يازدهم و عضو شوراي مركزي جبهه پايداري انقلاب اسلامي را ميخوانيد:
آقاي رضواني! با توجه به مشاركت حداقلي در انتخابات مجلس يازدهم، اساسا آيا با مشاركت محدود براي انتخاب گزينه مطلوب موافقيد؟
ما صرف نظر از اينكه خودمان استدلال داريم و معتقديم اما با تاكيدات مكرري كه رهبري درباره مشاركت دارند و قبلا نيز امام داشتند همواره طرفدار مشاركت حداكثري مردم بوده و هستيم و انشاءالله خواهيم بود كساني كه طرفدار مشاركت محدود هستند از نظر بنده در خوشبينانه ترين حالت افراد ناداني هستند.
طرفداران مشاركت محدود، نادان هستند به بياني ديگر اگر كسي باشد كه صادقانه و بي غل و غش طرفدار مشاركت محدود باشد يقينا فرد ناداني است اما آنچه كه مسلم است و با نيروهاي انقلابي هم سروكار دارم و داشتم همه آنها مشاركت حداكثري را قبول دارند. از رو نميدانم چرا در ادبيات بعضي از روزنامهها و نشريات به عنوان يك واقعيت مسلم تلقي ميشود مبني بر اينكه برخي جريانات به دنبال مشاركت حداقلي و يا كمتر هستند.
كساني كه به شكل افراطي مدعي مشاركت حداكثري هستند قبلا مخالف آن بودند آنچه كه ما ميدانيم اين است كه كساني كه امروزه به شكل افراطي، مدعيِ انحصاري اين موضوع هستند قبلا در محافلشان ميگفتند كه مشاركت حداكثري لازم نيست نام نميبرم چون برخي از اينها دستشان از دنيا كوتاه است اما نيروهايي كه تابع نظام و به آن علاقه مند هستند و در عين حال مي دانند مشاركت گسترده مردم در تحكيم پايه هاي نظام موثر است و از فرمايشات رهبري اقتباس مي كنند حتما اينها طرفدار مشاركت حداكثري اند.
بنده همواره طرفدار مشاركت حداكثري بوده و هستم و انشاءلله خواهم بود. جواب من به اين سوال خير است. بهترين حالت براي ما همواره اين گونه بوده و هست كه مشاركت حداكثري مردم در انتخابات فراهم شود دليل آن هم اين است كه صاحبان نظام و انقلاب، مردم هستند نه گروه هاي خاص.
برخيها بذر يأس ميپاشند! راهكارهاي افزايش مشاركت از نگاه شما چيست؟
طبيعي است كه راهكارهاي افزايش مشاركت علاوه بر روشنگري هاي همه افرادي كه مي توانند موثر باشند، عملكرد مسئولان هم مي تواند موجب دلسردي يا دلگرمي شود. در دوراني كه دو قوه در اختيار مدعيان مشاركت با تابلوي مشاركت بود در دوران آنها مشاركت به تدريج كم شد و در دوراني كه برخي گروه ها متهم مي شوند به اينكه طرفدار مشاركت حداقلي هستند اما اين گروه ها در دوراني كه حضور داشتند وقتي انتخابات برگزار كردند مشاركت حداكثري بوده است اينها را مي توان با مراجعه به آمار، متوجه شد. بنابراين عملكردهاي مطلوب مسئولان مي تواند موجب افزايش مشاركت شود هر چند بنده معتقد بودم و هستم چون مردم خودشان را صاحب انقلاب مي دانستند علي رغم اينكه برخي ها بذر يأس مي پاشند باز هم متعهدانه در انتخابات شركت خواهند كرد.
آقاتهراني همچنان نفر اول پايداري است فعاليت هاي انتخاباتي جبهه پايداري به كجا رسيده و چه برنامه اي براي افزايش مشاركت دارند؟
تشكيلات بايد براساس فرمي باشد كه وزارت كشور، ذيل ماه ده قانون احزاب مطالبه كرده، جبهه پايداري هم بر مبناي همين موضوع، كنگره و مجمع عمومي اش را تشكيل داده است و شوراي مركزي اش نيز شكل گرفته است. پس از تشكيل شوراي مركزي، چون در اساسنامه جديد برخلاف گذشته، رييس شورا و دبيركل داريم طبق روالي كه قبلا بوده نفر اول تشكيلات آقاتهراني بوده و در حال حاضر هم نفر اول تشكيلات به عنوان رييس شورا تعيين شده و نفر دوم شورا نيز به عنوان دبيركل تشكيلات تعيين شده است. بنابراين تفاوتي ايجاد نشده و همان افراد اصلي جبهه پايداري در جايگاه خودشان حضور دارند.
آقاي رضواني! برنامه هاي جبهه پايداري براي تشويق مردم به مشاركت حداكثري چيست؟
همواره جبهه پايداري تاكيدش بر اين بوده كه بر گفتمان انقلاب اسلامي تاكيد شود خدمتگزار مردم باشيم و با آنها صادق و رو راست باشيم در نتيجه مردم وظيفه شان را به بهترين نحو انجام خواهند داد.
اگر فرد ناصالحي تاييد صلاحيت شود، مقصر مردم نيستند در مورد كانديداها چطور؟ چه گزينه هايي داريد كه موجب مشاركت هر چه بيشتر مردم در انتخابات بشويد؟
از نظر بنده اگر ارگان هاي رسمي كشور به وظايف قانوني شان عمل كنند همواره مردم به بهترين نحو انتخاب و مشاركت ميكنند اما اگر خداي ناكرده به عنوان مثال يك فرد ناصالحي از سوي شوراي نگهبان تاييد شود در آنجا نميتوان مردم را مقصر دانست بلكه بايد گفت شوراي نگهبان در انجام وظيفه اش كوتاهي كرده، هر چند برخلاف واقع، شوراي نگهبان مورد هجمه واقع مي شود كه چرا سختگيري ميكند. خير اين گونه نيست.
در مواردي بوده كه مردم گله مند بوده و هستند چرا شوراي نگهبان در تاييد صلاحيتها، كوتاهي كند تا سمتهاي مهم نظام در اختيار افرادي قرار گيرد كه اين افراد نسبت به دغدغه هاي مردم حساس نباشند. بنابراين ما بايد با مردم صادقانه رفتار كنيم خدمتگزار باشيم در نتيجه مردم انجان وظيفه شان را بهتر از ما بلدند.
ادعاي همه انتخاب گزينه اصلح است اما ... جبهه پايداري براي انتخابات ۱۴۰۰ به دنبال چه نوع چهره اي است؟ چهره جديد يا چهره تكراري مانند رييسي كه برخي اصولگرايان روي آنها اصرار و تاكيد دارند؟
بنابراين همه به دنبال اين موضوع هستند كه انتخاب اصلح داشته باشند در واقع تفاوت در معيارها است ما معتقديم كه اگر بر معيارهاي اصيل انقلاب اسلامي تكيه كنيم بايد مطابق آن معيارها ببينيم كه چه كساني ثبت نام مي كنند و در ميان آنها اصلح چه كسي است تا به يك گزينه اصلح رأي بدهيم.
ما مجاز نيستيم به غيراصلح رأي بدهيم همه ما شامل تك تك آحاد مردم هم مي شود بنابراين مردم يا خودشان شناخت دارند يا از مجاري مطمئني شناخت پيدا مي كنند. به بياني ديگر آن كسي را كه باور مي كنند اصلح است رأي مي دهند.
ملاك جبهه پايداري اصلحبودن است نه تكراري يا غيرتكراري بودن كانديدا آيا مردم به چهره هاي تكراري رأي خواهند داد يا اينكه منتظر چهره جديد هستند؟
بر اين باورم آنچه كه ملاك ما است اصلح بودن است حال اينكه چهره تكراري باشد يا نباشد فرع بر موضوع است بنابراين اگر كسي اصلح باشد ولو تكراري باشد بلامانع است عكس آن هم متصور است اگر اصلح نباشد ولو خيلي ناب و جديد باشد مثل كساني كه مي دانند در انتخابات رد مي شوند اما كانديد مي شوند. در نتيجه ملاك ما اصلح بودن است نه اينكه جديد يا غير جديد را مدنظر داشته باشيم.
اصلاح طلبان سرسختانه از كانديداتوري شمخاني دفاع مي كردند از نظر شما بهترين گزينه براي انتخابات ۱۴۰۰ چه جنس كاندايي ميتواند باشد يك نظامي، سياسي يا اقتصادي يا...؟
اينكه گفته ميشود سياسي يا نظامي و يا اقتصادي، بايد گفت در قانون اساسي به رجال سياسي _ مذهبي، فرهنگي اشاره شده است.
از هر دو جناح، آن هم افرادي حضور پيدا كردند كه چندان جناحي نيستند به عنوان مثال در دوره هاي قبل افرادي چون شمخاني، محسن رضايي و قاليباف بودند كه سابقه نظامي داشتند و كانديد شدند. حال اينكه برخي تمايل دارند از اين موضوع چهره هاي نظامي يك جنجال بسازند اصلا وارد نيست چون مسبوق به سابقه است.
قبلا نديديم كه در اين زمينه اظهارنظري داشته باشند و حتي بعضا چهره هاي شاخص اصلاح طلب در رابطه با كانديداتوري علي شمخاني، سرسختانه دفاع و حتي ميدان داري كردند. به هر حال الان هم مطرح است وقتي ميگوييم جناح، منظور جناح انقلاب است جناح انقلاب شامل كساني است كه به مرام امام خميني، انقلاب اسلامي و رهبري معظم انقلاب تمكين مي كنند و دنباله رو آنها هستند و با افتخار سرشان را بالا مي گيرند و ميگويند ما دنباله رو امام هستيم و به آن پايبنديم. حال هر گروهي باشند.
كساني هم كه قبله آمال و آرزويشان چه بگويند چه نگويند وقتي تعامل با دنيا را مطرح مي كنند و اسم مستعار آمريكا را دنيا ميگذارند از نظر من در جرگه انقلابيون نيستند حال از هر جناحي باشند بنابراين طبق تعريفي كه در قانون اساسي آمده رجال سياسي _مذهبي باشد منتهي تا آنجايي كه نظاميان ما صرفا نظامي نيستند فرهنگي، مذهبي و انقلابي و سياسي هستند. بسياري از نظاميهاي ما بيشتر از مدعيان سياست ميفهمند
حتي بسياري از نظامي هاي ما بيشتر از مدعيان سياست از سياست مي فهمند. آنچه كه نظاميان از آن منع شده اند اين است كه نظاميان نبايد وارد دسته بندي ها شوند اما اينكه براي انتخابات كانديد شوند مانعي ندارند چه بسا ما افراد بسيار قوي در بين نظاميان داريم كه كانديد رياست جمهوري شوند و رياست جمهوري از اين حالت كه مردم ممكن است گله مند باشند خارج شود و اينها بتوانند با قدرت مسائل اقتصادي را حل كنند بنابراين آنچه كه ملاك است اين است كه تشخيص مردم چه باشد و به چه كساني رأي دهند.